زهرا نژادبهرام در اعتماد نوشت: با توسعه فناوری های دیجیتال و گسترش اینترنت، سیاست ورزی به شکلی نوین و متفاوت از گذشته بروز یافته است. سیاست ورزی آنلاین که از طریق شبکه های اجتماعی و پلتفرم های دیجیتال انجام می شود، امکاناتی برای مشارکت گسترده، سریع و کم هزینه فراهم کرده است. این نوع سیاست ورزی پنجره هایی تازه برای دموکراسی و فعالیت سیاسی گشوده که شاید پیش از این کمتر تصور می رفت. این مهم در سه سوال قابل تامل است؛ نخست آنکه سیاست ورزی آنلاین توان ایجاد تغییر رفتار و عملگرایی را مهیا می کند؟ دوم آنکه این نوع سیاست ورزی برای بلندمدت قابلیت تحقق دارد؟ همچنین این سوال که آیا سیاست ورزی آنلاین به دلیل ساختار ابری و منعطف و در عین حال متفاوت قادر است در بستر تشکیلاتی فعالیت داشته باشد؟ براساس نظریات سیاسی، خصوصا دیدگاه های هابرماس در خصوص عرصه عمومی و بستر گفت وگوی اختیاری و آزادانه و با توجه به ماهیت فضای آنلاین که این دو شاخص را با خود همراه دارد؛ به نظر می رسد سیاست ورزی آنلاین توان ایجاد فرصت های سیاست ورزی را دارا است. این رویکرد با توجه به دیدگاه های شبکه ای کاستلز به خصوص نگاه او به شبکه های اجتماعی دیجیتال که امکان شکل گیری جنبش های خودجوش و پراکنده را بدون نیاز به رهبری رسمی و ساختارهای تشکیلاتی فراهم می کند؛ قابل تامل است. این مهم به این معنا است که شاید بتوان گفت سیاست ورزی آنلاین به نوعی منجر به فعال شدن امر سیاسی می گردند. به اعتبار نظر کاستلز، سیاست ورزی آنلاین بر پایه ارتباطات شبکه ای بستری است که از طریق آن افراد می توانند به سرعت و بدون واسطه در مسائل سیاسی مشارکت کنند. این شکل سیاست ورزی در بسیج عمومی و تغییر نگرش ها موثر است، اما تحقق تغییرات سیاسی و ساختاری نیازمند سیاست ورزی حضوری و سازمان یافته است. جامعه مدرن با نگاه وی به سمت شبکه ای شدن پیش می رود، لذا فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل جدیدی از سازمان دهی اجتماعی و اقتصادی را به وجود آورده که در آن قدرت و اطلاعات در مراکز متمرکز توزیع نمی شود بلکه در شبکه ها پخش می شود. با این دو نگاه می توان سه پرسش نخست را با مصادیقی همراه ساخت؛ نخست آنکه این نوع سیاست ورزی در تغییر نگرش اثر بخش است، اما اینکه منجر به بروز رفتار در بستر واقعی گردد با تردید همراه است. کمپین های جمع آوری امضا برای مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی یا گفت وگوهای انتقادی در خصوص موضوعات گوناگون بستری برای تعامل و فعال سازی امر سیاسی در حیطه نظر و نگرش است. اگر چه مشارکت در آن ها نیز نوعی رفتار است اما اینکه این رفتار هویت واقعی پیدا کند امری دیگر است! همچنین در این میان نشست های کلاب هاووس یا گروه های فعال سیاسی و احزاب و… جملگی بستری برای گفت وگوی آزاد و بدون دغدغه و نگرانی و دور شدن احتمالی از مارپیچ های سکوت را که در عرصه واقعی بسیار اثر گذار می باشد؛ اما اینکه منجر به بروز رفتار و فعالیتی سیاسی شود با تردید روبرو است! در همین ارتباط عرصه عمومی حاصل از فضای مجازی با توجه به قدرت های شکل گرفته در بستر شبکه ها و پلت فرم های گوناگون که با انتشار پست ها، لایک ها، ری پست ها کانون اظهارنظرهای میلیونی را فراهم می کنند نقطه عطفی در فعال شدن امر سیاسی هستند. اما در بستر عملکرد رفتاری فعالیت چشمگیر آن ها در فضای مجازی قابل مشاهده در عرصه واقعی نیست یا حداقل محدود است. به عنوان مثال اعتراضات به جنایت های رژیم اسراییل در غزه نمونه بارزی از نقش موثر فضای آنلاین در بسیج و آگاهی رسانی جهانی است. به دلیل محدودیت های رسانه ای و سرکوب های سیاسی، فعالان و کاربران فضای مجازی از شبکه های اجتماعی برای انتشار تصاویر، ویدئوها و گزارش های زنده