صفحه اصلی     اقتصادی     اجتماعی     سیاسی     ورزشی     بین الملل     RSS     تماس با ما  
سه شنبه، 13 آبان 1404 - 21:49   
 آخرین خبرها
  المیادین: نشست یهودیان در باکو با فشار ایران لغو شد
  پاییز سرد، هشدار داغ؛ بخاری‌ها را جدی بگیرید
  در جنگ 12 روزه 25 نفر از ناظران انتخاباتی به شهادت رسیدند
  نسبت درآمد سرانه به قیمت‌های ثابت هنوز به سال 1356 نرسیده / آقای پزشکیان تعارف را کنار بگذارد و عمل کند
  ساعت دقیق بازی استقلال مقابل الوحدات در اردن / ترکیب احتمالی ساپینتو
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 53333صفحه نخست » آخرین اخبار    سه شنبه، 13 آبان 1404 - 17:00

اولین نقش چارلی چاپلین با لباس و کلاه معروفش


بالاخره به استودیوی «کی استون» رسیدم ولی مشاهده هنرپیشگاه و کارکنانی که از آن‌جا بیرون آمده و به داخل می‌رفتند چنان مرا دچار کم‌رویی و وحشت کرد که مدت دو روز کارم رفتن تا نزدیکی استودیو و قدم زدن در اطراف آن بود و جرأت ورود بدان‌جا را نداشتم.

در اوایل دهه چهل خورشیدی چارلی چاپلین نابغه بی همتای عالم سینمای جهان، سال ها بود که از غوغای حیات گریخته و در قلب کوهسار آلپ (در سوییس) زندگی آرامی را می گذراند. چارلی از نیمه دهه سی خورشیدی پیش نگارش شرح حال خود را به تشویق گراهام گرین نویسنده معروف انگلیسی آغاز کرده بود.

روزنامه کیهان در اواخر تابستان و پاییز 1343 بخشی از این خودزندگی نامه نوشت را طی چند شماره منتشر کرد. در ادامه بخش سی وپنجم آن را به نقل از روزنامه یادشده به تاریخ نهم آبان 1343 (ترجمه حسام الدین امامی) می خوانید:

وقتی که حالم بهتر شد تصمیم گرفتم مستقیما به هتل رفته و بخوابم. زیرا جسما و روحا خسته شده بودم. فقط یک روز بیشتر در نیویورک نماندم. هرچند همان یک روز تنوعی برای من بود ولی روحا احساس تنهایی می کردم. دلم می خواست هرچه زودتر به سوی فیلادلفی و میان همبازی های گروه هنری خودمان برگردم.

وقتی که وارد تئاتر شدم تلگرامی به دست ریوز رسیده بود که مربوط به من و از این قرار بود: آیا مردی به نام چافلین یا امثال او در دسته شما نیست؟ اگر هست لطفا با کمپانی کسل باومان در برودوی تماس بگیرید. کسی به نام چافلین در دسته ما نبود ولی همان طور که ریوز گفت، منظور من بودم. سخت به هیجان آمدم؛ زیرا تا آن جا که اطلاع داشتم ساختمان لونگاکر مرکز برودوی و مرکز وکلای دعاوی بود.

به یاد آوردم که عمه ثروتمندی در آمریکا داشته ام، ممکن است مرده و ارثیه ای برایم گذاشته باشد. فورا به کسل باومان تلگراف زدم و خودم را معرفی کردم. روز بعد جواب رسید که هرچه زودتر خودم را بدان موسسه معرفی کنم. روز بعد که بدان جا رسیدم متوجه پوچی خیالات خودم شدم زیرا کسل باومان مرکز وکلای دعاوی نبود و بلکه محل تهیه کنندگان فیلم بود. معهذا درک این واقعیت برایم هیجان فوق العاده ای داشت.

آقای کسل که یکی از صاحبان شرکت فیلم برداری کمدی کی استون بود به من گفت که ماک سنت بازی مرا در تالار موزیک نیویورک پسندیده و مایل است جای فورد استرلینگ را در فیلمی بگیرم. من چند تا از فیلم های کمدی کی استون را دیده بودم ولی از آن ها خوشم نمی آمد. اما از اهمیت تبلیغاتی شرکت در فیلم کاملا آگاه بودم.

