فرارو- مارک چمپیون تحلیلگر ارشد مسائل اروپا و ستون نویس بلومبرگ به نقل از بلومبرگ، دلایل بسیاری وجود دارد که گزارش های درزکرده از درگیری لفظی میان دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی در دیدار هفته گذشته شان در واشنگتن را باورپذیر سازد؛ صحنه ای که پیش تر نیز، حتی در برابر دوربین ها شاهدش بوده ایم. رییس جمهوری آمریکا ظاهراً بار دیگر در مسیر همسویی با تلاش های روسیه گام برمی دارد تا اوکراین را وادار کند به توافقی تن دهد که بخشی از سرزمین هایش را به ولادیمیر پوتین واگذار کند؛ همان مناطقی که او از سال 2014 در پی تصرف آن ها بوده است. زلنسکی در تنگنای دو رییس جمهور؛ فشار ترامپ، تهدید پوتین آنچه ظاهراً اکنون بر میز مذاکره قرار دارد، نه به صلح منجر می شود و نه به ثبات، بلکه تلاشی دیگر از سوی پوتین است تا از مسیر دیپلماسی به همان دستاورد راهبردی برسد که در میدان نبرد از تحققش ناتوان مانده است. پذیرش چنین توافقی برای کی یف، فاجعه ای قطعی خواهد بود؛ اما رد آن نیز مخاطراتی به همان اندازه سنگین در پی دارد. به گزارش فایننشال تایمز، دونالد ترامپ در دیدار روز جمعه با ولودیمیر زلنسکی رفتاری تند و توهین آمیز در پیش گرفت و در لحظه ای، نقشه های جبهه های نبرد را از برابر خود کنار زد و گفت از دیدن آن ها خسته شده است. اما هدف از ارائه آن نقشه ها روشن بود: پیش از دیدار آتی ترامپ با ولادیمیر پوتین در بوداپست، به او نشان دهند که مسئله، برخلاف گفته هایش در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز، صرفاً درباره میزان زمین تصرف شده توسط روسیه نیست. اگر جنگ تنها از زاویه مالکیت بر زمین دیده شود، شاید واگذاری بخشی از مناطق اشغالی بهایی قابل تحمل برای پایان جنگ به نظر برسد، به ویژه اگر پوتین در مقابل، بخش هایی از خاک اشغالی را پس دهد و صلحی پایدار برقرار شود. موضوع مورد بحث حدود 30 درصد از استان دونتسک است؛ منطقه ای با وسعتی نزدیک به 8000 کیلومتر مربع یا اندکی بیش از 3000 مایل مربع است. اما نخست، در چارچوب این جنگ، چنین مساحتی رقم کوچکی نیست. بر اساس داده های مرکز بلفر دانشگاه هاروارد، روسیه اکنون حدود 19 درصد از خاک اوکراین، معادل 45٬109 مایل مربع را در اشغال دارد. از نوامبر 2022 تاکنون نیز، حدود 4٬484 مایل مربع دیگر را تصرف کرده است. به بیان دیگر، پوتین در تلاش است تا دو سوم از سرزمینی را که طی سه سال جنگ با بهای صدها هزار کشته و زخمی به دست آورده، این بار در قالب امتیازی دیپلماتیک تثبیت کند. دوم آن که منطقه مورد بحث، بنا بر همان نقشه ها، کمربندی مستحکم دفاعی را در بر می گیرد. نیروهای روس از سال 2014 برای تصرف این شهرها تلاش کرده اند. یکی از آن ها، اسلاویانسک، نخستین شهری بود که شبه نظامیان تحت حمایت روسیه در آن زمان گرفتند، اما با ضدحمله کی یف، به سرعت از دست رفت. واگذاری شهرهایی چون کراماتورسک، اسلاویانسک، کوستیانتینیوکا و دروژکیوکا، مسیر پیشروی روسیه را به سوی غرب تا قلب صنعتی دنیپرو و به سمت شمال تا خارکیف، دومین شهر بزرگ اوکراین، هموار خواهد کرد. با این همه، وخیم ترین جنبه این توافق احتمالی، فراتر از مرزهاست؛ زیرا پوتین آن را به گونه ای طراحی کرده که یا غیرقابل قبول باشد یا راهی برای فروپاشی داخلی اوکراین باشد.. اگر زلنسکی با آن موافقت کند، خیانتی آشکار به هزاران اوکراینی خواهد بود که برای دفاع از این شهرها و مردمانی که در پناهشان زیست می کنند، جنگیده و جان باخته اند. چنین تصمیمی، با رها کردن ساکنان این مناطق زیر یوغ اشغال روسیه، کشور را از درون متلاشی خواهد کرد. اما اگر زلنسکی از پذیرش