تهران بندر پسنی، واقع در جنوب ایالت بلوچستان پاکستان، شاهد تحولی جدید است پس از آن که ژنرال عاصم منیر، رییس ستاد ارتش پاکستان، به ایالات متحده پیشنهاد داد در این بندر با مبلغی حدود 1.2 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. به گزارش انتخاب و به نقل از الجزیره؛ این اقدام، تحولی مهم در صحنهٔ منطقه ای به شمار می رود؛ زیرا این پروژه دروازه ای به سوی حضور احتمالی آمریکا در منطقه ای با موقعیتی راهبردی در دهانهٔ اقیانوس هند و در نزدیکی بندر گوادر ــ که محور همکاری اقتصادی میان چین و اسلام آباد است ــ می گشاید. این حرکت پاکستان موجب علاقهٔ گسترده و نگرانی فزایندهٔ ایران شده است؛ کشوری که به دقت پیامدهای احتمالی حضور آمریکا بر منافع خود در منطقه را زیر نظر دارد، به ویژه در شرایطی که تهران در تلاش است نقش بندر چابهار را به عنوان مرکز تجاری پیونددهندهٔ هند با آسیای مرکزی تقویت کند. نگرانی راهبردی به پروژهٔ پسنی به عنوان عاملی جدید نگریسته می شود که می تواند نقشهٔ نفوذ دریایی و تجاری در جنوب آسیا را بازترسیم کند و بُعدی تازه به رقابت میان واشنگتن، پکن، دهلی نو و تهران بیفزاید. در همین زمینه، کارشناس علوم سیاسی، توضیح داد که بندر پسنی در میانهٔ ساحل مکران واقع شده و یکی از نزدیک ترین نقاط قابل توسعه به مرز ایران است؛ امری که از دید تهران، به آن حساسیت ژئوپلیتیکی بالا می بخشد. او در گفت وگو با الجزیره نت افزود: موقعیت جغرافیایی این بندر که تنها حدود 160 کیلومتر از مرز ایران و نزدیک به 280 کیلومتر از بندر چابهار فاصله دارد، آن را در حوزهٔ نظارت عملیاتی تهران قرار می دهد. از این رو، هرگونه حضور احتمالی آمریکا در آن ــ چه به شکل سرمایه گذاری و چه مدیریت لجستیکی ــ برای ایران منبع نگرانی راهبردی خواهد بود. او توضیح داد که این تحولات پس از لغو معافیت های ویژهٔ بندر چابهار از سوی ایالات متحده در سپتامبر 2025 روی داده است؛ اقدامی که می تواند آمریکا را به سمت یافتن گزینه هایی در سواحل پاکستان برای تقویت نفوذ خود در همسایگی ایران و چین و نیز فشار بر پروژهٔ مشترک ایران و هند در چابهار سوق دهد. با این حال، وی تأکید کرد که موضع ایران هنوز محتاطانه و در حالت انتظار است، زیرا پروژهٔ پسنی هنوز به طور نهایی شکل نگرفته و تهدید در حال حاضر بالقوه است نه بالفعل. پیامدهای احتمالی به گفتهٔ این کارشناس، لغو معافیت آمریکا سبب شد سرمایه گذاران بین المللی در همکاری با پروژهٔ چابهار محتاط تر شوند. در مقابل، حضور احتمالی واشنگتن در پسنی ممکن است رقابت در مسیرهای حمل ونقل شمال جنوب را تشدید کند. با این حال، او یادآور شد که چابهار مزیت های ساختاری دارد، زیرا تنها بندری است که ایران را به شبکهٔ راه آهن داخلی و سپس به آسیای مرکزی و روسیه متصل می کند. به باور او، تسریع تکمیل خط راه آهن چابهار زاهدان و ارائهٔ تضمین های سرمایه گذاری به شرکای آسیایی می تواند موقعیت راهبردی ایران را حفظ کند. از نظر روابط ایران و پاکستان نیز،او بر این باور است که این پروژه می تواند بر اعتماد متقابل دو کشور اثر