ما 3000 سال تاریخ را بررسی کردیم تا فرماندهان نظامی برجسته ای را که مهارت های رزمی، تأثیرشان بر شیوهٔ جنگ در دوران خود یا نقش مهمشان در تحول هنر جنگ باعث شکل گیری دنیای امروز شده است شناسایی کنیم. برخی از این رهبران به خاطر یک نبرد خاص مانند لئونیداس در ترموپیل و الکساندر نوسکی در دریاچهٔ پیپوس و برخی دیگر مانند اسکندر کبیر و ناپلئون به خاطر درخشش مداوم در نبردها و کارزارهای متعدد شهرت دارند. بسیاری از افراد حاضر در فهرست 100 فرمانده برتر جنگ را از نزدیک تجربه کرده اند که چستی پولر و هال مور نمونه های بارز آن هستند، در حالی که افرادی مانند هلموت فون مولتکه و دوایت آیزنهاور عملیات را از ستادهایی دور از خطوط مقدم هدایت می کردند. با این حال، فارغ از اینکه این فرماندهان در خشکی، دریا یا هوا فرماندهی می کردند، همگی به جهان نشان دادند که رهبرانی خارق العاده هستند.  یوشع : یوشع فرماندهٔ باستانی جانشین موسی بود. پیروزی مشهور او فتح شهر اریحا و همچنین، تسخیر سرزمین کنعان بود. (حدود 1200 پیش از میلاد). لئونیداس : شاه اسپارت، لئونیداس، در نبردی حماسی در گذرگاه کوهستانی ترموپیل (480 پیش از میلاد) لشکری اندک و 300 نفره را در برابر هزاران سرباز ایرانی رهبری و به پیروزی رساند. تمیستوکلس : تمیستوکلس، ملقب به معمار امپراتوری آتن، با پیروزی در نبرد دریایی سالامیس (480 پیش از میلاد) به تهدید ایرانی ها پایان داد و تمدن غرب را حفظ کرد. میلتیادس : میلتیادس، سردار آتنی، با آرایش تاکتیکی نوآورانه، نیروهای کم تعداد خود را در نبرد ماراتون (490 پیش از میلاد) به پیروزی بر ایرانیان رساند. فیلیپ دوم : شاه مقدونی، فیلیپ، پدر اسکندر مقدونی تا سال 337 پیش از میلاد یونان را فتح و ارتشی قدرتمند ساخت و سپس آن را به پسرش اسکندر تحویل داد. اسکندر کبیر : پسر فیلیپ دوم مقدونی، اسکندر ارتشی را که پدرش ساخته بود، برداشت و از دریای ایونی تا هند یکی پس از دیگری آن ها را فتح کرد (336 323 پیش از میلاد). چین شی هوانگ : نخستین امپراتور چین (221 210 پیش از میلاد)، هوانگ دیوار بزرگ چین را ساخت، حکومت مرکزی را پایه گذاری کرد و کشور را از طریق فتوحات نظامی متحد ساخت. هانیبال : هانیبال، ژنرال نابغهٔ کارتاژی که دشمن شمارهٔ یک روم محسوب می شد. او در نبرد تاریخی کانای (216 پیش از میلاد) با تاکتیک محاصرهٔ دوطرفه، یکی از مشهورترین پیروزی های جهان باستان را رقم زد. اسکیپیون آفریکانوس : با پیروزی بر ارتش هانیبال در نبرد زاما (202 پیش از میلاد)، اسکیپیون کارتاژ را برای روم فتح کرد و شمال آفریقا را به امپراتوری روم ضمیمه کرد. ژولیوس سزار : با مهارت های تاکتیکی و کاریزمای شخصی، سزار (100 44 پیش از میلاد) دشمنان روم و رقبای سیاسی اش را شکست داده و روم باستان را در مسیر شکوه امپراتوری قرار داد. مارکوس آگریپا: آگریپا یکی از برجسته ترین فرماندهان روم در