| فرارو دیوید ام. هال بفینگر، رییس دفتر نیویورک تایمز در اورشلیم به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، در روزهای اخیر، رفت وآمد پیاپی مقام های دولت ترامپ به اورشلیم برای اطمینان از پایبندی بنیامین نتانیاهو به آتش بس غزه، به سوژه ای طنزآمیز در رسانه های اسراییل تبدیل شده است. خبرنگاران با بازی زبانی بر نام مستعار نخست وزیر، این وضعیت را بی بی سیتینگ نامیده اند؛ اشاره ای کنایه آمیز به نظارتی پدرانه بر متحدی که روزگاری دست بالا را در روابط با واشنگتن داشت. اما پشت این طنز رسانه ای، واقعیتی جدی نهفته است: روابط آمریکا و اسراییل وارد مرحله ای تازه شده است؛ مرحله ای که دیگر نشانی از شیفتگی بی قید و شرط ترامپ به نتانیاهو در آن دیده نمی شود. در دورهٔ نخست ریاست جمهوری ترامپ، نتانیاهو از امتیازاتی بی سابقه برخوردار شد از به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسراییل گرفته تا پذیرش حاکمیت تل آویو بر بلندی های جولان. حتی در آغاز دورهٔ کنونی، ترامپ همچنان در کنار او ایستاد، از رؤیای راست گرایان برای تبدیل غزه به ریویِرای خاورمیانه سخن گفت و در ماه مارس، هنگام نقض آتش بس با حماس، بار دیگر به یاری اش شتافت. نقطهٔ اوج این حمایت ها در ماه ژوئن رقم خورد؛ زمانی که بمب افکن های بی 2 آمریکا برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران به پرواز درآمدند ؛ اقدامی که تل آویو آن را بزرگ ترین نشانهٔ هم پیمانی دو کشور تلقی کرد. روون حزان، استاد علوم سیاسی دانشگاه عبری بر این عقیده است: ورق برگشته است. دونالد ترامپ که زمانی متهم بود سخنگوی بنیامین نتانیاهو است، اکنون به صراحت از نخست وزیر اسراییل ابراز نارضایتی می کند. نخستین نشانهٔ این شکاف، خشم آشکار ترامپ از حملهٔ هوایی اسراییل به ایران در ماه ژوئن بود؛ حمله ای که درست پس از برقراری آتش بس در جنگ دوازده روزه انجام شد. ترامپ این اقدام را خیانتی به تعهدات مشترک دو کشور دانست و آن را نشانه ای از بی اعتمادی رو به افزون میان واشنگتن و تل آویو ارزیابی کرد. ترامپ در نقش قیم اسراییل؛ از وادار کردن بی بی به عذرخواهی تا تصمیم شخصی دربارهٔ مروان البرغوثی پس از حملهٔ هوایی نافرجام اسراییل به مذاکره کنندگان حماس در قطر، دونالد ترامپ در دیدار با بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید، نخست وزیر اسراییل را واداشت تا شخصاً با همتای قطری اش تماس بگیرد و عذرخواهی کند؛ صحنه ای که برای ناظران سیاسی یادآور رابطه ای نابرابر میان متحد و حامی بود. جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ، در گفت وگویی با برنامهٔ 60 دقیقه فاش کرد که رییس جمهور احساس می کرد اسراییل کمی از کنترل خارج شده و لازم است با قاطعیت جلوی اقداماتی را بگیرد که در راستای منافع بلندمدت آن کشور نیست . این اظهارات نشان داد که ترامپ حتی بیش از شخص نتانیاهو خود را نگهبان منافع اسراییل می داند. سپس، ترامپ بی درنگ نخست وزیر اسراییل را تحت فشار قرار داد تا طرح