فرارو- تاریخ انقضای ساختمان هایی که با قوطی و خالجوش در حریم پایتخت ساخته می شوند کم است؛ اما همین ساختمان ها انتخاب بسیاری از خانواده هاست. به گزارش فرارو، تهرانِ 730 کیلومتر مربعی در هروز پذیرای بالغ بر 14 میلیون جمعیت است. 9 میلیون نفر از آنان در این شهر ساکنان اند و باقی آن ها احتمالا در حریم شهر تهران زندگی می کنند. مدیر کل حریم شهر تهران 4 سال پیش هشدار داد که اگر برای این نقاط برنامه ای جامع و دقیق طراحی نشود احتمالا 20 درصد از جمعیت کل کشور در آن ساکن خواهند شد. امروز، تهران شبیه ظرفی است که جمعیت با فشاری شدید به آن وارد می شود، اما خروجی تقریباً صفر است. رییس شورای شهر تهران هم می گوید که به ما اجازه دخالت نمی دهند و ساختمان ها را یک هفته ای بالا می برند. حالا چه کسانی در این ساختمان ها زندگی می کنند و با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند، موضوع بحث است. بحثی که بدون شک در همان حریم شهر باقی نمی ماند و تشعشعاتش دامن خود شهر تهران را نیز خواهد گرفت. چطور انتخاب خانواده ها حریم شهر تهران شد؟ در گوشه ای از حریم شهر تهران، آنچه هشدارهای رسمی درباره ساخت وسازهای بی ضابطه توصیف می کردند، حالا به واقعیت بدل شده است. نخاله ها چهره خاکی خیابان را بهم ریخته اند. چند تن از همسایه ها به خیابان آمده اند تا علت صدایی که چند دقیقه پیش شنیده اند را متوجه شوند. برخی دیگر از آن ها هم از ترس اینکه ساختمان بعدی که می ریزد، ساختمان خودشان باشد، برای بازگشت به خانه شان تعلل دارند. آتش نشانی می گوید: این بخش از قیامدشت در محدوده شهرستان پاکدشت و خارج از حوزه شهری تهران قرار دارد، اما با هماهنگی کامل عوامل محلی، عملیات نجات و امداد به صورت بی وقفه ادامه دارد. علت ریزش ساختمان چیست؟ عملیات گودبرداری یک و نیم متری در مجاورت ساختمان. اما ساخت وسازهای غیرمجاز و غیراستاندارد حریم تهران موضوعی است که هربار به آن اشاره شد، خلا قانونی و اختلافات شهرداری تهران و استانداری ها برجسته شد. مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، در گفت وگوی اخیر خود در تلویزیون نیز اشاره می کند که ما می خواستیم دخالت کنیم، اما چون در حریم تهران بود اجازه نمی دادند. می گفتند این کار شما نیست. همان طور که گفتند، این مناطق دهیاری دارد و دهیار هم خارج از محدوده تهران است. بنابراین ساختمان ها یکی یکی بالا می روند تا پاسخگوی تقاضای مردم باشد. در این میان مردم هم ناآگاه نیستند. آنان به خوبی می دانند خانه ای که برای خرید یا اجاره در نظر دارند استاندارد نیست؛ اما برای آنان انتخاب دیگری وجود ندارد. یکی از خانواده هایی که در محدوده قیامدشت زندگی می کنند گفتند از ازنا به تهران آمدیم چون کار نداشتیم و با اندک پولی که از فروش خانه مان در دست مانده بود، فقط اینجا می توانستیم یک خانه بخریم. پدر این خانواده می گوید: محل کارم ولیعصر تهران است. نگهبانم. روزانه نزدیک به 6 ساعت در مسیر رفت و آمدم به همین خاطر بسیاری از شب ها دو شیفت با هم برمی دارم تا 48 ساعت آن جا و 24 ساعت در خانه باشم. اما، آن 48 ساعت جانم در کف دستم است که برای خانواده ام اتفاقی نیافتد. این محله چندان امن نیست و آن ها غریب افتاده اند. اما ماجرا به همین مورد ختم نمی شود. چه بسیار اتباعی که در همین محله زندگی می کنند و چه بسیار خانواده هایی که به دلیل مشکلات اقتصادی از مرکز شهر تهران رفته رفته به سمت قیامدشت آمده اند. نکته این است که ساختمان هایی که در حریم شهر ساخته می شوند، نه پایان کار دارند و نه سند رسمی. با این وجود خانواده ها اندک سرمایه خود را پای همین خانه ها می ریزند تا در نبرد با بقا در تهران پیروز شوند. خطراتی که خانواده های حریم نشین را تهدید می کند ساختمان بی سند اولین خطری است که وضعیت اقتصادی و اموال خانواده هایی را که در حریم شهر تهران زندگی می کنند تهدید می کنند. اما دقیقا در همین نقطه است که خطرات دیگر نیز شفاف می شوند. عموما خانه ها به این دلیل سند ندارند که در این محدوده، شهرداری اختیار ساخت وساز ندارد و صدور مجوز ساخت یا سند رسمی توسط اداره ثبت و شهرداری ممنوع یا محدود است. از این روست که چمران می گوید: واقعاً می گویم، رکورد هنری بود؛ البته نمی شود به آن گفت هنر، اما به هر حال یک شیوه خاص خودش را داشت. با قوطی، با خال جوش، با هر چیزی که بود، ساختمان می ساختند. از طرفی بعضی از زمین ها در طرح هایی مانند طرح کمربند سبز، راه، فضای سبز یا اراضی ملی قرار دارند. بعلاوه معمولاً در حریم شهر چند نهاد درگیرند و هرکدام بخشی از اختیارات را دارند و