احمد حسین نژاد، عضو هیات علمی گرایش مهندسی سیستم های انرژی در دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران اظهار داشت: آلودگی هوا تحت تأثیر ده ها پارامتر مختلف قرار دارد که یکی از مهم ترین آن ها اثرات سیستم های انرژی است. نکته حائز اهمیت این است که اگر به دنبال کاهش آلودگی هوا هستیم باید برنامه ریزی برای کاهش آلودگی هوا داشته باشیم. چنین برنامه ریزی تنها در صورت دسترسی به داده های معتبر امکان پذیر خواهد بود. به گزارش ایلنا، استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: منظور از داده، مقادیر پارامترها، شاخص ها از مصارف حامل های انرژی در تامین بخش های اصلی سیستم های انرژی در کلانشهرها (به ویژه شامل بخش خانگی و تجاری، صنایع پیرامون شهر، حمل و نقل) و اندازه گیری انتشارات و آلاینده های خروجی از این بخش ها به ویژه دودکش های متصل به سیستم های احتراقی است، که به طور دقیق اندازه گیری و ثبت شده باشد. هر چند که اثر تجمیعی این آلاینده ها با ایستگاه های اندازه گیری آلاینده ها در سطح کلانشهرها اندازه گیری می شود که شاخص های کاربردی هستند، اما کافی نیستند و اثر زیربخش ها و واحدهای تاثیرگذار در تولید آلایندگی را نشان نمی دهند. وی افزود: به عنوان مثال، وقتی از آلودگی هوا سخن می گوییم، مقصود این است که شاخص PM2.5 از حد مجاز فراتر رفته است؛ یعنی سنسوری در مرکز تهران نصب شده، عددی اندازه گیری شده و هنگامی که این عدد از یک شاخص بین المللی بالاتر رود، می گوییم آلودگی هوا وجود دارد و این شاخص معیاری برای برنامه ریزی کلان شهری قرار می گیرد، ولی برای زمانی است که کار از کار گذشته است. ما به مقادیر شاخص ها در مبدا تولید هم نیاز داریم تا بتوانیم برنامه ریزی پیشگیرانه داشته باشیم یا حداقل سهم هر بخش یا واحد را در آنچه که به صورت آلودگی هوا می بینیم بدانیم. او ادامه داد: بنابراین، ما به داده نیاز داریم و خوشبختانه شرکت های دانش بنیان مختلفی در زمینه مانتیورینگ آلاینده ها در مبدا و واحدها هم شکل گرفته است، ولی استفاده از محصولات آن ها هنوز به دلیل اولویت نبودن یا اجبار نبودن این موضوع برای واحدهای مختلف صنعتی یا شهری، توجیه اقتصادی ندارد. عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره چالش های برنامه ریزی در ایران توضیح داد: این نیاز برای برنامه ریزی بسیار حیاتی است؛ اما متأسفانه در کشور ما تولید داده های کمی اغلب به شکل کیفی، شفاهی و بسیار صنفی صورت می گیرد. به عنوان مثال در کشور میان جهاد کشاورزی و وزارت نیرو بر سر میزان مصرف آب اختلاف نظر وجود دارد؛ جهاد مطرح می کند که حدود 70 درصد آب در بخش کشاورزی مصرف می شود و وزارت نیرو که بانی سدهاست مطرح می کند بیش از 90 درصد مصرف آب در بخش کشاورزی است، اما هیچ کس نمی تواند این ادعا را به طور قطعی اثبات کند. چرا که سیستم میترینگ (metering) (سنجش و اندازه گیری) وجود ندارد. سیستم های انرژی سهم 80 درصدی در آلودگی هوا دارند حسین نژاد ادامه داد: همین مسئله در مورد آلودگی هوا نیز صادق است. به عنوان مثال در بررسی کارهای محققان این حوزه، در ادبیات جهانی اثرگذاری سیستم های انرژی، به ویژه به دلیل وجود تجهیزات احتراقی و موتور ماشین هایی که با سوخت فسیلی در سطح شهرها کار می کنند، برآورد می گردد سیستم های انرژی سهم حدود 80 درصدی در آلودگی هوا داشته باشند، ولی همین مقدار نیز در ایران هنوز با