صلح او برای غزه را بپذیرد و یک روز بعد، در گفت وگو با وب سایت آکسیوس، با لحنی آمرانه گفت: او باید موافق باشد. هیچ انتخابی ندارد. وقتی با منی، باید موافق باشی. با وجود این لحن تند و تحقیرآمیز، ترامپ و تیمش همچنان حمایت کامل خود از اسراییل را حفظ کردند. او در سفر اخیرش به اورشلیم بار دیگر بر این موضع تأکید کرد و حماس را تهدید نمود که اگر پیکر کشته شدگان اسراییلی را بازنگرداند، با پاسخی سخت روبه رو خواهد شد؛ هرچند در پستی در شبکه های اجتماعی تصریح کرد که این اقدامات باید توسط کشورهای دیگر انجام گیرد. در خود اسراییل، زمزمه هایی از تردید بلند شده است: آیا ایالات متحده در صورت کاهش علاقهٔ دونالد ترامپ، فشارهای خود بر تل آویو را ادامه خواهد داد؟ روون حزان، استاد دانشگاه عبری، در تحلیلی صریح می گوید: ترامپ توان استمرار ندارد. او نمی تواند برای همیشه نقش پرستار بی بی را بازی کند یا مدام فرستادگانش را روانه کند. پرسش این است: چه کسی زودتر از پا درمی آید؟ اما تسلط ترامپ بر نتانیاهو تنها به پروندهٔ غزه محدود نمی شود. در گفت وگویی با مجلهٔ تایم، وقتی از او دربارهٔ احتمال آزادی مروان برغوثی ، چهرهٔ محبوب فلسطینی که در سال 2004 به جرم تروریسم محکوم شد، پرسیده شد، پاسخ داد که در حال بررسی موضوع است و گفت: من تصمیم خواهم گرفت. او گفت من — نه ما ؛ جمله ای که شاید بیش از هر عبارت دیگری چهرهٔ واقعی روابط جدید واشنگتن و تل آویو را آشکار می سازد. نه قاطع ترامپ به الحاق کرانهٔ باختری؛ آمریکا افسار تل آویو را در دست می گیرد دونالد ترامپ این روزها با صراحتی بی سابقه ایدهٔ الحاق کرانهٔ باختری را رد می کند؛ طرحی که سال هاست در دستور کار جناح راست دولت بنیامین نتانیاهو قرار دارد و پس از به رسمیت شناخته شدن دولت فلسطین از سوی چندین کشور در ماه گذشته، جان تازه ای گرفته است. ترامپ در گفت وگو با مجلهٔ تایم گفت: این اتفاق نخواهد افتاد. اگر اسراییل چنین کاری کند، تمام حمایت آمریکا را از دست خواهد داد. این سخنان، از نگاه ناظران، پیامی روشن برای تل آویو دارد: صبر واشنگتن در برابر ماجراجویی های دولت نتانیاهو به سر آمده است. هم زمان، تلاش های آمریکا برای حفظ آتش بس در غزه، نخست وزیر اسراییل را در موقعیتی دشوار قرار داده است. در عرصهٔ میدانی نیز نشانه هایی از تغییر دیده می شود؛ جایی که مقام های اسراییلی ناچارند خود را با نظمی تازه تطبیق دهند؛ نظمی که در آن، واشنگتن نقش فعال و تعیین کننده ای در مدیریت بحران غزه ایفا می کند. نمونهٔ بارز این تغییر، رخدادی بود که پس از کشته شدن دو سرباز اسراییلی در 19 اکتبر اتفاق افتاد. تل آویو تهدید کرد تمامی کمک های بشردوستانه به غزه را متوقف خواهد کرد، اما تنها چند ساعت بعد، این تصمیم لغو شد و کامیون های حامل کمک های انسانی روز بعد وارد نوار غزه شدند. رسانه های اسراییلی این عقب نشینی سریع را نتیجهٔ مستقیم مداخلهٔ آمریکا دانستند؛ نشانه ای آشکار از آنکه توازن قدرت در روابط واشنگتن و تل آویو در حال دگرگونی است. |