فرارو-دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده، روز جمعه در کاخ سفید میزبان ولودیمیر زلنسکی بود تا درباره احتمال ارسال موشک های کروز تاماهاوک به اوکراین گفت وگو کنند؛ سلاحی که می تواند موازنهٔ جنگ را به طرز چشمگیری تغییر دهد. به گزارش فرارو، این چهارمین دیدار مستقیم دو رییس جمهور از زمان بازگشت ترامپ به قدرت است و نشانه ای از جایگاه مرکزی جنگ اوکراین در دستورکار سیاست خارجی دولت جدید آمریکا محسوب می شود. تاماهاوک در خدمت دیپلماسی: اهرم فشار یا آغاز معامله؟ تاماهاوک ها از دهه 1980 تاکنون نماد قدرت نظامی آمریکا بوده اند؛ موشک های دوربردی که از کشتی ها یا زیردریایی ها شلیک می شوند و قادرند اهداف زمینی را با دقت بالا در فاصله بیش از 1500 کیلومتر نابود کنند. اما ورود احتمالی آن ها به زرادخانهٔ اوکراین، تنها مسئله ای نظامی نیست؛ بلکه به تعبیر بسیاری از تحلیلگران، آزمونی برای راهبرد جدید ترامپ در قبال روسیه است؛ راهبردی که میان فشار حداکثری و تمایل به معامله در نوسان است. تاماهاوک، موشکی کروز و زیرصوت است که در ارتفاع بسیار پایین پرواز می کند تا از رادار دشمن در امان بماند. طول آن حدود 6 متر، دهانهٔ بال 2.5 متر و وزنش بیش از 1.5 تن است. نسخه های جدید آن به سیستم های ناوبری پیشرفته و توانایی هدف گیری چندمرحله ای مجهزند. هر موشک بیش از دو میلیون دلار ارزش دارد و در جنگ های سه دههٔ اخیر از خلیج فارس تا سوریه به طور گسترده به کار رفته است. برای اوکراین، این موشک ها می توانند تغییری راهبردی باشند. برد بلند و دقت بالای تاماهاوک، به کی یف اجازه می دهد اهداف حیاتی در عمق خاک روسیه از پالایشگاه ها تا پایگاه های هوایی را هدف بگیرد؛ اهدافی که تا امروز خارج از دسترس بوده اند. برآورد مؤسسهٔ مطالعات جنگ نشان می دهد صدها هدف روسی در شعاع برد تاماهاوک قرار دارند. از نگاه مقام های اوکراینی، دستیابی به این سلاح نه فقط قدرت تخریبی، بلکه اهرم سیاسی جدید برای واداشتن مسکو به مذاکره فراهم می کند. اما نخستین مانع، فنی است. تاماهاوک ها به طور سنتی از ناوهای جنگی یا زیردریایی ها شلیک می شوند؛ تجهیزاتی که اوکراین در اختیار ندارد. نسخهٔ زمینی آن، موسوم به تایفون ، تازه وارد چرخهٔ عملیاتی ارتش آمریکا شده و تعداد محدودی از آن موجود است. ارتش آمریکا تنها دو سامانهٔ تایفون دارد و نسخهٔ جدیدتر آن هنوز در مرحلهٔ آزمایش است. در نتیجه، حتی اگر واشنگتن تصمیم به ارسال بگیرد، زمان و زیرساخت لازم برای استفاده از آن به سادگی فراهم نخواهد شد. مشکل دوم، موجودی محدود است. کارشناسان برآورد می کنند ایالات متحده در کوتاه مدت تنها بین 20 تا 50 موشک آمادهٔ تحویل داشته باشد، هرچند برخی منابع عددی نزدیک به هزار را نیز مطرح می کنند. از سوی دیگر، این موشک ها زمانی بیشترین کارایی را دارند که در رگبارهای متوالی شلیک شوند؛ امری که با چنین محدودیتی دشوار خواهد بود. سیگنال های متناقض ترامپ و معمای ارسال تاماهاوک به کی یف اوکراین تاکنون از موشک های غربی متعددی بهره گرفته است: آتاکمز آمریکایی، جی ام ال آر اس و استورم شدو ساخت بریتانیا و فرانسه. در کنار آن ها، موشک های بومی فلامینگو و نپتون نیز به این کشور امکان حملات دوربرد را داده اند. اما هیچ یک از این تسلیحات به اندازهٔ تاماهاوک در دقت، قدرت تخریب و برد مؤثر نیستند. به ویژه نسخهٔ جدید فلامینگو با برد 1600 کیلومتر هنوز در مراحل اولیهٔ توسعه است و اتکای کی یف به فناوری داخلی، محدودیت هایی دارد. تاماهاوک ها در این میان نماد ورود اوکراین به سطحی از جنگ هستند که تا امروز تنها قدرت های بزرگ تجربه اش کرده اند: جنگ از راه دور با هدف فلج کردن زیرساخت های راهبردی دشمن. دونالد ترامپ در هفته های گذشته سیگنال های متناقضی دربارهٔ ارسال تاماهاوک ها داده است. او در چند سخنرانی عمومی گفت ممکن است این موشک ها را به اوکراین بدهد، اما پس از تماس تلفنی اخیر با ولادیمیر پوتین، لحنش تغییر کرد و از لزوم احتیاط سخن گفت. رییس جمهور آمریکا در گفت وگویی با خبرنگاران تصریح کرد: ما خودمان هم به آن ها نیاز داریم، نمی دانم در این باره چه کار می توان کرد. این تغییر لحن، برای متحدان اروپایی نشانه ای از تردید واشنگتن تلقی شد. در بروکسل و ورشو نگرانی فزاینده ای وجود دارد که شاید ترامپ از وعدهٔ تاماهاوک صرفاً به عنوان ابزار فشار بر کرملین استفاده کند. با این حال، مقام های کاخ سفید تأکید دارند هیچ تصمیم نهایی اتخاذ نشده و همه گزینه ها روی میز است. در پی گفت وگوی تلفنی طولانی ترامپ و پوتین، دو طرف توافق کرده اند دیدار تازه ای در بوداپست برگزار کنند. این دیدار که ممکن است طی هفته های آینده انجام شود، از نگاه بسیاری از ناظران نشانهٔ عقب نشینی موقت ترامپ از تصمیم ارسال تاماهاوک هاست. اما منابع نزدیک به کاخ سفید می گویند رییس جمهور هنوز از این موشک ها به عنوان اهرم مذاکره استفاده می کند تا پوتین را به گفت وگو دربارهٔ آتش بس وادارد. تحلیلگران نزدیک به حلقهٔ سیاست خارجی واشنگتن می گویند رویکرد ترامپ ترکیبی از فشار و معامله است. او در حالی تهدید به ارسال هزاران موشک کرده که می داند همین تهدید می تواند مسکو را پای تلفن بیاورد ؛ اتفاقی که عملاً رخ داده است. در واقع، تماس روز پنج شنبه را پوتین آغاز کرد؛ و ترامپ بعدها گفت: به او گفتم نظرت چیست اگر چند هزار تاماهاوک به مخالفانت بدهم؟ از این ایده خوشش نیامد. پنتاگون در حال بازبینی؛ تاماهاوک و نگرانی از خالی شدن ذخایر علیه چین مسئلهٔ تاماهاوک ها صرفاً به جبههٔ اوکراین محدود نمی شود. این موشک ها بخشی از ذخایر راهبردی آمریکا برای بازدارندگی در برابر چین در اقیانوس آرام اند. هرگونه انتقال گسترده به اوکراین، توان رزمی آمریکا در آن منطقه را موقتاً کاهش می دهد. به همین دلیل، وزارت دفاع روندی برای بازبینی تأثیرات احتمالی چنین انتقالی آغاز کرده است. برخی منابع می گویند پنتاگون در این ارزیابی محتاطانه عمل می کند و ممکن است بدون مداخلهٔ مستقیم ترامپ، با این انتقال موافقت نکند. در مسکو، واکنش ها تندتر بوده است. کرملین هشدار داده که هرگونه مشارکت آمریکا در آموزش، هدف گیری یا پشتیبانی عملیاتی تاماهاوک ها، معادل ورود واشنگتن به جنگ در مقیاسی بی سابقه تلقی خواهد شد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین گفته است انتقال این سلاح ها مرحله ای جدید از تشدید تنش را رقم می زند. اما تا این لحظه، واکنش روسیه فراتر از هشدارهای لفظی نبوده است؛ همان گونه که در برابر حملات پهپادی اخیر اوکراین نیز اقدام متقابلی در سطح استراتژیک انجام نداد. پرسش اصلی دقیقاً