| هفته گذشته از رسانه های جریان اصلی تا شبکه های اجتماعی از قلب نیویورک تا تهران و قاهره و لبنان و کپنهاگ، سرتیتر خبرهای همه رسانه های جهانی و نقل محافل سیاسی و رسانه ای و کاربران شبکه های اجتماعی یک جوان 34ساله هندی تبار متولد اوگاندا بود. به گزارش هم میهن، اغراق نیست اگر بگوییم زهران ممدانی در قامت یک سوپراستار جهانی و شاخص ترین چهره سیاسی چند روز اخبر دنیا ظاهر شد و حواس همگان را به خود معطوف داشت. البته که انتخاب غیرمنتظره او در یک انتخابات جنجالی و پرکش وقوس، واجد مؤلفه هایی بود که اینگونه واکنش برانگیز و پربسامد در سطح جهانی باشد. یک جوان مهاجر مسلمان در پایتخت اقتصادی جهان، یک سوسیالیست پیشرو در نماد کاپیتالیسم جهانی آن هم در مواجهه با شخصیتی چون دونالد ترامپ، گوی سبقت از رقبا ربود و کلیددار نیویورک پرآوازه و ملقب به پایتخت جهان شد. اما فارغ از همه این هیاهو و تکانه های رسانه ای و سیاسی پساپیروزی ممدانی، آنچه که این انتخاب را شایسته توجه و تأمل ویژه و دوچندان می کند، نه تاثیرات کنونی و ابعاد روانی و واکنش های هیجانی به آن، بلکه نقش و جایگاهی است که در چشم انداز پیش رو می تواند تاثیرات شگرف و تعیین کننده ای بر ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا به عنوان یگانه کشور برخوردار از هژمون جهانی داشته باشد. درست یک سال پیش از این با بازگشت دونالد ترامپ به صحنه کارزار انتخابات ریاست جمهوری، این سوپراولتراراست گرای جمهوری خواه توانست علاوه بر کلیدداری کاخ سفید، پرچم جمهوری خواهان را در مجلسین ایالات متحده به اهتزاز درآورد و تمامی مناصب انتخاباتی را در ید قدرت جمهوری خواهان قرار دهد. ترامپ نه فقط نامزد ریاست جمهوری که برگ برنده جمهوری خواهان در تمامی مواضع و جایگاه های سیاسی شد؛ مردی که عقبه سیاسی چشمگیر و قابل توجهی در الیگارشی حزب نداشت و در قالب هنجارهای متعارف کنش سیاسی هم نمی گنجید و حتی یک کرور پرونده قضایی با اتهامات هنگفت و رای سوز داشت. اما یک چیز برگه برنده ترامپ بود؛ رویکردهای پوپولیستی و شعارهای ضدساختاری او که خودش را قربانی عنادورزی لایه های پنهان قدرت و الیگارشی زورمداران قلمداد می کرد و ترامپ را به عنوان نماد مبارزه با فساد اقتصادی و سیاسی جلوه گر می کرد. این چنین جلوه گری هم معطوف به هم حزبی های جمهوری خواه بود و هم توانست ضربه مهلکی به شالکه اصلی سیاستمداران لیبرال حزب دموکرات وارد کند و درس سختی به آن ها دهد که در دو انتخابات 2016 و 2024 سراغ نامزدهای برآمده از طبقات سنتی سیاستمداران لیبرال آمریکایی با برچسب های فانتزی از پیشگامی در سیاست های روا مدارانه مطلوب طبقه متوسط و روبه بالای شهری در آمریکا رفتند. سیاستی که یکبار در سال2016 جواب نداده و درحالی که برنی سندرز از طیف چپ پیشرو حزب دموکرات توانایی رویارویی با ترامپ را داشت و در میان طبقه فرودست و جوانان و بخش عمده ای از طبقه متوسط پایگاه رای خوبی داشت، با حذف او و گزینش هیلاری کلینتون، قافیه را به نامزد نابهنجار و پوپولیست مداری چون