6318354

کسل گفت قراردادی که با من می بندد از قرار هفته ای 150 دلار دستمزد برای شرکت در سه فیلم در هفته خواهد بود. این مزد دو برابر مبلغی بود که از شرکت کارنو می گرفتم.

من گفتم کمتر از 200 دلار در هفته نخواهم گرفت و آقای کسل گفت که این موضوع بسته به نظر آقای سنت است و بعدا به من اطلاع خواهد داد.

به فیلادلفی برگشتم تا نامه آن ها رسید. نوشته بودند که حاضرند قراردادی یک ساله با من منعقد کنند که سه ماه اول از قرار هفته ای 150 دلار و نه ماه بعد از قرار 175 دلار به من بدهند. این پول بیش از هر دستمزدی بود که تا آن روز در زندگی ام گرفته بودم. قرار شد پس از پایان قراردادم با تئاتر سولیوان کونسیداین با آن ها مشغول کار شوم.

بالاخره پس از وداع تلخی از دسته کارنو جدا شدم. دیگر خودم بودم و زندگی تنهای خودم. به لوس آنجلس رفتم و در هتل کوچکی ساکن شدم.

شبی که در تئاتر ایمپرس به تماشای نمایش مشغول بودم کسی به من نزدیک شد و گفت که آقای سنت و دوشیزه مابل نورماند دو ردیف عقب تر از من نشسته و مایل اند من به آن ها ملحق شوم. با هیجان زیادی نزد آن ها رفتم و پس از تعارف آهسته و مختصری به تماشا ادامه دادم. در پایان نمایش به اتفاق هم برای صرف شام به رستورانی رفتیم. سنت از سن کم من حیرت کرد و گفت: خیال می کردم خیلی مسن تر از این هستی. جواب دادم: با گریم هر قدر بخواهید می توانم سنم را بالا برم. سنت به من گفت ابتدا باید به استودیوی او بروم و با هنرپیشگان آشنا شوم و بعد شروع به کار کنم.

صبح روز بعد به ایوندیل در حومه سانفرانسیسکو رفتم و بالاخره به استودیوی کی استون رسیدم ولی مشاهده هنرپیشگاه و کارکنانی که از آن جا بیرون آمده و به داخل می رفتند چنان مرا دچار کم رویی و وحشت کرد که مدت دو روز کارم رفتن تا نزدیکی استودیو و قدم زدن در اطراف آن بود و جرأت ورود بدان جا را نداشتم. بالاخره روز سوم سنت به من تلفن کرد و پرسید چرا بدان جا نرفته ام؟

بر اثر تلفن او جرأتی یافتم و روز بعد به دیدنش رفتم. مرا به هنرپیشگان معرفی کرد. استودیوی مزبور مرکب از سه دستگاه بود که در هر کدام هنرپیشگان مشغول نمایش بودند و از آن ها فیلم برداری می شد. در یکی از این قسمت ها فورد استرلینگ معروف که قرار بود جای او را بگیرم بازی می کرد.

آن روز کار من به گردش و تجسس در استودیو گذشت. در تمام قسمت ها روش استرلینگ را تقلید می کردند. در صورتی که من از آن خوشم نمی آمد و آن را متناسب با کار خود نمی یافتم. لذا مات بودم که سنت انتظار چه نوع کاری را از من خواهد داشت. سبک کار من درست نقطه مقابل استرلینگ بود.

روزهای متمادی کارم آمدن به استودیو و نگاه کردن بود. سنت هم مرا می دید و حرفی نمی زد. کم کم خیال کردم که سنت در انتخاب من اشتباه کرده و چاره ای ندارد و این تصور مرا سخت عصبی کرد. بالاخره روز شنبه ای به من گفت: برو و چکت را از دفتر بگیر. بدو گفتم: بیش از چک درباره کارم نگرانم. گفت: دلواپس نباش، بالاخره نوبت آن هم خواهد رسید. پس از چند روز بلاتکلیفی روزی وارد استودیو شدم. همه سرگرم کار و نمایش بودند. ناگهان سنت رو به من کرد و گفت: زود برو خودت را به صورت کمدینی گریم کن !

