طبق اذعان برخی صاحب نظران شاید اگر این فیلم در بخش رقابتی رویدادهای سینمایی حضور داشت، الناز شاکردوست یکی از شانس های تقدیر بود.

به گزارش ایسنا، پیش از این نسیم ادبی در نمایش آبی مایل به صورتی ، آزیتا حاجیان در سریال ساعت شنی ، آزاده زارعی در فیلم آمین خواهیم گفت ، رویا تیموریان در فیلم شیفتگی ، شایسته ایرانی در فیلم آینه های روبرو ، لیلا حاتمی در فیلم کمال الملک در نقش یک پسربچه از جمله هنرمندان زنی هستند که نقش مرد را بازی کردند.

هاتف علیمردانی کارگردان کج پیله درباره انتخاب الناز شاکردوست گفته است: در ابتدا از الناز شاکردوست پرسیدم که نظرت درباره مردان چیست؟ و خانم شاکردوست به این نکته تأکید کرد که پدر و برادرش همیشه بهترین آدم های زندگی اش بودند. وقتی حرف های ضد مرد رایج را نشنیدم، مطمئن شدم که او بهترین گزینه برای این فیلم است. خوشبختانه او در این فیلم واقعاً به خوبی ظاهر شد و اگر فیلم به جشنواره فجر ارسال می شد به گفته خیلی از دوستان می توانست جایزه بهترین بازیگر زن را از آن خود کند.

الناز شاکردوست که این روزها علاوه بر کج پیله ، گوزن های اتوبان را هم روی پرده دارد، آن طور که در بیوگرافی اش آمده است: متولد 1363 در تهران و دانش آموخته رشته تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران است.

او با بازی در فیلم گل یخ ساخته کیومرث پوراحمد به سینما آمد و ظرف کمتر از یک سال در فیلم های چون چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم پور)، قتل آن لاین (مسعود آب پرور)، عروس فراری (بهرام کاظمی)، مجردها (اصغر هاشمی) بازی کرد و بعدها بی وفا اصغر نعیمی را هم بازی کرد.

او در سال 1397 برای نقش آفرینی در فیلم شبی که ماه کامل شد ، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره فیلم فجر شد.

او برای بازی در نقش فائزه منصوری شبی که ماه کامل شد به دلیل اینکه این نقش را بازی کند،خودش در مصاحبه ای گفته است که عاشقانه این نقش را دوست داشتم. و وقتی از سوی نرگس آبیار پیشنهاد شد،به دلیل آسیبی که در بدن داشتم،فیزیوتراپی ها را انجام دادم تا به این نقش برسم و یک جاهایی هنگام فیلمبرداری مُسکن ها را نمی خوردم تا درد برای بهتر بازی کردن نقش به کمکم بیاید.

او همچنین برای بازی در باد در علفزار می پیچد (1386) و ابلق (1399) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر شد و برای بازی در مبارک (1395) جایزهٔ بهترین بازیگر زن جشن حافظ را کسب کرد.

او همچنین با خفه گی فریدون جیرانی در نقش صحرا مشرقی در سال 95 حضور متفاوتی را در کارنامه کاریش رقم زد و در حاشیه نشست خبری فیلمش در جشنواره فیلم فجر وقتی یکی از خبرنگاران از او پرسید که این الناز شاکردوست را کجا مخفی کرده بودی؟ با خرسندی گفت که از تشویق ها و حمایت های تان سپاسگذارم.

شاکردوست که کمتر اهل مصاحبه است،در جمع خبرنگاران در همان مقطع گفت: من در تمام این سالها سعی کردم روی خودم و بیانم کار کنم. هر آنچه نیاز بازیگری برای بازی کردن هست را تلاش کردم،تجربه کنم. فیلمنامه خفگی نیز برای من اثری دوست داشتنی بود. این فیلمنامه از معدود آثاری بود که وقتی به ایران برگشتم؛ آن را خواندم و بسیار به آن علاقه پیدا کردم. خفگی را دوست داشتم چون تنهایی شخصیت فیلم یک تنهایی عمیق ، واقعی و عجیب بود. یک تنهایی غیرشعاری از جنسی که همگی ما آن را در زندگی تجربه کرده ایم.

سال ها بعدتر فریدون جیرانی در بخشی از نامه اش خطاب به الناز شاکردوست که به بهانه اکران ماه تی تی آیدا پناهنده بود، نوشت: الناز، من همه فیلم های تو رو دیدم از گل یخ و تا به امروز. و اصلا دوست ندارم جدا کنم و فاصله گذاری کنم بین فیلم هات که حتی ساده ترین فیلم هات که برای سرگرم کردن مردم ساخته شده بودند، فیلم های بدی نیستند. سینمای سرگرم کننده باید باشد و بازیگرانی که در این سینما بازی می کنند، هستند.

جدا کردن بازیگران سینمای سرگرم کننده از سینمای جدی کار درستی نیست. ولی تو اینجا مهمی برای این که وقتی سینمای جدی، تو رو جدی گرفت، تو هم خواستی و دوست داشتی جدی گرفته بشی. تو نشون دادی که می تونی نقش های مشکل و پیچیده رو بازی کنی.

الناز عزیز برای ماندن در این سینمای جدی، کنار این خواستنت، باید خیلی بخونی، خیلی ببینی.

برات آرزوی موفقیت بیشتر می کنم که لیاقتشو داری.

و حالا که الناز شاکردوست در یک فیلم سرگرم کننده ( کج پیله ) خودش را جدی وارد چالش بازی در یک نقش متفاوت کرده است، باید منتظر نقش های متفاوت تر، از او در مسیر کاری اش بود.

از جمله فیلم های دیگری که الناز شاکردوست در آنها به ایفای نقش پرداخته است،می توان از یادگار جنوب ، بی بدن ، پوسته ، آخرین تولد ، اتوبوس شب ، قاعده بازی و.. نام برد.

او در رسوایی مسعود ده نمکی حضور پیدا کرد که با انتقادهایی همراه شد و او در پاسخ به این نقدها نوشت: نقش افسانه را در واقع زندگی کردم و روحم تا ابد در این نقش باقی می ماند. تنها دلخوشی من بیدار شدن به موقع روح های مملکتم ایران است. دلیل ایفای الناز شاکردوست در این نقش شنیدن آه همان دختری بود که بعد از گران شدن قیمت نان از خدا قهرش گرفت و از صف خارج شد و سوار مرکب فحشا شد و کسی نپرسید جواب خانه بی نان چه می شود.

الناز شاکردوست در تئاتر هم فعالیت داشته است.