از ظهور آثار کلاسیک پلتفرمینگ سه بعدی گرفته تا شاهکارهای ژانر ترس و بقا، دهه 1990 یکی از بهترین دوران های تاریخ صنعت بازی بود. طی این دهه، آثار بسیار جذاب و فوق العاده ای عرضه شدند که پایه گذار فرانچایزهای خود و حتی عامل موفقیت کنسول های مختلف بودند. همین مسئله باعث شد تا توسعه دهندگان خیلی از آثار دهه 90 را ریمیک کنند و نسل جدید با ارتقای گرافیک، گیم پلی و جوانب دیگر دست به تجربه آن ها بزنند. بین همه این ریمیک ها، برخی از آن ها توانستند عملکردی عالی داشته باشند و مخاطبین زیادی نیز جذب کردند. به همین دلیل در این متن قصد داریم تا بهترین ریمیک هایی که از بازی های دهه 90 ساخته شده اند را معرفی کنیم. با ما همراه باشید.

پلتفرم ها: پلی استیشن 2 و 3، PSP، ایکس باکس 360، Wii، پی سی

اولین نسخه سری بازی Tomb Raider یکی از نمادین ترین آثار صنعت بازی به حساب می آید. به لطف ترکیب ماجراجویی های شبیه ایندیانا جونز و قدرت زنانه، ژانر اکشن ماجراجویی برای اولین بار یک پروتاگونیست زن به چشم می دید. نسخه اول سری خیلی زود به موفقیتی عظیم تبدیل شد و به همین دلیل در فرانچایز توم ریدر چندین دنباله و اقتباس سینمایی و انیمیشنی مختلف دیدیم. تاثیر این بازی به قدری بالا بود که روی خلق شدن فرانچایزهای دیگر از جمله Uncharted نیز تاثیر گذاشت. سال 2007، یک نسخه ریمیک از بازی اصلی به نام Tomb Raider: Anniversary منتشر شد. طرفداران و منتقدین به خوبی از بازی استقبال کردند چون این اثر شباهت زیادی به نسخه اصلی داشت. این اثر خیلی عالی توانست از ماموریت خود سربلند بیرون بیاید و بین ریمیک های موفق دهه 2000 قرار گرفت.

اگر بخواهیم بهترین پروژه درست شده توسط طرفداران را در صنعت بازی معرفی کنیم، Black Mesa بدون شک گزینه اصلی ما خواهد بود. این اثر که موفقیت بزرگی برای توسعه دهندگان خود بود یک ریمیک کامل از اولین ورودی سری Half-Life محسوب می شود. سازندگان با استفاده از موتور بازی سازی Source توانستند پیشرفت های بسیار زیادی در گیم پلی هف لایف 1 ایجاد کنند تا مخاطبین حس و حال تجربه یک اثر مدرن را داشته باشند و مراحل Xen بهترین نمونه این مسئله به شمار می روند.

یکی از بهترین مثال ها برای نشان دادن کیفیت بالای این اثر آقای داریو کاسالی (Dario Casali) است. این فرد یکی از طراح های مراحل هف لایف 1 بود و شروع به تجربه نسخه اصلی کرد، اما در میانه راه سراغ بلک مسا رفت و تا آخر مسیر نیز به آن پایبند ماند. زمانی که توسعه دهنده یک بازی تجربه ریمیک آن را به نسخه اصلی ترجیح می دهد به خوبی متوجه می شوید که به موفقیت رسیده اید.

سری بازی متال گیر سالید یکی از مهم ترین فرانچایزهای تاریخ صنعت بازی است و با ارائه تجربه سینماتیک و داستان محور توانست تاثیر زیادی در آثار بی شماری به خصوص عناوین دهه 90 بگذارد. نسخه اول این فرانچایز با وجود گیم پلی فوق العاده ای که داشت خیلی زود از دور خارج شد، علی الخصوص وقتی که متال گیر سالید 2 به بازار آمد. سال 2004 بازی Metal Gear Solid: The Twin Snakes برای کنسول گیم کیوب عرضه شد و خیلی از پیشرفت های نسخه دوم را هم داخل خودش داشت. عده زیادی از مخاطبین برای رویکرد متفاوت بازی نسبت به لحظات سینماتیک و موسیقی متن جدید به شدت ناراضی بودند ولی وقتی بحث گیم پلی پیش می آید با تجربه ای بسیار جذاب و فان مواجه شدیم. به راحتی می توانیم بگوییم که این بازی رویکرد کلی ما نسبت به نسخه اصلی را تغییر داد و تا حدی نیز در این مسئله موفق عمل کرد.

