| روح الله مدبر در اعتماد نوشت: همزمان با تور آسیایی دونالد ترامپ و برگزاری پنجمین دور گفت وگوهای تجاری میان چین و امریکا، گمانه زنی هایی درباره احتمال نوعی توقف موقت تنش های لفظی میان واشنگتن و پکن شکل گرفته است. در همین فضا، رسانه های تبلیغاتی غربی طی روزهای اخیر، به ویژه پس از آنکه ترامپ تحریم هایی را علیه شرکت های نفتی و گازی روسیه اعمال کرد، موج گسترده ای از خبرسازی را به راه انداختند. خبرگزاری رویترز نخستین رسانه ای بود که مدعی شد چین خرید نفت از روسیه را به طور موقت انصراف داده و ارسال محموله های جدید را به تعویق انداخته است؛ ادعایی که در واقعیت، بی اساس و بخشی از پروژه تبلیغاتی و سیاسی مشترک امریکا و بریتانیاست. این پروژه با هدف اعمال فشار گسترده تر بر چین و ایجاد اختلاف در روابط پکن و مسکو طراحی شده است. با این حال باید اشاره کنم که طی ماه های آینده و در ابتدای سال 2026، شی جین پینگ سفر برنامه ریزی شده و بسیار مهمی به روسیه خواهد داشت که توافقات احتمالی امریکا و چین اخلالی در روابط تجاری، سیاسی، امنیتی و نظامی مسکو و پکن ایجاد نخواهد کرد. همزمان با سفر ترامپ به آسیا، وزیر خارجه کره شمالی نیز به مسکو سفر کرد؛ سفری که از نگاه ناظران، حامل پیام روشنی درباره شکل گیری ائتلاف ضدامریکایی در منطقه است. در حال حاضر، چین روزانه حدود یک ونیم میلیون بشکه نفت از روسیه خریداری می کند. این مبادلات با قیمتی مناسب و مسیر ترانزیتی مقرون به صرفه انجام می شود و برای اقتصاد چین مزایای قابل توجهی به همراه دارد. علاوه بر آن پکن همچنین پرداخت های خود به مسکو را با روبل و یوان انجام می دهد، خارج از چارچوب دلاری و شبکه مالی تحت کنترل غرب، به همین دلیل، ایگور انسکیخ ، معاون دومای دولتی و عضو کمیته انرژی پارلمان روسیه، تاکید کرده است که گزارش های منتشر شده درباره توقف خرید نفت چین از روسیه، جعلی و ساخته و پرداخته رسانه های غربی است. درواقع، سیاست کاخ سفید درقبال روسیه و چین، چیزی است که واشنگتن از آن با عنوان مدیریت رقابت با روسیه برای جلوگیری از تنش غیرقابل کنترل یاد می کند. به بیان دیگر، در کنار ماجراجویی، نوعی احتیاط و حفظ تعادل نیز در رفتار امریکا دیده می شود. ترامپ گمان می کرد که می تواند مانند دوران رونالد ریگان و فروپاشی شوروی، با اعمال فشار نفتی و محدود کردن صادرات انرژی روسیه، مسکو را به عقب نشینی وادار کند یا از شکاف میان مسکو و پکن برای اعمال فشار بر چین استفاده کند. با این حال، پکن به خوبی می داند که اگر امریکا از بحران اوکراین فارغ شود واشنگتن تمرکز گسترده خود را بر فشار به چین به بهانه تایوان خواهد گذاشت. از همین رو، چین نسبت به نیت واقعی امریکا کاملا بی اعتماد است و توافق فعلی و مقدماتی میان دو کشور را موقتی و تاکتیکی می داند. خوش بینی غرب به اینکه می تواند از فضای فعلی برای شکاف و انشقاق در ائتلاف شرقی (روسیه، چین و کره شمالی) بهره برداری کند، از اساس اشتباه است. پکن در حال بازی با طرف امریکایی در معادلات فعلی است. نوع مبادلات پکن با مسکو رویکردی ضد تحریمی دارد و در چین ایجاد انواع کپی های بانکی، شرکت های کپی و روش های مختلف برای همکاری با روسیه طراحی شده است و نوع مبادلاتی که پکن با مسکو دارد فوق العاده متفاوت از مبادلاتی است که دهلی با مسکو دارد، بنابراین چینی ها از ابزاری که واشنگتن نیاز دارد که از آن به عنوان یک تنفس و یک نوع پیروزی استفاده کند که توانسته با چین به توافقی برسد و از سطح تنش ها بکاهد برای کسب منافع گسترده تر استفاده می کند و چین به خوبی می داند روابطش با واشنگتن در آینده نزدیک به سوی تنش های بیشتر پیش خواهد رفت و همچنین به خوبی آگاه است که سیاست امریکا درقبال چین مبتنی بر ثبات نیست و از دید پکن، قابل اعتماد به شمار نمی رود. بنابراین واضح است که چنین توافقی اخلالی در مسیر مناسبات چین و روسیه ایجاد نمی کند. در همین حال، همکاری های چین و روسیه و معاملات دو بازیگر طی دو سال گذشته بسیار متنوع شده و جهشی چشمگیر داشته و ابعاد چندوجهی پیدا کرده است. روابط دو کشور نه تنها