سنجش مشخص و دقیقی همراه نیست تا معلوم شود سهم حمل ونقل، خانگی، صنایع و گرد و غبار و. . هر کدام چقدر است. وی بخش های اصلی سیستم های انرژی کلان شهرها را در تولید آلودگی هوا دسته بندی کرد که عبارتند از: حمل ونقل، صنایع و نیروگاه های پیرامون شهرها، بخش خانگی و تجاری (از جمله دودکش ها) که نقش عمده در آلاینده های منتشر شده در هوا دارند. او افزود: در نتیجه می توان جمع بندی کرد که این عدد 80 درصد، عدد بی اساسی نیست؛ اما همان طور که اشاره شد، سنجش دقیقی برای جمع زدن کل آلاینده های ناشی از دودکش های صنایع، اگزوز خودروها و ساختمان ها وجود ندارد تا بتوان به طور دقیق گفت چه میزان PM10 PM2.5، SOx یا NOx CO منتشر می شود. دودکش نیروگاه ها و صنایع پالایشگاهی سیستم اندازه گیری ندارند استاد دانشگاه تهران با اشاره به اهمیت سنجش آلودگی هوا در مبدا تولید اظهار داشت: اگرچه در سطح تهران سنسورهایی نصب شده و آلاینده های هوا اندازه گیری می شوند که اقدام مثبتی است اما سنجشی که من از آن صحبت می کنم، در مبدا تولید آلاینده ها است. متأسفانه در این بخش، سنجش مناسبی وجود ندارد؛ برای مثال، در دودکش نیروگاه ها، صنایع پالایشگاهی و اگزوز خودروها، چنین سیستم اندازه گیری وجود ندارد یا اگر وجود دارد داده های آن دسترس برنامه ریزان نبوده و به صورت محلی تولید و استفاده می شود. وی به مقایسه استانداردهای زیست محیطی ایران با کشورهای توسعه یافته پرداخت و افزود: در کشورهای توسعه یافته، استانداردهای سخت گیرانه ای برای محیط زیست وضع شده و مالیات های محیط زیستی جدی—مانند مالیات کربن—اجرا می شود. اما در کشور ما هر جلسه ای بحث بر اهمیت این روش ها و تکنیک ها و اولویت اجرای آن هست، ولی در عمل مشاهده می کنیم که نگاه مدیران و مجریان چیز دیگری است و مسیر کلاسیک گذشته را ادامه می دهند. تا زمانی که نگاه ها تغییر نکند، وضعیت محیط زیست همین است استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: مدیران واحدهای صنعتی نیز به دلیل عدم وجود ساز و کار مشخص و الزامی بالادستی هم طبیعتا می گویند: ما مسئول واحد تولیدی خود هستیم، روزانه با چالش های متعددی روبرو هستیم. باید تولید را حفظ کنیم، حقوق کارگران را بدهیم و کارهای روزمره را پیش ببریم. کار اصلی مان همین است . تا زمانی که نگاه ها تغییر نکند، وضعیت محیط زیست همین است و باید به انتظار تعطیلات ناشی از آلودگی هوا بنشینیم. چه خوش گفت سهراب: چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید… تخلفات محیط زیستی با جریمه خاتمه می یابد حسین نژاد خاطرنشان کرد: در ایران، محیط زیست همواره حاشیه ای بوده است؛ یعنی اولویت اصلی، فرآیند تولید است و محیط زیست در مرحله بعد قرار می گیرد. حتی اگر مقررات را رعایت نکنند، تنها جریمه می شوند و مسئله خاتمه می یابد. وی افزود: به همین دلیل، مدیران آنقدر درگیر دغدغه های روزمره هستند که می گویند: ما فرصت نمی کنیم به این حاشیه ها برسیم که پول بدهیم و سنسور بخریم یا تجهیزات جدید نصب کنیم. اصلاً چرا خودمان باید هزینه این کارها را بدهیم؟ اگر محیط زیست آلوده می شود، چرا هزینه آن بر عهده ماست؟ کسی گزارش های سازمان محیط زیست را جدی نمی گیرد استاد دانشگاه تهران گفت: سازمان حفاظت محیط زیست در ایران، از قدرت اجرایی و نظارتی کافی برخوردار نیست تنها یک ارگان دولتی عادی است. حتی اگر با تلاش زحمت کشان، دلسوزان و کارشناسان سازمان محیط زیست نظارتی انجام شود و گزارشی تهیه گردد، کسی آن را جدی نمی گیرد یا ساز و کار الزام آوری برای اعمال آن وجود ندارد. چه بسا برخی مواقع با توجه به شرایط کشور، با اولویت قرار دادن تولید ملی و کارآفرینی بومی به جای به روزرسانی و سرمایه گذاری برای تجهیز اصولی یک واحد، استانداردهای محیط زیستی کنار گذاشته شود تا که شاید از کارآفرین و سرمایه گذار حمایت گردد. حسین نژاد تاکید کرد: غافل از این که این حمایت پایدار نبوده و آلودگی شهرها گریبان گیر همه خواهد بود و تعطیلی های پی درپی ناشی از آلودگی، همین صنایع را متضرر خواهد کرد. پس تحول نگاه به توسعه پایدار به جای نگاه به سوددهی یک بنگاه، امری ضروری برای جامعه امروز ماست؛ چه در سطح مسئولان و چه در سطح سرمایه گذاران و بنگاه های تولیدی و اقتصادی. وی خاطرنشان کرد: اگر هم قرار باشد واحدی به دلیل تخلفات آلایندگی زیست محیطی اصلاح شود، به جای الزام واحد به ارتقا و به روزرسانی خط تولید و تجهیزات احتراقی خود، با پرداخت جریمه ای، موضوع فیصله می یابد و کار به ارتقا نمی انجامد. این مشکل به وضوح وجود دارد و حتی قوانین و تبصره هایی هم برای آن تصویب شده است؛ مثلاً اگر آلودگی از حد معینی فراتر رود، جریمه مشخصی تعیین شده است. اما در نهایت، این سازوکار نتوانسته صنایع و سیستم های انرژی ما را مجبور به رعایت ملاحظات محیط زیستی کند و انگیزه لازم برای رعایت وجود ندارد. حسین نژاد در مورد موانع پیاده سازی نظام سنجش زیست محیطی در ایران توضیح داد: میترینگ ارزان نیست و ماهیت سخت افزاری دارد. کارهای سخت افزاری هزینه بر هستند، هرچند در صورت اجرا، مزایای بسیاری دارند و شرکت های دانش بنیان مختلفی در صنایع و بخش های مختلف تجهیزات اندازه گیری بومی و آن هم هوشمند و مبتنی بر فناوری های روز اینترنت اشیا (IOT) تولید می کنند. روزمرگی، اجازه حرکت به سمت راه حل های نوین را نمی دهد وی ادامه داد: مسئله اینجاست که روزمرگی و دغدغه های فوری، اجازه حرکت به سمت این راه حل ها را نمی دهد. متأسفانه در کشور ما—حتی در بین مدیران دولتی و خصوصی—یک روزمره زدگی حاکم است. اولویت بندی ها عمدتاً کوتاه مدت و فوری هستند. یا شاید بهتر باشد این گونه گفت هر کسی هم چنین هزینه ای می کند، به دلیل عدم وجود ساز و کار بالادستی مشخص و ثابت، پس از مدتی به دلیل اینکه هیچ بازخورد مثبتی ندید، دلسرد می شود و مسیر درست را ادامه نمی دهد. در ایران تفکر میترینگ و اندازه گیری سیستماتیک هنوز جا نیفتاده است عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره ریشه عدم رعایت میترینگ در ایران اظهار داشت: مسئله این نیست که آن ها مسئولیت خود را نمی پذیرند—همه در گفتار مسئولیت شان را می پذیرند—بلکه مشکل در تفکر و نوع نگاه است. در کشور ما، تفکر میترینگ و اندازه گیری سیستماتیک هنوز جا نیفتاده است. تا زمانی که این تفکر شکل نگیرد، هر چقدر هم تلاش کنیم، تغییر محسوسی رخ نمی دهد. حسین نژاد درباره اهمیت تاثیر حمل ونقل در پدیده آلودگی هوا گفت: در حال حاضر از اصطلاح حمل ونقل متحرک استفاده می شود مثلاً تاکسی هایی که در شهر تردد می کنند. این ها به طور مستقیم میترینگ نمی شوند، اما با برآوردهایی غیرمستقیم، میزان آلایندگی آن ها بر اساس ضرایب انتشار ناشی از مصرف سوخت ها محاسبه می شود. مثلاً در تهران، در برخی روزها بیش از 20 میلیون ها لیتر بنزین مصرف می شود. وی افزود: حمل ونقل—به