ترامپ باختند. طبیعی بود که تکرار دوباره این اشتباه در انتخابات2024، منجر به آن شکست مفتضحانه شده و یکی از بزرگترین شکست های چند قرن اخیر انتخاباتی حزب دموکرات را رقم زد. اما یک سال بعد و در چنین روزهایی، طیف نوگرا و پیشرو حزب دموکرات، بالاخره از زیر سایه حلقه خواص حزب بیرون آمد و با حمایت از یک نامزد متفاوت از رویکردهای همیشگی ضمن خرق عادت یک پیروزی شگفت انگیز و غیرمنتظره را در انتخابات شهرداری نیویورک رقم زد. اینکه ممدانی یک مهاجر مسلمان شیعه، سوسیالیست و جوانی 34ساله است؛ هرکدام مزیت هایی برای او در جلب مخاطب و پیروزی در برابر تندروهای جمهوری خواه بود. اما آنچه ممدانی را در این انتخابات بر صدر نشاند و در آینده می تواند سرآغاز تغییرات بنیادین در سپهر و ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا باشد، شعارها و رویکردهای پوپولیستی و غیرنخبگانی و عوام پسندانه ای بود که او از جانب یک چپ گرای سوسیالیست با دغدغه های اقتصادی و معیشتی به مردم ایالات متحده عرضه کرد. او هرچند به شعارهای روامدارانه و اجتماع مدارانه و روشنفکرانه هم التفات و عنایت داشت اما محور و نقطه کانونی مبارزه طلبی او در انتخابات اخیر مبتنی بر چنین رویکردی بود؛ درست همجنس و هم ذات با شعارهای ترامپ که علت برکشیدن او در اتمسفر سیاسی ایالات متحده بودند، اما صدوهشتاد درجه متفاوت در جامعه هدف و در اولویت بندی های معطوف به آن. دونالد ترامپ یک پوپولیست تمام عیار راست گرا با نگاه سنتی مذهبی و حامی سرمایه داران و ملی گرایان افراطی در ایالات متحده بود. اما زهران ممدانی، یک پوپولیست تمام عیار چپ گرا با نگاه متجددانه و روامدارانه مذهبی، حامی اقشار فرودست و ارزش های جامعه مهاجرپذیر در ایالات متحده است. شاید تنها کسی که می توانست شکستی چنین مهلک را درست یک سال بعد از آن پیروزی بی چون وچرا، نصیب ترامپ و جریان حامی اش کند، فردی با همین رویکرد و الگوی سیاسی و رفتاری بود. حال یک سال پیش از انتخابات حساس کنگره، بروز و ظهور ممدانی و موفقیت غیرمنتظره اش، می تواند نقشه راه تغییر و تحول و دستمایه تحمیل شکستی تمام عیار برای ترامپ و جریان حامی اش را ترسیم و تبیین کند. فعل وانفعالاتی که نه تنها بر سرنوشت مردم آمریکا و ساختار سیاسی آن اثرگذار است، بلکه از جهت تاثیرگذاری وثیق و عمیق ایالات متحده بر نظم جهانی و معادلات نظام بین الملل، می تواند مسیری متفاوت را پیش روی جامعه جهانی و شهروندان دهکده جهانی رقم بزند. هرچند پیروزی یک جوان مسلمان مهاجرتبار و حامی فلسطین آن هم در شهر نیویورک با مختصات و مشخصات خاص به خودش، جالب توجه و هیجان انگیز است. اما آنچه فراتر از این هیجانات احساسی و مقطعی و حتی پیروزی شخص ممدانی حائز اهمیت است، الگوی پیروزی بر ترامپ با آن شخصیت منحصربه فرد است که ممدانی آن را نمایاند و می تواند در آینده در آمریکا و اروپا و در سراسر دنیا، لگام بر جریان افراطی راست گرا بزند و موج به راه اندازد و آن ها را مهار کند و سبب ساز تغییرات بنیادین در سپهر سیاست جهانی باشد. |