همین است. کارشناسان نظامی می گویند هیچ سلاح واحدی نمی تواند سرنوشت جنگ را دگرگون کند، اما تاماهاوک ها می توانند اقتصاد انرژی روسیه را به شدت تحت فشار بگذارند. حدود 20 درصد تولید سوخت روسیه طی ماه های اخیر در نتیجهٔ حملات دقیق اوکراین از کار افتاده و تاماهاوک می تواند این روند را تسریع کند. کاهش درآمدهای نفتی و گازی، به ویژه در شرایط افت قیمت جهانی نفت، توان تأمین مالی ماشین جنگی روسیه را تضعیف خواهد کرد. هزینهٔ هر موشک تاماهاوک حدود 2.2 میلیون دلار است و هر پرتابگر زمینی بیش از شش میلیون دلار قیمت دارد. ارتش آمریکا در برنامهٔ خرید سال های اخیر خود برای نیروی تفنگداران دریایی، حدود 38 موشک را با میانگین همین قیمت تهیه کرده است. به طور کلی، نسبت میان پرتابگر و موشک حدود یک به 2.5 است. این یعنی هر آتشبار زمینی برای عملیاتی شدن، نیازمند سرمایه گذاری سنگینی است. با وجود این، به گفتهٔ مقام های پنتاگون، ارسال محدود تعدادی از سامانه ها به اوکراین الزاماً نیازمند حضور مستقیم نیروهای آمریکایی نخواهد بود. آموزش و انتقال فناوری می تواند در خارج از خاک اوکراین انجام شود، همان طور که دربارهٔ جنگنده های اف-16 و سامانه های پاتریوت انجام شد. در نتیجه، واشنگتن می تواند بدون عبور از خطوط قرمز رسمی خود، این اهرم را در اختیار کی یف بگذارد. تاماهاوک؛ از سلاح جنگی تا ابزار دیپلماسی در سیاست ترامپ در کی یف، زلنسکی امیدوار است حتی تهدید ارسال تاماهاوک، پوتین را به میز مذاکره بازگرداند. او به ترامپ یادآوری کرده که هرچه فشار نظامی بیشتر شود، احتمال صلح هم بالاتر می رود. در مقابل، کرملین معتقد است این سیاست ها عملاً مسیر گفت وگو را می بندند و ایالات متحده را به طرف جنگ تبدیل می کنند. اما در واشنگتن، نگاه متفاوتی حاکم است. نزدیکان ترامپ می گویند او در پی نابودی روسیه نیست، بلکه می خواهد از ترکیب تهدید و مذاکره برای رسیدن به توافقی استفاده کند که خطوط نبرد را تثبیت کرده و او را به عنوان میانجی صلح معرفی کند. خطوط کلی این طرح از تابستان تاکنون تغییر چندانی نکرده: جنگ در مرزهای فعلی منجمد می شود، روسیه کنترل عملی بر دستاوردهای خود را حفظ می کند، و در مقابل، اوکراین تضمین های امنیتی قوی از غرب می گیرد. ترامپ در کنفرانس خبری اخیرش گفت: اگر انعطاف نشان داده شود، شانس زیادی برای پایان جنگ داریم. او تأکید کرد که فریب پوتین را نخواهد خورد، اما در عین حال گفت صلح واقعی همیشه بهتر از پیروزی پرهزینه است. در این میان، حملات پهپادی اوکراین به پالایشگاه های روسیه ادامه دارد و فشار اقتصادی بر مسکو در حال افزایش است. هم زمان، کنگره آمریکا نیز لایحه ای تازه برای تحریم صنایع انرژی روسیه در دست بررسی دارد که در صورت تصویب، دست رییس جمهور را برای فشار مضاعف بازتر می کند. در پایان، تاماهاوک بیش از آنکه صرفاً یک موشک باشد، اکنون به نماد سیاست خارجی ترامپ در برابر روسیه تبدیل شده است؛ سیاستی مبتنی بر نمایش قدرت، تهدید هوشمندانه و آمادگی برای معامله. هنوز روشن نیست که آیا این موشک ها واقعاً راهی اوکراین خواهند شد یا فقط ابزاری برای فشار بر مسکو باقی می مانند. اما آنچه مسلم است، حضور آن ها روی میز مذاکرات نشان می دهد مرز میان ابزار نظامی و اهرم دیپلماتیک تا چه اندازه باریک شده است. |