نبرد آکتیوم (31 پیش از میلاد) پیروز شد، نبردی که قدرت امپراتوری را به اکتاویان (سزار آگوستوس) واگذار کرد. آرمینیوس (هرمان) : آرمینیوس، رهبر شورشی ژرمنی که در روم آموزش دیده بود، در نبرد جنگل توتبورگ (9 میلادی) سه لژیون رومی را نابود کرد و بدترین شکست تاریخ این امپراتوری را رقم زد. آتیلا، پادشاه هون ها : آتیلا، معروف به تازیانهٔ خدا ، امپراتوری بزرگ هون ها را در اروپای مرکزی رهبری می کرد و ارتش هایش تا دروازه های قسطنطنیه و روم پیش رفتند (حدود 450 میلادی). عصر قرون وسطی  فلاویوس بلیساریوس : فلاویوس، یکی از بزرگ ترین فرماندهان امپراتوری بیزانس، وندال ها را شکست داد و بخش آفریقایی امپراتوری روم را بازپس گرفت. او سپس شهرهای رم، ناپل و میلان را تصرف کرد (536 میلادی). خالد بن ولید : فرمانده مسلمان در دوران پیامبر اسلام و خلفای پس از او، خالد در بیش از 100 نبرد با قبایل مختلف، امپراتوری بیزانس و ایران شکست ناپذیر بود (625 638 میلادی). شارلمانی : پادشاه فرانک ها، شارلمانی (742 814 میلادی) که به پدر اروپا معروف است، کارزارهای متعددی را برای احیای امپراتوری روم باستان به عنوان قدرتی نوین در اروپا رهبری کرد. ویلیام فاتح : ویلیام، دوک نورماندی، در نبرد هاستینگز (1066 میلادی) که مشهورترین و سرنوشت سازترین نبرد قرون وسطی در اروپا بود موفق شد به پیروزی برسد و زمینه ساز فتح انگلستان توسط نورمن ها شد. رودریگو دیاز : معروف به ال سید ، دیاز (1044 1099 میلادی) با طراحی استراتژی های خلاقانه در نبردها، به پیروزی هایی در برابر پادشاهان مسلمان و ارتش های مسیحی دست یافت. صلاح الدین ایوبی : یکی از مشهورترین فرماندهان مسلمان در تاریخ، صلاح الدین سه کارزار علیه صلیبی ها رهبری کرد. صلح رامله (1187 میلادی) باعث شد بیت المقدس در اختیار مسلمانان باقی بماند. چنگیز خان : پس از یکپارچه سازی قبایل مغول، چنگیز خان با فتوحات نظامی خود بزرگ ترین امپراتوری پیوستهٔ تاریخ را بنیان نهاد. او در مدت پادشاهی اش موفق شد از دریای خزر تا دریای ژاپن پیشروی کند و بر قلمرو مغولان بیفزاید (تا سال 1227 میلادی). سوبوتای : سوبوتای (1176 1248 میلادی)، برجسته ترین فرمانده سپاه چنگیز خان که در جنگ های محاصره ای و تطبیق تاکتیک ها با شرایط میدان نبرد مهارت فوق العاده ای داشت. الکساندر نوسکی : شاهزادهٔ روسی نووگورود، نوسکی در نبرد یخ (1242 میلادی) شوالیه های مهاجم توتونیک را در دریاچهٔ پیپوس شکست داد. پیروزی ای که شهرت او را تثبیت و بر اعتبارش افزود. ادوارد اول : پسر هنری دوم پادشاه انگلستان، ادوارد ولز را تحت سلطهٔ انگلستان درآورد و علیه اسکاتلند لشکر کشید. او ویلیام والاس را در نبرد فالکرک شکست داد (1298 میلادی). تیمور لنگ : تیمور متولد منطقه ای بود که امروزه کشور ازبکستان است. تیمور ارتشی عظیم از عشایر، مسلمانان و مسیحیان گرد آورد و مناطق وسیعی