من نمی دانستم چه نوع گریمی به کار برم. لذا هرچه به دستم رسید پوشیدم. شلواری گشاد، کفشی بزرگ و عصایی خیزران و کلاهی لگنی. منظورم این بود که هریک از تکه های لباسم متضاد و ناجور باشد. برای آن که سنم زیادتر جلوه کند سبیل کوتاهی هم بر گریم خود افزودم.

تا آن لحظه درباره شخصیت کسی که به قیافه او درآمده بودم هیچ فکری به خاطرم خطور نمی کرد، ولی همین که وارد صحنه شدم شخصیت او هم همراه من زنده شد و جان گرفت. همین که مقابل سنت رسیدم قدم هایم را کوتاه و بلند کردم و شروع به چرخاندن عصا کردم.

چنان قیافه من طبیعی و خنده آور بود که سنت از خنده روده بر شد و نزدیک بود زمین بخورد. استقبال سنت از نقش من موجب دلگرمی من شد و شروع به توضیح خصوصیات شخصیتی کردم که قیافه کمدی من باید داشته باشد. صحنه ای را به طور آزمایش بازی کردم. چنان طبیعی بود که تمام هنرپیشگان، فیلم برداران و سایر کارکنان در اطرافم جمع شدند و در حال خنده بودند. از زیر چشم دیدم که استرلینگ هم سخت به من می نگرد.

وقتی که تمرین تمام شد فهمیدم که خیلی خوب بازی کرده ام. تصمیم گرفتم در بازی های بعدی همین لباس را بپوشم. عصر که به خانه برمی گشتم گروهی از بازیکنان ما هم همراه من بودند. همگی از کار من ستایش کرده و گفتند: کسی تا امروز نتوانسته بود این همه ما را بخنداند، حتی فورد استرلینگ !

   
  

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
عنوان:
نظر
  قبل از ارسال نظر آنرا ویرایش کرده و قواعد نگارش را در آن رعایت کنید.
لطفاً در مطالب خود اخلاق اسلامی و قوانین کشور را مد نظر داشته باشید.
نمایش نظرات کاربران در خبرها به معنای تایید آنها توسط سایت نیست.

  کد امنیتی:
 