دهه 90 میلادی دوره ای بود که آثار پلتفرمر زیادی به بازار آمدند و خیلی از آن ها توانستند جایگاه بزرگی بین مخاطبین کسب کنند. بین همه این آثار، کرش بندیکوت بدون شک یکی از ارکان مهم شکل گیری ژانر پلتفرمر سه بعدی بود و سطح چالش این سبک را به شدت متحول کرد. در کنار این موارد باید به خود شخصیت کرش هم اشاره کرد که به یک نماد و مسکات فوق العاده عظیم برای پلی استیشن 1 تبدیل شد.

وجود داشتن محیط سه بعدی به معنای فضای بیشتر برای گشت وگذار بود و ریمیک سال 2017 هم به هیچ عنوان چالش سه گانه اصلی را کاهش نداد. توسعه دهندگان به وضوح می خواستند تا روح و اتمسفر عناوین اصلی را حفظ کنند و در این بین اثری با جلوه های بصری جذاب و خفن تحویل طرفداران بدهند. این ریمیک به خوبی توانست حس و حال قدیمی کرش را به مخاطبین به خصوص طرفداران قدیمی انتقال دهد بدون آن که ذره ای از چالش های آن را کم کند.

وقتی بحث ریمیک آثار کلاسیک پیش می آید باید به این اثر توجه خاصی بکنیم. نسخه ریمیک Super Mario RPG به قدری خوب بود که تمامی جوانب شخصیتی و حس و حال بازی کلاسیک دهه 90 خود را داشت و در همین حین از نظر بصری برای مخاطبین نسل جدید عالی به نظر می رسید. جلوه های بصری ارتقا یافته، حس و حالی کتاب داستانی برای مخاطبین ایجاد می کردند و موسیقی متن ریمستر شده هم زندگی تازه ای به آهنگ های محبوب طرفداران داد.

مبارزات نوبتی پیشرفت قابل توجهی با مکانیک های جدید نظیر حرکات سه گانه و دستورالعمل ها داشتند و عمق بیشتری به گیم پلی داده بودند، البته که تجربه بازی بیش از حد شامل پیچیدگی نشد. همین ارتقاهای کوچک و مهم باعث شدند تا طرفداران تجربه ای بی نظیر کسب کنند و مخاطبین نسل جدید نیز بتوانند یکی از آثار جذاب دهه 90 را به چشم ببینند.

یکی از فرانچایزهایی که محبوبیت آن از دهه 90 تا به الان کاهش پیدا نکرده پوکمون است. محبوبیت این مجموعه به قدری بالاست که طرفداران مدت هاست از نینتندو خواهش می کنند تا ریمیک نسخه های Red و Blue را که Pokemon Fire Red & Leaf Green نام دارد را برای کنسول سوییچ به دست انتشار برساند. داخل این ریمیک، همه چیز بازی به دنیای سه بعدی منتقل شد و تجربه ای نو و تازه برای مخاطبین رقم خورد.

نسخه Fire Red & Leaf Green تغییرات بسیار جالبی داشت و برخوردهای رندوم محیطی و وحشیانه را کاهش داد. این مسئله باعث شد تا خیلی مبارزات قابل پیش گیری باشند و دیگر نیازی به پرداختن به همه آن ها نبود. شاید این تغییرات مثبت برای طرفداران پر و پا قرص سری چندان جالب نبودند، اما مخاطبین جدید و زیادی با خود به همراه داشتند.

بازی The Legend of Zelda: Links Awakening یکی از آثار بسیار جذاب کنسول نینتندو سوییچ بود و بهترین فرمول ممکن را برای ساخت یک ریمیک استفاده کرد. این اثر اتمسفر عجیب و غریب، داستان خاص و طراحی هوشمندانه سیاه چال های بازی اصلی را در خود داشت و جلوه های بصری آن را با سبک هنری بامزه و اسباب بازی مانند که حس و حالی نو و تازه ارائه می داد عوض کرد.