از آسیای مرکزی و غربی را فتح کرد (1370 1405 میلادی). سلطان محمد دوم : سلطان امپراتوری عثمانی، سلطان محمد در سال 1453 میلادی قسطنطنیه را فتح کرد، تا رود دانوب در اروپا پیش رفت و حدود 25 کارزار نظامی را رهبری کرد. سلیمان اول : سلیمان باشکوه امپراتوری عثمانی را از آسیای صغیر تا شمال آفریقا گسترش داد، اما در سال 1529 میلادی در وین متوقف شد. توکوگاوا ایه یاسو: پس از پیروزی در نبرد سکیگاهارا (1600 میلادی)، توکوگاوا به عنوان شوگون اعلام شد و ژاپن را تحت فرمان خود متحد کرد. قلعهٔ او در ادو بعدها به شهر توکیو تبدیل شد. ارتش ها و ناوگان های حرفه ای  فرانسیس درِیک : دریک، دزد دریایی و کاوشگر انگلیسی، در حمله ای پیش دستانه به بندر کادیز (1587) حملهٔ آرمادای اسپانیا را یک سال به تعویق انداخت. او نقش کلیدی در شکست ناوگان اسپانیا توسط نیروی دریایی انگلیس در سال 1588 ایفا کرد. موریس ناساو : شاهزادهٔ اورانژ (1618 1625) با مطالعهٔ نظام مند تاریخ نظامی، استراتژی و تاکتیک ها، ارتش های هلند را بازسازماندهی کرد و به موفقیت های چشمگیر در میدان نبرد دست یافت. گوستاو آدولف : این پادشاه سوئدی (1611 1632) اغلب پدر جنگ مدرن نامیده می شود، زیرا ارتشی حرفه ای با توپخانهٔ متحرک و آرایش های پیشرفتهٔ پیاده نظام و سواره نظام ایجاد کرد. اولیور کرامول : کرامول واحد سواره نظام آیرونسایدز را بنیان گذاشت و فرماندهی کرد. نیروی ضربتی ارتش جدید انگلستان (1645) که نیروهای سلطنت طلب را نابود کرد و پیروزی پارلمان را رقم زد. تورِن : تورن، مارشال فرانسه (از 1643)، از سوی ناپلئون یکی از فرماندهان بزرگ تاریخ جنگ نامیده شد. ناپلئون سربازانش را تشویق می کرد که کارزارها و شیوه های جنگی تورن را مطالعه کنند. دوک مارلبرو : پیروز نبرد بلنهایم (1704)، برجسته ترین فرمانده انگلیسی زمان خود بود. او در جنگ جانشینی اسپانیا بر میدان های نبرد اروپا سلطه داشت. موریس دو ساکس : مارشال کل فرانسه، دو ساکس، مهم ترین پیروزی اش را در نبرد فونتنوا (1745) به دست آورد. او در سازماندهی، آموزش و نوآوری های تاکتیکی در جنگ های آن دوره نقش مهمی داشت. فردریک کبیر : پادشاه پرقدرت پروس (1740 1786) با انضباط آهنین، رهبری مؤثر در میدان نبرد و آرایش های تاکتیکی نوآورانه، دشمنان ائتلافی متعددی را شکست داد. جورج واشنگتن : او فرمانده ارتش قاره ای آمریکا بود (از 1775)، واشنگتن نیروها را تا زمان رسیدن به نبردی تعیین کننده حفظ کرد و استراتژی بکار گرفته در نبرد یورک تاون (1781) باعث پیروزی او شد. جنگ های ناپلئونی  جان جرویس : جرویس، دریاسالار بریتانیایی (و بعدها رییس نیروی دریایی، 1801 1804)، در نبرد دریایی دماغهٔ سنت وینسنت (1797) پیروزی بزرگی کسب کرد و به تهدید حملهٔ فرانسوی های انقلابی پایان داد. میخاییل کوتوزوف : کوتوزوف نجات دهندهٔ روسیه بود. سیاست زمین سوختهٔ او، تلفات