استفاده می کنند که موجب واکنش گسترده جهانی شد. در این میان هشتگ ها در سراسر جهان منتشر شد و میلیون ها نفر به حمایت از فلسطین و غزه دراین فضا فعال شدند و تغییر نگرش حاصل شد. در فضای واقعی نیز تظاهرات های چند صد هزار نفری در برخی کشورها رقم خورد، اما این حجم و گستردگی حضور کاربران در شبکه های آنلاین را با خود همراه نداشت. با این حال، این اعتراضات نشان داد که سیاست ورزی آنلاین در تغییر نگرش ها و جلب توجه جهانی موثر است. در همین راستا برخی رهبران سیاسی نیز فضای مجازی را به عنوان عرصه سیاست ورزی انتخاب کرده اند اما این مهم در میان سیاست ورزان ایرانی به جز وزیر خارجه پیشین (ظریف) کمرنگ است؛ سیاست ورزی عمومی در میان مردم بیش از رهبران سیاسی در این عرصه نمایان شده که شاید بخشی از آن به دلیل محدودیت ها وعدم شفافیت در فضای واقعی باشد. اما این مشارکت چالش هایی مانند انتشار اطلاعات نادرست، محدودیت های فنی و سیاسی و کوتاه مدت بودن را نیز با خود دارد. در نهایت امر سیاسی امروز فرصت تازه ای برای بروز و ظهور پیدا کرده که در نوع خود منحصر بفرد و جدی است اما نیازمند راهکارهای برون رفت از چالش های احتمالی است؛ تا بتواند نیاز امروز فعالان این حوزه را در جهت کسب اعتماد بیشتر و فعالیت اثر بخش تر در تغییر رفتار فراهم کند. دراین میان مساله بعدی کوتاه مدت بودن این نوع سیاست ورزی و غیر تشکیلاتی بودن آن است چراکه تعهدات و مسوولیت های در فضای آنلاین نمی تواند تصویر واقعی در فضای غیر آنلاین را در بر داشته باشد. تشکل های سیاسی و احزاب در بستر رابطه مسوولیت پذیری و تعهدپذیری اعضا قادر به فعالیت تشکیلاتی هستند که این مهم در فضای آنلاین هر چند در قالب شبکه ها و پلتفرم ها باشد، تحقق پذیر نیست. به نظر می رسد امرسیاسی در فضای آنلاین کوتاه مدت است. این مهم به این معنا است که چالش ها و مسائل و نگرش های شکل گرفته در کوتاه مدت اثر بخش است اما امکان دوام آن با تردید همراه است. مثل کارزارهای جمع آوری امضا یا گفت وگوهای چالشی یا خبررسانی های ترند شده در برخی پلت فرم ها…! از این رو این مهم نیز نیازمند راهکاری متفاوت برای بهره گیری بیشتر از این فضا است تا کاربران در امر سیاسی را فعالتر سازد. با این رویکرد شاید بتوان بر این مهم نیز تاکید کرد که فضای آنلاین به عنوان عرصه عمومی پیشرو در بستر سیاست ورزی مورد توجه ناظران و کاربران به صورت توامان قرار گرفته است. چراکه فضای آنلاین به دلیل دسترسی آسان، گسترده و سریع، فرصت های جدیدی برای مشارکت سیاسی فراهم کرده است. این فضا امکان تبادل آزاد اطلاعات، شکل دهی سریع به افکار عمومی و افزایش آگاهی سیاسی را در کنار انتشار سریع وقایع به نوعی سکان پیشرویی را به خود اختصاص داده است. همچنین در سیاست ورزی نوین، بازیگران جدیدی مانند فعالان دیجیتال و تأثیرگذاران فضای مجازی وارد شده اند که نقش مهمی ایفا می کنند. آن ها می توانند بدون ساختارهای رسمی، افکار عمومی را به سرعت بسیج و هدایت کنند. از این رو اگر فضای آنلاین سیاست ورزی را پیشرو در امر سیاست ورزی بدانیم به بیراهه نرفتیم، بسیاری از اتفاقاتی که در عرصه عمومی آنلاین شکل می گیرد و تغییرات نگرشی و فعالیت های مختلف را با خود همراه می کند. این فضا بسیار پیشروتر از فعالیت رسمی تشکل ها و فعالین سیاسی در دنیای غیرمجازی است. از این رو شاید بتوان گفت که عرصه سیاست ورزی آن لاین امروزه برای امر سیاست پنجره هایی از جنس نوآوری اقدام و بسیج افکار عمومی را گشوده و در عین حال بازیگرانی تازه نفس را با خود همراه کرده است. توجه به کارکرد این فضا و بهره گیری از ظرفیت آن برای تحقق احزاب و کنشگران سیاسی از یک سو و سیاست ورزان رسمی و غیر رسمی از سوی دیگر فرصتی کم نظیر و قابل اتکا است. |