معمولا تا زمانی که اختلافات آنان برطرف نشود صدور سند متوقف می ماند. در این میان وقتی محدوده ای از نظر قانونی مجوز ساخت و ساز نداشته باشد، توسعه در آن ممکن نیست؛ بیمارستان، مدارس، حمل و نقل عمومی و غیره در آن وجود ندارد و از طرفی دیگر امنیت در آن کم است. در برخی از مواقع مردمانی که در این نقاط زندگی می کنند حتی با داشتن آب، برق و گاز هم مشکل دارند چراکه این خطوط به صورت قانونی به حریم شهر کشیده نشده است. اما بساز و بفروش ها به این ماجراها کار ندارند. همان طور که احمد صادقی، رییس کمیته شفافیت شورای شهر تهران می گوید: لغو مدیریت یکپارچه حریم تهران باعث شده تا زمین خواران و سودجویان بتوانند اراضی زراعی و منابع طبیعی را تغییر کاربری بدهند و به ساخت و سازهای غیر قانونی بپردازند. برخی مناطق در معرض تخریب قرار دارند و این امر موجب کاهش فضای سبز، آلودگی بیشتر هوا و از بین رفتن اکوسیستم طبیعی شهر تهران و شهرستان اطراف شده است. از این روست که محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران اشاره کرده بود: مدرسه سازی، پایگاه های سلامت، اورژانس و… را در دستور کار داریم تا عقب افتادگی ها جبران شود؛ نهضت مدرسه سازی در دولت با جدیت در حال دنبال است و باید دنبال کنیم 13 هزار کمبود کلاس درس در استان جبران شود. بنابراین، نبود امنیت، نبود حس تعلق، ترس دائمی از تخریب یا نداشتن آینده ای روشن برای فرزندان، از مشکلاتی است که خانواده های ساکن در حریم تهران تجربه می کنند. زهرا، دانش آموز پایه یازدهم که در یک هنرستان تحصیل می کند می گوید: باور کردنی نیست که در محله ما هنرستان وجود نداشته باشد و برای رفتن سر کلاس درس مجبور باشم کیلومترها مسیر را روزانه طی کنم. یکبار خواستیم اعتراض کنیم اما وقتی فهمیدیم اصلا ساختمانی که در آن زندگی می کنیم بدون سند است، به این فکر افتادیم که ممکن است چند روز دیگر با بولدوزر از روی خانه مان رد شوند. مگر فراموش کرده اید چند وقت پیش چه اتفاقاتی در روستای خلازیر افتاد؟ ماجرای روستای خلازیر هم که مربوط به 1402 می شود این بود که شهرداری برای تخریب خانه ای که پروانه ساخت نداشت اقدام کرده بود اما عاقبت این شد که ساختمان ها مثل دومینو فروبریزند که تلفات جانی هم بر جای گذاشت. پیامدهای حریم نشینی برای تهران رشد افقی شهر با گسترش سکونت در حریم پایتخت نشانه ای است از فروپاشی نظم کالبدی و زیستی تهران. درواقع تشعشعات حریم نشینی دقیقا در لحظه ای هویدا می شود که معنای حریم شهر تهران مشخص شده باشد. به گفته چمران: حریم شهر در واقع یک فضای تنفسی برای شهر محسوب می شود تا در مواقع ضروری یا برای احداث ساختمان هایی که نباید در محدوده شهری باشند، از آن استفاده شود. اما حریمی که برای تنفس شهر در نقشه شهر تهران وجود داشت حالا به محل تراکم جمعیت تبدیل شده است. تراکم جمعیت نیز در پی خود فاضلاب، پسماند و ساخت وسازهای بی رویه و غیراستاندارد به همراه دارد. نکته قابل توجه این است که این ساخت وسازها به تخریب محیط زیست می انجامد. در واقع، تهران دیگر نمی تواند نفس بکشد. کارشناسان شهری معتقدند در حالی که حریم شهر باید به عنوان سپری حفاظتی میان فضای شهری و محیط طبیعی عمل کند، توسعه بی رویه روستاها و ساخت وسازهای غیرمجاز باعث شده این مرز از میان برود. بسیاری از روستاهای اطراف تهران در سال های اخیر چنان گسترش یافته اند که عملاً با محدوده شهر یکی شده اند. این پدیده نه تنها نظم طرح جامع را برهم زده، بلکه موجب شکل گیری بافت های بی دفاع شهری در اطراف پایتخت شده است. از طرفی دیگر با کش آمدن شهر تهران، تا مدتی دیگر شهر تهران به استان های دیگر ایران نیز خواهد رسید. از سوی دیگر، بارگذاری جمعیت در حریم شهر فشار مضاعفی بر منابع تهران وارد می کند. استان تهران هم اکنون پنج برابر میانگین کشور آب شرب مصرف می کند، و با افزایش سکونتگاه های غیررسمی در حریم، این فشار رو به افزایش است. در مناطقی که مجوز رسمی ندارند، شبکه های آب، برق و گاز نیز به شکل غیرایمن و غیراستاندارد گسترش یافته اند و همین مسئله خطرات زیست محیطی و انسانی را چند برابر کرده است. بنابراین پیامدهای اجتماعی و اقتصادی حریم نشینی گسترده تر از چیزی است که به نظر می رسد. افزایش جمعیت بدون برنامه در نواحی مرزی باعث رشد بیکاری، حاشیه نشینی، ناامنی و مهاجرت معکوس از مرکز به حاشیه شده است. صادق، مردی 48ساله که در حوالی بلوار کشاورز تهران زندگی می کند و گهگداری سری به حریم شهر تهران می زند گفت: اگر امروز حریم نشینی ها دیده نشود، فردا مرز میان نظم شهری و بی نظمی را محو خواهد کرد. |