سنگینی در نبرد بورودینو (1812) به فرانسوی ها وارد کرد و حملهٔ ناپلئون به روسیه را به فاجعه ای پایان بخش برای امپراتوری تبدیل کرد. هوراشیو نلسون: نلسون، برجسته ترین فرمانده دریایی انگلستان در عصر دریا و بادبان بود. او ناوگان مشترک فرانسه و اسپانیا را در نبرد ترافالگار (1805) نابود کرد، طوریکه یکی از نقاط عطف تاریخ نبردهای دریایی محسوب می شود. آندره ماسنا : شاید بهترین مارشال ناپلئون (به گفتهٔ خود ناپلئون)، ماسنا باشد (1758 1817) که رکورد موفقیت های چشمگیری در میدان نبرد داشت. او آنقدر قدرتمند بود که پس از خود امپراتور نفر دوم کشور شناخته می شد. میشل نِی : یکی از 18 مارشال اصلی ناپلئون بود. مشل با سبک رهبری جسورانه اش در کارزارهایی چون ینا (1806)، عقب نشینی هوشمندانه از مسکو (1812) و حضور در نبرد واترلو (1815) لقب شجاع ترینِ شجاعان را گرفت. ناپلئون: ناپلئون به عنوان درخشان ترین فرمانده تاریخ شناخته می شود. او با تسلط بر استراتژی، تاکتیک و مدیریت، برای فرانسه امپراتوری ساخت و واژهٔ ناپلئونی را به نماد یک دورهٔ کامل از جنگ تبدیل کرد (1799 1815). دوک ولینگتون: دوک آهنین آرتور ولزلی ارتش ناپلئون را در اسپانیا ناکام گذاشت و سپس در نبرد واترلو (1815) او را شکست داد تا به مشهورترین فرمانده انگلستان در دوران ناپلئونی تبدیل شود. فاتحان و مبارزان آزادی  فرانسیسکو پیزارو: پیزارو، فاتح اسپانیایی، با نیرویی اندک توانست 30٬000 جنگجوی اینکا را شکست دهد (1531 1533). او همچنین پرو را فتح و به سلطهٔ اسپانیا بر بیشتر آمریکای جنوبی کمک کند. هرنان کورتس: با تنها 600 سرباز اسپانیایی، کورتس امپراتوری آزتک را که 6 میلیون نفر جمعیت داشت شکست داد (1521) و مکزیک و آمریکای مرکزی را برای اسپانیا تصرف کرد. سیمون بولیوار: بولیوار، معروف به آزادی بخش ، رهبری مبارزه با سلطهٔ اسپانیا در آمریکای جنوبی را برعهده داشت و کشورهای اکوادور، کلمبیا، پاناما، پرو، بولیوی و ونزوئلا را آزاد کرد (تا سال 1821). کشور بولیوی اسم خود را از این فرمانده شجاع گرفته است. شاکا زولو: فتوحات شاکا زولو، بنیان گذار امپراتوری زولو، حاصل نوآوری های نظامی او در سازماندهی، آموزش، سلاح ها و تاکتیک ها بود که ارتشی تقریباً شکست ناپذیر ایجاد کرد (تا سال 1828). جرونیمو: او رهبر و جنگجوی مشهور آپاچی های چیریکاهوا بود. جرونیمو، با استفاده از تاکتیک های چریکی توانست ارتش آمریکا را به مدت نزدیک به 25 سال در آریزونا، نیومکزیکو و شمال مکزیک به چالش بکشد تا سرانجام در سال 1886 دستگیر شد. لوییس بوتا: بوتا، ژنرال بوئر، در نبردهای کولنسو (1899) و اسپیون کوپ (1900) پیروزی های خیره کننده ای بر نیروهای بسیار بزرگ تر بریتانیا به دست آورد. کارزار چریکی ویرانگر او تا پایان جنگ دوم بوئر ادامه داشت. عصر صنعتی اولیه  دیوید فَرَگات: فرگات، نخستین دریاسالار نیروی دریایی ایالات