| فرارو- رباب تمدن از شاعران معاصر ایران است که باوجوداینکه به عنوان چهره شناخته شده ای در ادبیات فارسی به یاد آورده نمی شود، اما اشعار قابل تاملی از خود به جا گذاشته است. به گزارش فرارو، رباب تمدن، در 17 آبان 1307 در جهرم متولد شد. مدت ها با عناوین مستعاری از قبیل دوشیزه رباب. ت و دوشیزه ر. امیدوار به نوشتن طنزهای سیاسی در روزنامه های مختلف پرداخت و درعین حال اشعارش را نیز به چاپ رساند. زندگی رباب تمدن رباب افتاده ام در دست گوهرناشناسانی که نشناسند قدر گوهر یکدانه ما را این بیت، بیتی بود که رباب تمدن در سال های پایانی عمرش در خانه سالمندان، بالای تختش قرار داده بود. زندگی او زندگی پرفرازونشیبی بود. هنوز سن وسال چندانی نداشت که فعالیت های سیاسی اش را شروع کرد. همین فعالیت ها باعث شدند تا او برای مدت ها با نام مستعار فعالیت کرده و حتی مدتی را نیز به شکل مخفیانه زندگی کند. پس از انتشار روزنامه ای موسوم به روزنامه چلنگر ، همکاری تمدن با این روزنامه آغاز شد. او برای چندین سال با نام مستعار برای روزنامه چلنگر مطالب طنز سیاسی می نوشت. در همین سال ها بود که با همسرش، خلیل سامانی، آشنا شد. تمدن که نوشته های سامانی را از خیلی وقت پیش خوانده بود، با دریافت نامه ای از او شروع به مکاتبه با وی کرد. همین مکاتبات رفته رفته و در سال 1336 به ازدواج آن ها منتهی شد. باوجوداین، زندگیِ تمدن در ادامه نیز چالش های دیگری را برای او به وجود آورد. هنوز مدت زیادی از ازدواجش نمی گذشت که به ناگاه و در سال 1348 به بیماری ام.اس دچار شد. تلاش ها برای بهبود او بی فرجام بودند و حتی مسافرت به پاریس برای طی کردن مراحل درمان نیز دردی از او دوا نکرد. خیلی زود و درحالی که تنها 50 سالش بود توانایی راه رفتنش را از دست داد و مجبود شد ادامه زندگی اش را از روی ویلچر دنبال کند. رفته رفته اوضاع زندگی و سلامت تمدن بدتر و بدتر شد. همسر او در سال 1360 از دنیا رفت و تمدن و دختر 16ساله اش تنها ماندند. در سال 1364، تمدن به درخواست خودش به خانه سالمندان رفت و تا پایان عمر در سال 1386 در خانه سالمندان به زندگی ادامه داد. او قریب به 22 سال از زندگی 79ساله اش را در خانه سالمندان سپری کرد.  شعر رباب تمدن اشعار رباب تمدن درونمایه های بسیار متوعی دارند. یکی از درونمایه های تکرارشونده و درعین حال مهم شعر او، درونمایه ای است که به حقوق زنان در جامعه نظر دارد. تمدن از اولین شاعران زن ادبیات فارسی بود که در تعداد زیادی از اشعارش به حقوق زنان در جامعه پرداخت. او در بخشی از یکی از غزل هایش می نویسد: زن از حقوق خود ز چه رو بهره مند نیست اینجا ز حق خویش بدوزم دهان چرا؟ قانون ما نداده اگر برتری به مرد حاکم به زندگانی خود نیست زن چرا؟ باوجوداینکه رباب تمدن در میان شاعران شناخته شده دوران خودش قرار نگرفت، اما اشعار او علاوه بر زیبایی ادبی ای که دارند، ازمنظر نگاه به جامعه و زنان جامعه و همچنین ازنظر اهمیت در حوزه تاریخ ادبیات، اهمیت ویژه ای دارند. |