بگذارد؛ زیرا روابط میان تهران و اسلام آباد همواره پیچیده و چندوجهی بوده است. ایران می داند که پاکستان در پی تعادل میان محورهای بزرگ یعنی چین، ایالات متحده و کشورهای خلیج فارس است. او تأکید کرد که اگر بندر پسنی به پایگاه نظامی یا اطلاعاتی آمریکا تبدیل شود، این مسئله تأثیر منفی بر روابط دوجانبه خواهد داشت. به گفتهٔ او، آنچه برای تهران اهمیت دارد، جلوگیری از نظامی سازی سواحل مکران است، زیرا ایران این منطقه را باید عرصه ای برای همکاری اقتصادی بداند، نه میدان رقابت نظامی میان قدرت های بزرگ. در مقابل، اگر پروژه صرفاً اقتصادی و لجستیکی باقی بماند، ایران واکنش حساسی نشان نخواهد داد. درک متقابل به گفتهٔ این کارشناس، واکنش احتمالی ایران در برابر هرگونه حضور آمریکایی در پسنی بر سه پایه استوار خواهد بود: 1. تقویت پروژهٔ چابهار از طریق تسریع اتصال آن به راه آهن و جذب شرکای آسیایی غیرغربی. 2. گفت وگوی راهبردی با پاکستان برای اطمینان از آن که پسنی به پایگاهی با ماهیت نظامی تبدیل نشود. 3. تنوع بخشی به مشارکت های تجاری برای کاهش اثر تحریم های آمریکا و تخفیف فشارهای اقتصادی. وی افزود که ایران به دنبال رویارویی مستقیم نیست، بلکه هدفش مدیریت خطرات و حفظ برتری ژئو اقتصادی خود در سواحل مکران است. به باور او، پروژهٔ پسنی همچون هشدار اولیه ای است که باید با ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و ساختاری به آن پاسخ داد. او خاطرنشان کرد که این پروژه تنها بر ایران تأثیر نمی گذارد، بلکه منافع چین را نیز به طور مستقیم درگیر می کند و ممکن است موجب تشدید رقابت آمریکا و چین در داخل پاکستان شود؛ امری که اسلام آباد را به نقطهٔ تماس میان دو قدرت بزرگ تبدیل می کند. او نتیجه گرفت که این تحولات احتمالاً موجب افزایش همکاری ایران و چین در زمینه های اقتصادی، امنیتی و مسیرهای منطقه ای خواهد شد. از سوی دیگر، یک دیپلمات پیشین ایرانی در وزارت خارجه و کارشناس امور پاکستان، گفت هرگونه سرمایه گذاری خارجی ــ از جمله آمریکایی ــ به نفع اسلام آباد است، زیرا موجب توسعهٔ زیرساخت ها و گسترش شبکهٔ حمل ونقل می شود، به ویژه در ایالت بلوچستان که حدود نیمی از مساحت کشور را در بر می گیرد اما با وجود منابع طبیعی و معدنی فراوان، هنوز از ضعف توسعه رنج می برد. او در گفت وگو با الجزیره نت توضیح داد که مهم ترین موانع توسعه در این ایالت، کمبود منابع مالی و ضعف زیرساخت های حمل ونقل از جمله جاده ها، خطوط راه آهن و بنادر است. از نظر او، توسعهٔ این منطقه ــ چه از سوی پاکستان و چه ایران ــ به نفع امنیت تهران است، زیرا گسترش فعالیت های اقتصادی می تواند به کاهش تحرکات مسلحانه و گرایش های تجزیه طلبانه کمک کند و ثبات دو کشور را تقویت نماید. او در پایان گفت: روابط میان تهران و اسلام آباد، با وجود رقابت های منطقه ای، بر پایهٔ درک امنیتی متقابل استوار است. دو طرف به خوبی می دانند که هیچ نیت یا سودی در اتخاذ اقدامات خصمانه در سطح راهبردی وجود ندارد. از این رو، پروژهٔ پسنی در حال حاضر منبع نگرانی عمده ای برای ایران محسوب نمی شود. |