متحده، در نبردهای دریایی سرنوشت ساز نیواورلئان (1862) و موبیل (1864) پیروز شد و اهمیت راهبردی قدرت دریایی در جنگ داخلی را برجسته کرد. ناتان بِدفورد فارست: شاید بزرگ ترین نابغهٔ نظامی در میان فرماندهان جنگ داخلی آمریکا، فارست باشد. (1821 1877) او رهبری جسورانه را با توانایی خارق العاده در تطبیق تاکتیک های پیروزمند با موقعیت نظامی ترکیب کرد و موفقیت هایی را حاصل کرد. یولیسیز اس. گرانت : پیروزی های گرانت در غرب، به ویژه در ویکسبورگ (1863)، باعث شد لینکلن او را به عنوان فرمانده کل ارتش انتخاب کند. کارزار و نبرد سرسختانهٔ او در ویرجینیا در سال 1864 به شکست نهایی ارتش رابرت لی انجامید. توماس جکسون استونوال: استونوال جکسون درخشان ترین فرمانده زیرمجموعهٔ لی بود. مرگ زودهنگام او پس از پیروزی خیره کننده در چنسلرویل (1863) بزرگ ترین فقدان بود. رابرت ای. لی : لی نماد نظامی آمریکا است. تا پیش از شکست در گتیسبورگ (1863)، نبوغ عملیاتی او بزرگ ترین امید برای پیروزی در جنگ داخلی بود. هلموت فون مولتکه : به عنوان رییس ستاد کل ارتش پروس (1857 1888)، مولتکه مهندس اصلی پیروزی های پروس بر دانمارک (1864)، اتریش (1866) و فرانسه (1870) بود. موفقیت هایی که به رهبری پروس در امپراتوری جدید آلمان انجامید. ویلیام تی. شرمن : شرمن اغلب یکی از نخستین ژنرال های مدرن تاریخ نامیده می شود. او در کارزار آتلانتا شرکت کرد (1864) و سپس جنگی تمام عیار را بر جنوب تحمیل کرد. هیهاچیرو توگو: دریاسالار قهرمان ژاپنی، ناوگان بالتیک روسیه را در نبرد تسوشیما (1905) نابود کرد که یکی از سرنوشت سازترین نبردهای دریایی تاریخ نام دارد. جنگ جهانی اول  ادموند آلنبی: استراتژی آلنبی در استفاده از پیاده نظام و نیروهای متحرک باعث شکست ارتش ترکیه و تصرف فلسطین شد (1918). این روش اغلب به عنوان پیش درآمدی بر جنگ برق آسا در نسل بعدی شناخته می شود. فردیناند فوخ : فوخ پیش از جنگ جهانی اول به عنوان یک تاکتیسین شناخته می شد، اما بزرگ ترین نقش او در پیروزی متفقین فرماندهی عالی نیروهای فرانسه، بریتانیا و آمریکا در سال 1918 بود. پل فون هیندنبورگ : هیندنبورگ، فیلد مارشال آلمانی، همراه با ژنرال اریش لودندورف، نوعی دیکتاتوری نظامی-صنعتی ایجاد کرد که ماشین جنگی آلمان را در سال های 1916 تا 1918 اداره می کرد. جان جلیکو: جلیکو، که وینستون چرچیل او را تنها مردی که می توانست جنگ را در یک بعدازظهر ببازد توصیف کرد، در نبرد یوتلند (1915)—بزرگ ترین نبرد دریایی جنگ جهانی اول و پیروزی راهبردی بریتانیا را رقم زد. مصطفی کمال آتاتورک: آتاتورک، بنیان گذار ترکیهٔ مدرن، حملهٔ بریتانیا به گالیپولی را با موفقیت دفع کرد (1915) و در قفقاز و فلسطین نیز فرماندهی داشت. توماس ادوارد لارنس : لارنس عربستان رهبری شورش عربی را برعهده داشت که به شکست ارتش های ترکیه توسط بریتانیا کمک کرد (تا سال 