ویژه در مرکز شهر و در ساعات اوج ترافیک—سهم عمده ای در آلودگی هوا دارد. چون خودروها در مرکز شهر متراکم می شوند، در حالی که منابع ساکن (مانند دودکش خانه ها) پراکنده هستند. حسین نژاد تاکید کرد: حمل ونقل از جهت دیگر نیز در آلودگی هوا نقش پررنگ تری دارد، چرا که از سوخت مایع (بنزین و به ویژه دیزل یا همان گازوییل) استفاده می کند. با توجه به اینکه سوخت های مایع در مجموع مواد آلاینده بیشتر نسبت به گاز طبیعی دارند، در نتیجه هنگام سوختن، میزانی از ناخالصی ها و فلزات سنگین را آزاد می کند و میزان تولید NOx و SOx در آن بالاتر است. به همین دلیل، تحلیل و پرداختن به موضوع حمل ونقل و برنامه ریزی در این بخش، از اولویت های اصلی در راهکارهای در کاهش آلودگی هواست. همانطور که شاهد بودیم شهرداری نیز در همین راستا طی اقدامی به جا، طرح جایگزینی تاکسی و اتوبوس های فرسوده با ماشین های برقی در سطح شهر را انجام داد. عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره علل کم توجهی به بخش خانگی در آلودگی هوا گفت: پراکندگی واحدهای خانگی و کوچک بودن قطر دودکش هر پکیج حرارتی، از دلایل اصلی کم توجهی به این بخش است. دلیل دیگر، استفاده سیستم های گرمایشی خانگی از گاز طبیعی به عنوان سوختی تمیزتر نسبت به سوخت مایع است. عمده خروجی دودکش این سیستم ها دی اکسیدکربن (CO₂) است که نقش آن در گرمایش زمین پررنگ تر از نقش مستقیم در آلودگی هوای محلی است؛ در نتیجه، آلایندگی این بخش کمتر به چشم می آید. اگرچه این تحلیل به خودی خود اشتباه نیست، اما ناقص است. وی با اشاره به اثر تجمعی بخش خانگی هشدار داد: فراموش نکنیم که در تهران، صدها هزار واحد مسکونی وجود دارد. اگر سطح مقطع دودکش تمامی این خانه ها را کنار هم بگذاریم، احتمالاً مجموع آن از سطح مقطع دودکش چندین نیروگاه بزرگ نیز بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی، حتی اگر هر کدام تنها مقدار اندکی آلایندگی وارد هوا کنند، در مجموع، این رقم به هیچ وجه ناچیز نخواهد بود. برای درک دقیق تر این موضوع و کمی کردن اثر آن، همچنان به پژوهش های اساسی و رساله های علمی بیشتری نیاز داریم. مجادله بر سر منشأ واقعی آلودگی هوا این استاد دانشگاه در تحلیل آلودگی منتسب به صنایع توضیح داد: وقتی به بحث صنایع می رسیم، ماجرا پیچیده می شود. شهرک های صنعتی اطراف تهران را در نظر بگیرید. شما آلودگی آن ها را مستقیماً در مرکز شهر نمی بینید، اما دودکش های این صنایع، آلاینده ها را در ارتفاعات بالا رها می کنند و باد آن ها را به سمت تهران انتقال می دهد. اینجاست که مجادلات بر سر منشأ واقعی آلودگی آغاز می شود. وی با مقایسه کیفیت احتراق صنایع و واحدهای خانگی افزود: طبق بازدیدهای میدانی من—که صنعتگران نیز احتمالاً آن را تأیید می کنند—عمده صنایع ما امروزه گازسوز شده اند. با این حال، کیفیت مشعل ها و فرآیند احتراق یا فرایندهای حرارتی در این صنایع، اغلب بسیار پایین تر از حتی پکیج های خانگی است که مجهز به سیستم های احتراق کامل تر و فن دار هستند. بنابراین، می توان انتظار داشت که خروجی دودکش این صنایع، حاصل احتراق ناقص و حاوی سطح بالایی از آلاینده ها باشد و آلودگی ایجادشده به هیچ وجه ناچیز نباشد. حسین نژاد درباره راهکارهای کلان مقابله با آلودگی صنعتی گفت: یک راهبرد، پیشگیری از تولید آلاینده در خود فرآیند تولید است. این اساسی ترین راهکار محسوب می شود و به