احتمال گسترش اتحادیه اروپا تا سال 2030
  احتمال گسترش اتحادیه اروپا تا سال 2030
«کایا کالاس» مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در نشست خبری در بروکسل گفت: «گسترش اتحادیه به نفع ماست. پیوستن به اتحادیه اروپا فرآیندی عادلانه،
برنامه رویایی پیش روی استقلال و ساپینتو؛ به دنبال انتقام و صعود!
  برنامه رویایی پیش روی استقلال و ساپینتو؛ به دنبال انتقام و صعود!
استقلال در جام حذفی هم از امتیاز میزبانی برخوردار شد تا آبی‌پوشان برای انجام سریالی مسابقه در تهران خود را آماده کنند.
اولین سفر رسمی قالیباف به پاکستان
  اولین سفر رسمی قالیباف به پاکستان
دکتر قالیباف به دعوت «ایاز صادق» رییس مجلس ملی پاکستان، فردا چهارشنبه (14 آبان ماه) و در صدر هیاتی از نمایندگان مجلس، عازم اسلام‌آباد پایتخت این کشور خواهد شد.
واکنش ساپینتو و آسانی به بازی با الوحدات در اردن
  واکنش ساپینتو و آسانی به بازی با الوحدات در اردن
سرمربی و ستاره استقلال در نشست خبری پیش از دیدار با الوحدات از انگیزه بالای‌شان برای کسب پیروزی در لیگ قهرمانان آسیا2 صحبت کردند.
دانیال همه‌کاره جدید اسکوچیچ در تراکتور
  دانیال همه‌کاره جدید اسکوچیچ در تراکتور
دانیال اسماعیلی‌فر جدیدترین بازیکن چندپسته تیم دراگان اسکوچیچ است.
آمار جمعیت جهان چقدر دقیق است؟
  آمار جمعیت جهان چقدر دقیق است؟
گونه انسان تقریباً در هر قاره‌ای حتی در شرایط نامساعد مختلف رشد می‌کند و تعداد انسان‌ها حداقل یک میلیارد بیشتر از نزدیک‌ترین رقیبشان یعنی موش‌هاست.
مدارس و دانشگاه‌های هشت شهرستان‌ این استان فردا مجازی شد
  مدارس و دانشگاه‌های هشت شهرستان‌ این استان فردا مجازی شد
مدیرکل مدیریت بحران استانداری هرمزگان ادامه داد: کارکنان دولت هم که دارای بیماری زمینه‌ای هستند می‌توانند با موافقت مدیر دستگاه اجرایی به صورت دورکاری فعالیت داشته باشند.
رونمایی از مهم‌ترین نمادهای تاریخی در میدان انقلاب
  رونمایی از مهم‌ترین نمادهای تاریخی در میدان انقلاب
در این روز مجسمه والرین، پادشاه رمی که سال 260 به اسارت ایران درآمد و در خاک ایران زانو زد در میدان انقلاب قرار خواهد گرفت.
5 ماده خوراکی که می توانند بسیار خطرناک باشند/ دو میوه بسیار محبوب در لیست
  5 ماده خوراکی که می توانند بسیار خطرناک باشند/ دو میوه بسیار محبوب در لیست
مطمئناً می دانید که دانه های گیلاس خوردنی نیستند. اما حواستان باشد حتی برای یک بار هم این کار را امتحان کنید.
ستاره آلبانیایی در موقعیت ویژه؛ در انتظار شب ویژه آسانی در اردن
  ستاره آلبانیایی در موقعیت ویژه؛ در انتظار شب ویژه آسانی در اردن
یاسر آسانی عملکرد خیره‌کننده‌ای در ترکیب استقلال داشته و با گلزنی برابر الوحدات می‌تواند نام خود را در تاریخچه آبی‌ها جاودانه کند.
همه گزینه‌های پرسپولیس برای میزبانی از دربی 106
  همه گزینه‌های پرسپولیس برای میزبانی از دربی 106
پرسپولیس با چهار گزینه برای میزبانی دربی 106 روبه‌روست؛ تصمیم نهایی پس از بررسی دقیق شرایط و اولویت‌ها اعلام می‌شود.
طغیان تب دانگی در هرمزگان: 138 مورد ثبت شد
  طغیان تب دانگی در هرمزگان: 138 مورد ثبت شد
نوع 2 ویروس تب دنگی در استان شناسایی شده است و در صورت ورود نوع یک ویروس، احتمال افزایش موارد ابتلا و مرگ‌ومیر وجود دارد.
  پربیننده ترین اخبار       
  در مورد پژمان جمشیدی تقصیر خودم را می‌پذیرم | باید بیشتر مراقبت می‌کردم
  مرگ دلخراش توله‌های شیر در حمله تمساح‌ها و اسب‌های آبی
  خواهر پژمان جمشیدی هویت شاکی پرونده را فاش کرد؟
  500 کیلو وحشت؛ بزرگ‌ترین مار جهان کشف شد!
  طلا ریخت؛ بازگشت بازار به کمترین سطح سه‌ماهه
  تخریب عکس پژمان جمشیدی در مترو تهران!
  پرسپولیس و اوسمار یک ماه دور از خانه
  زمان واریز وام بازنشستگان تامین اجتماعی
  مهاجری خطاب به نماینده قم: باید هم خجالت بکشید
  چرا خانه‌های اجاره‌ای ساعتی و روزنامه ممنوع شد؟ حالا چه می‌شود؟
  پرسپولیس هم آسانی و منیرالحدادی می‌خواهد!
  دیک چنی معاون جرج بوش درگذشت
  فهرست 28 پلتفرم رمزارزی مجاز اعلام شد‌
  حراج سکه بانک مرکزی 14 آبان؛ بهترین قیمت پیشنهادی برای خرید سکه کدام است؟
  مادورو در واکنش به تهدیدات آمریکا: با روسیه در تماس هستیم
  استایل جدید مهسا حجازی بازیگر سریال تاسیان
  حسام نواب صفوی: من که عشقی ندیدم! / سفر آقای بازیگر به پاریس
  آخوندی: در شوروی نبرد واقعی برای مردم، رقابت تلویزیون رسمی با یخچال بود
  آدم‌ربایی در قلب تهران!
  آیا می‌دانید در هر گوشی هوشمند چقدر «طلا» وجود دارد؟
© شبکه خبری سرنویس 1404

All rights reserved