1918). کتاب های تأثیرگذار او دربارهٔ جنگ های نامنظم هنوز هم منبع مطالعهٔ شورش ها هستند. پل فون لتوف-فوربک : در حالی که فرماندهی نیروهای آلمانی در شرق آفریقا را برعهده داشت (1914 1918)، لتوف-فوربک استاد جنگ چریکی بود و با تنها 15٬000 سرباز، 100٬000 نیروی بریتانیایی و متحد را درگیر نگه داشت. اریش لودندورف: ژنرال لودندورف، باهوش اما تندخو و مغز متفکر تلاش های جنگی آلمان در سال های پایانی جنگ جهانی اول بود (1916 1918). ویلیام بیلی میچل: میچل پدر فکری و معنوی نیروی هوایی ایالات متحده، نظریه پرداز نیروی هوایی در نبرد سن می یل (1918) فرماندهی 1500 هواپیمای آمریکایی، فرانسوی، بریتانیایی و ایتالیایی را برعهده داشت. یکی از نخستین عملیات های هماهنگ هوا-زمینی در تاریخ. جان موناش : برخی او را بهترین ژنرال جبههٔ غربی (1916 1918) می دانند. موناش استراتژی های نوآورانه ای طراحی کرد که در غلبه بر جنگ سنگرهای بی رحم جنگ جهانی اول بسیار موفق بودند. آنری پتَن: پتن استاد تاکتیک های دفاعی بود. دفاع سرسختانهٔ او از وردن (1916) باعث شد طرح آلمان برای خون ریزی ارتش فرانسه به اندازهٔ خود آلمان ها مرگبار باشد. جان جی. پرشینگ : به عنوان فرمانده نیروی اعزامی آمریکا (1917 1919)، پرشینگ اصرار داشت که ارتش 3 میلیون نفری اش تحت فرماندهی ایالات متحده بجنگد. او (همراه با جورج واشنگتن) به بالاترین درجهٔ نظامی آمریکا یعنی به ژنرال ارتش ها ، رسید. هنری راولینسون : نظریه پرداز نظامی مشهور، بیسل لیدل هارت، که منتقد سرسخت فرماندهان جبههٔ غربی بریتانیا بود، از راولینسون به خاطر تاکتیک های نوآورانه اش در نبرد سم (1916) تمجید کرد. ویلیام رابرتسون: رابرتسون پس از پیوستن به ارتش به عنوان سرباز ساده (1877) و خدمت در تمام درجات نظامی به عنوان کهنه سرباز جنگ بوئر را انجام داد و به مقام رییس ستاد کل ارتش امپراتوری بریتانیا (1916 1918) رسید. دستاوردی که در ارتش بریتانیا تقریباً بی سابقه بود. جنگ جهانی دوم  واسیلی چویکوف : دفاع سرسختانهٔ چویکوف از استالینگراد (1942) نقش حیاتی در پیروزی یکی از تعیین کننده ترین نبردهای جنگ جهانی دوم داشت. بعدها، این فرمانده شوروی در نبرد تاکتیکی فتح برلین (1945) نیز نقش کلیدی ایفا کرد. کارل دونیتس : دونیتس طراح کارزار مرگبار زیردریایی های آلمان بود که بریتانیا را در آستانهٔ خفگی قرار داد (1939 1943). بعدها، این دریاسالار آلمانی آخرین رییس دولت آلمان نازی پس از هیتلر شد. هیو داودینگ: داودینگ در نبرد بریتانیا (1940) فرمانده نیروی جنگندهٔ نیروی هوایی سلطنتی بود. سامانهٔ داودینگ او با ترکیب رادار، نقشه برداری حملات و کنترل رادیویی جنگنده ها، لوفت وافه را در آسمان انگلستان شکست داد. دوایت دی. آیزنهاور : آیزنهاور فرمانده موفق ترین ائتلاف متحدین در تاریخ (1943 1945) بود. او رهبری عملیات نورماندی، شکست ضدحملهٔ آردن و نابودی ارتش های جبههٔ غربی هیتلر را برعهده داشت. هاینتس گودریان : گودریان که بسیاری او را پدر جنگ برق آسا می دانند، کتابی دربارهٔ تاکتیک های تانک نوشت (Achtung Panzer! 