البته در این بین باید پیشرفت های گیم پلی و کلی بازی هم اشاره بکنیم. منوهای جدید، اضافه شدن سیو اتوماتیک و مدیریت بهتر آیتم ها همگی گیم پلی را بهتر و روان تر می ‎کنند اما تجربه مرکزی نسخه اصلی را تحت تاثیر نمی گذارند. این ریمیک به نسخه اصلی بسیار وفادار است و در همین حین توانست تجربه ای قابل دسترس تر و لذت بخش تر برای طرفداران جدید سری ارائه بدهد.

وقتی که بازیکنان سراسر جهان از ریمیک سه گانه محبوب کرش بندیکوت استقبال بسیار زیادی کردند، گزینه بعدی برای بازسازی گزینه ای به غیر از Spyro نمی توانست باشد. درست مانند کرش بندیکوت، طرفداران می توانستند سه گانه جذاب اسپایرو را با کیفیت بسیار بالا همراه با جلوه های بصری ارتقا یافته، موسیقی متن ریمستر شده و تغییرات مدرن دیگر تجربه کنند. تفاوتی نمی کند که شما از طرفداران قدیمی سری به شمار می روید یا تازه با آن آشنا شدید، در کل تجربه ریمیک سه گانه اسپایرو را نباید از دست بدهید. کمتر کسی را می توانیم پیدا کنیم از تجربه این سه گانه لذت نخواهد برد، پس اگر تا به الان کنترل اسپایرو را در دست نگرفته اید خیلی سریع سراغ دنیای بامزه و حال خوب کن آن بروید.

نمی شود از ریمیک های دهه 90 صحبت کرد و حرفی از بازسازی بازی خفن و جذاب رزیدنت اویل 2 که سال 2019 به دست انتشار رسید حرفی نزد. مدتی پیش بود که ریمیک بازی رزیدنت اویل 4 نیز منتشر شد و طرفداران قدیمی و جدید را به تجربه خود وادار کرد. سال 2019 وقتی که ریمیک نسخه دوم سری به دست مخاطبین رسید، شاید توقع تجربه اثر بسیار باکیفیتی مانند آن را نداشتیم.

گرافیک محشر، گیم پلی بسیار جذاب و پیشرفت های فوق العاده زیاد همگی باعث شدند تا مخاطبین بی شماری بخواهند این ریمیک محشر را تجربه کنند. اوضاع برای ریمیک رزیدنت اویل 2 به قدری خوب پیش رفت که بازسازی نسخه های دیگر مانند ورودی های سوم و چهارم و البته عناوین فرانچایزهای دیگر هم تحت تاثیر آن قرار گرفتند. در کل شاید بتوانیم بگوییم یکی مهم ترین آثار در زمینه محبوب کردن ریمیک ها همین بازی جذاب و خفن بود که فرمول بازسازی عناوین قدیمی را نیز تغییر داد.

از زمانی که ریمیک کردن بازی های قدیمی به محبوبیت بالایی رسید، بازسازی هیچ اثری به اندازه فاینال فانتزی 7 خواهان نداشت. فاینال فانتزی 7 بدون شک یکی از محبوب ترین و نمادین ترین عناوین نقش آفرینی نه تنها دهه 90 بلکه تاریخ صنعت بازی به شمار می رود. بالاخره بعد از گذشت مدت ها و انتشار تیزر، اسپین آف و البته حدس های طرفداران، اسکوئر انیکس در سال 2015 ساخت ریمیک فاینال فانتزی 7 را معرفی کرد.

چیزی که باعث می شود ریمیک این اثر خیلی خاص تر از بقیه بازسازی ها باشد معرفی المان هایی است که تجربه این اثر را کمتر مانند بازی اصلی می کند، به طوری که گویا در دنیایی بسیار متفاوت و مجزا حضور داریم. این ریمیک شامل تمامی المان های نسخه اصلی خود نمی شود، اما کاراکترها و داستانی مشابه دارد و دنیای آن بسیار متفاوت است طوری که شما باید انتظار موارد غیرقابل پیش بینی زیادی را داشته باشید.