در حوزه ترانزیتی اقتصادی و سیاسی، بلکه در زمینه های امنیتی، اطلاعاتی، ترانزیتی و حتی فناوری های پیشرفته فضایی نیز گسترش یافته است. روس ها ورود شرکت های چینی به پروژه های شمالگان و قطب را تسهیل کرده اند و همچنین همکاری های اتمی دو کشور نیز وارد مرحله ای جدید شده است. توافق میان شرکت روس اتم روسیه و شرکت ملی اتم چین برای ساخت رآکتورهای نسل چهارم، نشانه ای از این همکاری عمیق است که این موضوع نشان می دهد روس ها و چینی ها یک برنامه ریزی طویل المدتی را درنظر دارند. در حوزه فضایی نیز همکاری دو کشور گسترده شده است و حد واسط و استفاده از مسیر قزاقستان و رویکرد وابستگی کامل این کشور به چین و روسیه که همزمان با چین و روسیه روابط نزدیکی دارد، به عنوان مسیر ترانزیتی مهمی در پروژه های مشترک دو کشور ایفای نقش می کند. در چنین شرایطی، چین هرگز تنش زدایی موقت با واشنگتن را با عمق و ثبات همکاری های راهبردی اش با مسکو معاوضه نخواهد کرد. آنچه بسیار مشخص است در موضوع تایوان نیز رویکرد پکن تغییرناپذیر است. چین، تایوان را بخشی از خاک خود می داند و این موضع در تضاد کامل با سیاست های امریکا قرار دارد. بنابراین، چینی ها پیش بینی می کنند در آینده نزدیک شاهد تشدید تنش در این حوزه نیز باشند. ازسوی دیگر، اختلافات فزاینده میان ژاپن، کره جنوبی و کره شمالی نیز احتمال بروز بحران جدیدی در شبه جزیره را افزایش داده است. در چنین شرایطی، پکن به هیچ وجه تمایل ندارد روسیه را که متحد اصلی اش در محور آسیایی-پاسیفیک محسوب می شود، از دست بدهد. آنچه قابل توجه است که ائتلاف شرقی متشکل از روسیه، چین و کره شمالی، با افزودن بُعد هسته ای جدید به این همکاری ها، برنامه خود را نه به صورت مقطعی، بلکه براساس چشم اندازی بلندمدت طراحی کرده است. هدف این محور آن است که از دوره های کوتاه مدت تنش زدایی با امریکا به عنوان فرصتی برای بازسازی قدرت و آمادگی جهت مرحله بعدی رویارویی استفاده کند. ترامپ اگر تصور کند می تواند از این فضای موقت برای تضعیف محور شرقی بهره ببرد، دچار خطای محاسباتی شده است. رفتارهای غیرقابل پیش بینی او در تعامل با روسیه، به خوبی این پیام را به چین منتقل کرده که ثبات رفتاری در کاخ سفید وجود ندارد. آزمایش اخیر موشک کروز هسته ای دوربرد روسیه نیز پاسخی روشن به تحریم های جدید امریکا بود؛ پیامی که نشان می دهد مسکو در کنار دیپلماسی، مسیر تقویت بازدارندگی نظامی را هم در پیش گرفته است و این اقدام دقیقا بعد از اعمال تحریم های جدید امریکا انجام شده است. روسیه با عبور از بیش از 25 هزار عنوان تحریم غربی، موفق شده ساختار اقتصادی خود را بازتعریف کند و تاب آوری بالایی در برابر فشارهای امریکا به دست آورد، به همین دلیل، سیاست تحریمی واشنگتن علیه روسیه شکست خورده و نتوانسته مسکو را وادار به امتیازدهی کند. به نظر می رسد بهترین گزینه برای کاخ سفید آن است که به توافقات حاصل شده با مسکو در نشست آلاسکا بازگردد و مسیر تعامل واقعی را جایگزین سیاست فشار کند. تصمیم ترامپ برای تعویق نشست مجارستان و گمان برای ایجاد ائتلاف فشار بر مسکو در آسیا هم ارزیابی خطایی بود که بر تیرگی روابط منجر خواهد شد و واکنش مسکو در میدان را سخت تر خواهد کرد. ضروری است اشاره کنم یکی از توافقاتی که بین سران روسیه و چین صورت گرفته آن است که طرفین هر نوع گفت وگو؛ تفاهم و رایزنی با طرف امریکایی را به اطلاع هم برسانند و هیچ عاملی منجر به شکاف در ائتلاف نگردد. در همین راستا پینگ به زودی با پوتین تماس خواهد گرفت و طرف روسی را در جریان گفت وگو با ترامپ قرار خواهد داد. علاوه بر این نگاه پکن به مساله بحران اوکراین نزدیکی زیادی به موضع مسکو دارد و طرف چینی بارها طبق مدل روسی خواستار پایان ریشه ای بحران اوکراین گردیده و در کنار اینکه پکن آمادگی حضور و اعزام نیروی حافظ صلح به خطوط حائل طبق هماهنگی با کرملین است. مساله ای که دقیقا مغایر با مدل آنگلوساکسونی و ناتو برای اعزام سربازان نظامی به اوکراین و مخالف نظر مسکو است. طرح همین مساله ازسوی طرف چینی نیز بیانگر همان عمق روابط پکن-مسکو است. |