1937). او فرانسه را درنوردید (1940) اما در مسکو متوقف شد (1941). ویلیام هالسی: گاهی نسخهٔ دریایی ژنرال پتن خوانده می شود، بول هالسی تهاجمی ترین فرمانده زیرمجموعهٔ نیمیتز و دشمن سرسخت ژاپن بود (1941 1945). آرتور هریس: هریس بمب افکن طراح و مجری بی رحم بمباران شبانهٔ مناطق شهری آلمان نازی توسط بریتانیا بود (1939 1945) که همراه با بمباران راهبردی روزانهٔ نیروی هوایی آمریکا، شهرهای آلمان را ویران کرد. ایوان کونیف : کونیف، کهنه سرباز جنگ داخلی روسیه، در جنگ جهانی دوم ارتش هایی را رهبری کرد که اودسا، خارکف و کیف را آزاد کردند، نیروهای آلمانی را از اروپای شرقی بیرون راندند و در حمله به برلین (1945) نقش مهمی داشتند. کرتیس لمی : لمی تاکتیک های بمباران آتش زا با هواپیمای B-29 را طراحی کرد که شهرهای ژاپن را ویران کرد. هواپیماهای او بمب های اتمی را در 6 و 9 اوت 1945 انداختند و جنگ اقیانوس آرام را پایان دادند. داگلاس مک آرتور : مک آرتور، درخشان اما اغلب جنجالی، در سه جنگ فرماندهی کرد. جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ کره. او با وجود کمبود منابع و نیرو، در جبههٔ اقیانوس آرام (1941 1945) موفقیت چشمگیری داشت. کارل گوستاو امیل مانرهیم : مانرهیم فرمانده نیروهای دفاعی فنلاند بود که با وجود کمبود شدید نیرو، حملهٔ اولیهٔ شوروی را در جنگ زمستانی (1939 1940) دفع کرد و در جنگ ادامه دار (1941 1944) به عنوان متحد آلمان با شوروی جنگید. اریش فون مانشتاین: مانشتاین، طراح پیروزی خیره کنندهٔ آلمان بر فرانسه (1940)، یکی از موفق ترین فرماندهان جبههٔ شرقی هیتلر بود. برنارد مونتگومری: مانتی مشهورترین فرمانده بریتانیایی جنگ جهانی دوم بود. او رومل را در نبرد سرنوشت ساز العلمین شکست داد (1942)، فرماندهی نیروهای زمینی متحدین در نورماندی را برعهده داشت (1944) و سپس به قلب آلمان نفوذ کرد. چستر نیمیتز : به عنوان فرمانده کل مناطق اقیانوس آرام (1941 1945)، نیمیتز بزرگ ترین گسترهٔ جغرافیایی جنگ جهانی دوم را فرماندهی کرد. او با تکیه بر قدرت هوایی ناوهای هواپیمابر، بزرگ ترین ناوگان تاریخ را به پیروزی رساند. جورج اس. پتن جونیور: او بهترین فرمانده میدانی آمریکا در جنگ جهانی دوم بود. او ارتش سوم را در رقابت برق آسا در فرانسه (1944) رهبری کرد و سپس آلمان را در جنگ برق آسا معکوس درهم کوبید. کنستانتین روکوسوفسکی : روکوسوفسکی در پیروزی های تعیین کنندهٔ جبههٔ شرقی در مسکو (1941)، استالینگراد (1942) و کورسک (1943) نقش کلیدی داشت. برخی او را برتر از ژوکوف می دانند. اروین رومل: روباه صحرا ، مشهورترین فرمانده آلمانی جنگ جهانی دوم، از سوی هر دو طرف مورد احترام