معنای به روزرسانی خطوط تولید و به کارگیری فناوری های نوینی است که ذاتاً سطح آلایندگی پایین تری دارند و معمولا تلفات کمتری در مواد اولیه نیز ایجاد می کنند. راهبرد دیگر، حذف آلاینده در محل، پس از تولید آن است. در این روش، از فیلترها و تصفیه کننده ها برای به دام انداختن آلاینده ها قبل از رهاسازی در جو استفاده می شود تا جریان خروجی از دودکش، پاک تر باشد. این متخصص، ارتقاء فناوری (آپگرید) را کلیدی ترین راهکار دانست و تشریح کرد: از مهم ترین راهکارها در شرایط کنونی ایران، آپگرید یا ارتقاء فناوری است. تصور کنید یک صنعت با تکنولوژی مربوط به دهه 60 میلادی کار می کند. محفظه های احتراق و سیستم های آن مطابق استانداردهای 60 سال پیش است، تجهیزاتش مستهلک شده و راندمان آن بسیار پایین است. حسین نژاد خاطرنشان کرد: راندمان یک شاخص حیاتی است؛ چرا که هرچه راندمان پایین تر باشد، برای تولید مقدار مشخصی محصول، انرژی و مواد اولیه بیشتری هدر رفته و معادل آن، آلودگی هوای بیشتری تولید می شود. به عنوان مثال، اگر بازده یک واحد از 60٪ به 80٪ ارتقا یابد، میزان آلودگی به شکل چشمگیری کاهش می یابد. طبیعی است که صنایع با فناوری قدیمی، آلاینده باشند و بدون تردید، ارتقاء فناوری می تواند تغییرات شگرفی ایجاد کند. صنایع انگیزه ای برای نصب فیلتر ندارند عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به موانع پیش روی صنعتگران برای این ارتقاء پرداخت و گفت: اگر پای صحبت صنعتگران بنشینیم، دو دلیل اصلی را مطرح می کنند. دلیل اول و مهم تر، ارزان بودن سوخت است. وقتی هزینه حامل های انرژی سهم چندانی در سبد هزینه یک بنگاه ندارد، چه توجیه اقتصادی برای سرمایه گذاری سنگین روی فناوری های جدید وجود دارد؟ آن ها استدلال می کنند: با این همه دغدغه روزمره، چرا باید خودمان را به زحمت ارتقاء فناوری بیندازیم؟ باید پذیرفت که این استدلال از منظر محدود اقتصادی همان بنگاه، منطقی به نظر می رسد، هرچند با اهداف توسعه پایدار ملی در تضاد است. دلیل دوم، عدم وجود استانداردهای محیط زیستی الزام آور و نظارت مؤثر بر خروجی دودکش هاست. در نتیجه صنایع انگیزه ای برای نصب فیلتر ندارند. حسین نژاد در پاسخ به این پرسش که آیا کمبود فناوری مانع اصلی است؟ تصریح کرد: ما با کمبود توان فنی مواجه نیستیم. پتانسیل فنی در کشور وجود دارد. حتی طراحی و ساخت پیشرفته ترین فیلتر برای یک کارخانه سیمان یا سایر فرآیندهای انرژی بر، در قالب یک پروژه شش ماهه تا یکساله در دانشکده های فنی دانشگاه های تراز اولی مانند دانشگاه تهران، کاملاً قابل دستیابی است. وی در جمع بندی نهایی، مشکل را ترکیبی از عوامل مختلف دانست و اظهار داشت: مشکل اصلی، ترکیبی است از موانع اقتصادی (مانند ارزان بودن انرژی)، فقدان الزامات قانونی و نظارتی کارآمد و نبود سازوکارهای تشویقی لازم برای بهینه سازی است. برای نمونه، طرح بازار بهینه سازی انرژی و محیط زیست از دهه 90 شمسی در راستای ایجاد انگیزه برای تحول در بخش سیستم های انرژی کشور تصویب شده است. این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: اگرچه طی سال اخیر پروژه های اولیه ای بر این مبنا شکل گرفته، اما روند پیشرفت بسیار کُند است. دلیل این امر، تداوم نگاه های کلاسیک گذشته در بین ذی نفعان و سازمان های مرتبط است. تا زمانی که نگرش ها به این موضوع تغییر اساسی نکند، شاهد تداوم این روند ناکارآمد خواهیم بود. |