فرارو- در روزهای اخیر مینی سریال دوست دختر منتشر شد، اثری کوتاه که داستانی ترسناک را روایت می کند. به گزارش فرارو، این سریال اقتباسی از رمان دوست دختر نوشته نویسنده فرانسوی میشل فرانسیس اقتباس شده و داستان منحصر به فرد میان یک مادر و پسرش است که ورود دختر مورد علاقه فرزندش همه چیز را به هم می ریزد. قصه در لندن می گذرد، لورا فروشنده آثار هنری در ظاهر زندگی آرام و بدون نقصی با همسرش هاوارد دارد، رابطه او با پسرش نیز در نگاه اول یک پیوند عمیق مادر و فرزندی است اما مخاطب به مرور می فهمد هیچ چیز آن گونه که فکر می کند نیست. به محض ورود چری ، دختر مورد علاقه پسرش همه چیز چهره ترسناکی به خود می گیرد. او دختری زیبا و باهوش است که حضورش در زندگی دنیل برای لورا تهدید آمیز می شود. به همین دلیل لورا شروع به پیدا کردن نقطه ای تاریک در گذشته چری می کند، در عین حال به دنبال این است که همه خانواده را علیه او متحد کند. در مقابل چری نیز مصمم است اهمیت حضورش در زندگی دنیل را به مادر همسر آینده اش نشان دهد. او تلاش می کند با اقداماتش رابطه مادر و فرزندی آنها را از بین ببرد، با این حال زمانی که می بیند از راه های ساده نمی تواند به هدفش برسد چهره ای جدید و تاریک از خود نمایش می دهد. در ابتدا به نظر می رسد این دو زن درگیر یک نزاع کوچک بر سر محبت و توجه دنیل هستند، اما با گذشت زمان این دو وارد یک جنگ تمام عیار و به تدریج شیطانی می شوند. نگاهی دوگانه به واقعیت ها  مخاطب با تماشای قسمت های ابتدایی احساس می کند با روایتی ساده روبرو است، اما در میانه راه چرخشی غافلگیرکننده رخ می دهد که بیننده را وادار می کند هرچه دیده است را فراموش کند. این پیچش داستانی، زنجیره ای از اتفاقات شوم را رقم می زند که درگیری میان کاراکترها را به اوج می رساند. هر بار که بیننده احساس می کند، می تواند حق را به یکی از شخصیت ها دهد، او دست به کاری وحشتناک می زند که دنیای ذهنی مخاطب را در عرض چند ثانیه به هم می ریزد. سریال دوست دختر از ساختار قصه پردازی دوگانه بهره می برد، هر قسمت از دو زاویه دید روایت می شود، یک بار از نگاه لورا و بار دیگر از نگاه چری قصه را به تصویر می کشد. این نوع نمایش داستان به جای روایت تک سویه، تصویری پیچیده و خاکستری از کاراکترها نشان می دهد. گاهی حقیقت در تفاوت های ظریف این دو نسخه از یک واقعه نهفته است. جایی که یک حرکت کوچک می تواند از دید چری نشانه مهربانی و از نگاه لورا نوعی تهدید باشد. همچنین آنچه این سریال را از آثار مشابه متمایز می کند، پویایی و قدرت بازی بازیگران است. چری به خوبی خشم خود را پنهان می کند، در حالی که لورا نیز به درستی در نهان کردن اندوه و نفرتش ناکام است. داستان از یک سناریوی آشنا به نزاعی عجیب و افراطی برای تصاحب مردی می رسد که خودش روز به روز منفعل تر و بی تاثیرتر در این میدان جنگ قدرت جلوه می کند. در نهایت دوست دختر نشان می دهد که آدم ها تا چه حد می توانند در حفظ چیزی که دارند، ترسناک باشند، در عین حال با پایانی غافلگیرکننده مخاطبان را در بهت و سکوت فرو می برد. |