بود. کارزارهای برجستهٔ او شامل فرانسه (1940)، شمال آفریقا (1941 1943) و نورماندی (1944) بود. ویلیام اسلیم : اسلیم بهترین ژنرال بریتانیایی جنگ جهانی دوم بود. او بر چالش های عظیم، زمین های ناهموار، آب وهوای نامساعد، کمبود تدارکات و دشمن سرسخت غلبه کرد و ژاپنی ها را در برمه شکست داد (1945). هالند ام. اسمیت: اسمیت فرماندهی چندین عملیات تهاجمی در جزایر اقیانوس آرام را برعهده داشت (1943 1945). بسیاری این ژنرال تفنگدار دریایی را پدر جنگ آبی-خاکی می دانند و او یکی از موفق ترین مجریان آن بود. ریموند اسپروانس : پیروزی باورنکردنی اسپروانس در نبرد میدوی (1942) نقطهٔ عطف جنگ اقیانوس آرام بود. شکست ناوگان ژاپن توسط او در خلیج لیته (1944) سرنوشت ژاپن را رقم زد. ایسوروکو یاماموتو: نابغهٔ پشت پرده حملهٔ ویرانگر ژاپن به پرل هاربر (1941)، یاماموتو دریافت که قدرت هوایی ناوهای هواپیمابر جایگزین نبردناوهای توپ دار بزرگ در جنگ دریایی شده است. تومویوکی یاماشیتا : معروف به ببر مالایا ، یاماشیتا کارزاری 70 روزه را رهبری کرد که نیروی بریتانیایی دو برابر ارتش خودش را شکست داد، دژ تسخیرناپذیر سنگاپور را تصرف کرد (1942) و بزرگ ترین شکست بریتانیا را رقم زد. گئورگی ژوکوف: ژوکوف موفق ترین مارشال اتحاد جماهیر شوروی بود. این نجات دهندهٔ مسکو (1941) و فاتح برلین (1945) شاید همان کسی باشد که جنگ جهانی دوم را علیه آلمان نازی رهبری کرد. عصر مدرن  موشه دایان: فرمانده اسراییلی، دایان، به عنوان رییس ستاد دفاعی و وزیر دفاع خدمت کرد. چشمگیرترین پیروزی او در چهار جنگ بین اعراب و اسراییل، جنگ شش روزه (1967) بود. وو نگوین ژیاب: ژیاب، پیروز نبرد دین بی ین فو علیه فرانسه (1954)، او استراتژی جنگ فرسایشی را اجرا کرد که از آمریکایی ها پیشی گرفت و به شکست و سقوط ویتنام جنوبی انجامید (1975). هارولد جی. هال مور: فرماندهی افسانه ای مور بر سربازان سواره نظام هفتم در نبرد درهٔ یادرانگ (1965) الگویی برای عملیات های رزمی آمریکا در باقی جنگ ویتنام ایجاد کرد. لوییس بی. چستی پولر : تفنگدار دریایی پر افتخار آمریکایی، پولر پس از نبردهایش در اقیانوس آرام در جنگ جهانی دوم، با حمله ای خارق العاده به عقب نیروهایش را از محاصرهٔ چینی ها در چوسین در کره (1950) نجات داد. متیو بی. ریدوی: فرمانده مشهور نیروهای هوابرد در جنگ جهانی دوم (سیسیل، روز دی، نبرد بولج)، ریدوی در سال 1951 جانشین مک آرتور در جنگ کره شد. او نیروهای سازمان ملل را احیا کرد و حملات قدرتمند چین را عقب راند. منبع: دیجینوی مائو زدونگ : رهبر موفق در برابر ملی گرایان چین (1926 1949) و نیروهای ژاپنی (1937 1945)، مائو هم در میدان جنگ و هم در نظریه پردازی جنگ نامنظم نقش داشت. کتاب تأثیرگذار او با عنوان دربارهٔ جنگ چریکی (نوشته شده در 1937) راهنمای بسیاری از انقلابیون پس از جنگ جهانی دوم بوده است. |