چنین توافقی سر باز زند، در نگاه ترامپ بار دیگر به مانعی در مسیر صلح تبدیل خواهد شد. رییس جمهوری آمریکا ابزارهای فشار متعددی برای واداشتن رهبر اوکراین به تمکین در اختیار دارد ؛ از جمله دسترسی به اطلاعات حیاتی سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده و صدور مجوز برای خرید سامانه های پدافند هوایی پاتریوت و دیگر تجهیزات نظامی حساس مانند راکت اندازهای هیمارس اشاره کرد. این ها همان اهرم هایی اند که ترامپ تمایل به بهره گیری از آن ها دارد. با این حال، او در قبال پوتین هرگز قاطعیتی مشابه نشان نداده است؛ هرچند بارها از تحریم ها و موشک های دوربرد تاماهاوک به عنوان ابزار تهدید یاد کرده است. انتظار این که ترامپ در این مقطع در برابر روسیه بایستد، نه واقع بینانه است و نه با تجربه های پیشین سازگار، بلکه بیش تر به امیدی خام و برخاسته از گذشته ای تلخ می ماند. زلنسکی میان فرسایش اقتصادی و انزوای سیاسی در نهایت، حتی آتش بسی بر پایه خطوط کنونی جبهه ؛ آن گونه که زلنسکی آن را مقدمه ای برای مذاکرات درباره توافقی فراگیر می بیند نیز می تواند برای اوکراین خطراتی مرگبار در پی داشته باشد. اقتصاد جنگی روسیه همچنان به تولید موشک، پهپاد و جنگ افزار ادامه خواهد داد و هم زمان نیروهای تازه ای را برای تهاجمی احتمالی در آینده بسیج خواهد کرد. این روند، در صورتی که توافقی به سبک ترامپ شامل لغو تحریم های اقتصادی و بازگرداندن جریان سوخت به اقتصاد روسیه شود، شتابی دوچندان خواهد گرفت. در مقابل، اوکراین ناچار خواهد بود برای بازسازی توان دفاعی و حفظ بازدارندگی در برابر تهاجم مجدد، تنها بر اراده و حمایت اروپا تکیه کند، در حالی که منابع داخلی اش زیر بار هزینه های سنگین بازسازی به سرعت تحلیل می رود. وضعیت اروپا نیز چندان بهتر نخواهد بود. قاره سبز نمی تواند اجازه دهد اوکراین به سکویی برای ماجراجویی های تازه روسیه در بی ثبات سازی منطقه تبدیل شود، آن هم در حالی که پوتین تلاش می کند با برهم زدن توازن قدرت در اروپا، نام خود را در تاریخ ثبت کند. اما اگر رهبران اروپایی از برلین تا بروکسل زلنسکی را به ایستادگی تشویق کنند و ترامپ حمایت واشنگتن را قطع کند، اروپا نه توان جایگزینی شبکه اطلاعاتی ایالات متحده را دارد و نه قادر است سلاح های حیاتی ای را که آمریکا تاکنون در اختیار کی یف گذاشته، به تنهایی تأمین کند. دونالد ترامپ بیش از یک بار موضع خود را درباره اوکراین تغییر داده است، اما تمایل او به دستیابی به توافقی دوجانبه با مسکو به بهای منافع کی یف و اروپا همواره ثابت مانده است. به نظر می رسد پوتین برای متقاعد کردن او به تغییر مسیر، این بار تنها به اندکی تملق و یک تماس تلفنی نیاز داشت. ناگهان رییس جمهوری آمریکا از موضعی که در آن روسیه را در آستانه شکست می دید و تهدید به ارسال موشک های تاماهاوک به اوکراین می کرد، به تکرار روایت های کرملین رسیده است؛ با این استدلال که اگر کی یف به شروط تحقیرآمیز و مسموم پوتین تن ندهد، سرنوشتش نابودی خواهد بود. این که آیا ترامپ واقعاً باور دارد اهداف پوتین و اروپای تضعیف شده در راستای منافع ایالات متحده است یا صرفاً می خواهد خود را میانجی صلحی موفق نشان دهد، هنوز روشن نیست. اما این تصور که او در خفا نیز با پوتین سختگیرانه برخورد می کند و تلاش می کند میان دو طرف توازن برقرار سازد، با واقعیت تطابقی ندارد. مگر آن که کاخ سفید بار دیگر در مسیری گام بردارد که ادامه جنگ پوتین را در اوکراین دشوارتر کند. اجلاس پیش ِ رو در بوداپست می تواند به یکی از خطرناک ترین لحظات برای اوکراین از زمان آغاز تهاجم روسیه تبدیل شود. |