دریاچه ارومیه در آستانه نابودی کامل قرار دارد، سدها خالی مانده اند و فرونشست زمین زیرساخت های کلیدی را تهدید می کند. در همین حال اما بخش کشاورزی با مصرف 88 درصدی آب، تنها 10 تا 12 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را تامین می کند. به گزارش دنیای اقتصاد، بدون تحولات اساسی در مدیریت منابع، آینده انرژی پایدار ایران در خطر است. گاردین در گزارشی تحلیلی با عنوان باید تغییر کنیم بحران آب ایران را نتیجه همزمان تغییرات اقلیمی، تحریم های خارجی، اشتباهات تاریخی و غفلت از مدیریت منابع دانسته است. این بحران نه تنها زندگی میلیون ها شهروند را تحت تاثیر قرار داده، بلکه مستقیما بر بخش انرژی سایه افکنده است؛ جایی که قطعی های مکرر برق در بخش خانگی و صنعتی به وضوح تولید صنایع و زندگی خانوار را مختل کرده است. بحران منابع در سایه تغییرات اقلیمی بحران خشکسالی کشور نتیجه همزمان، تغییرات اقلیمی، تحریم های اقتصادی، مدیریت ناکارآمد و غفلت دولت از اتخاذ سیاسیت های محیط زیستی است. ایران در پنجمین سال متوالی خشکسالی قرار دارد، وضعیتی که به گفته کارشناسان، با شدت بیشتری ناشی از تغییرات اقلیمی رخ می دهد. کاهش مداوم بارش ها، (به طوری که تهران سال گذشته تنها 158 میلی متر بارندگی داشت که 42 درصد کمتر از میانگین بلندمدت است)، همراه با مصرف بیش از حد منابع، به ویژه در بخش کشاورزی، استخراج غیرمجاز آب های زیرزمینی و اجرای پروژه های مهندسی بزرگ و نیمه کاره، وضعیت آب کشور را بحرانی کرده است. سطح آب سدها به شدت پایین آمده و تابستان امسال، دست کم 19 سد ایران تنها بین 3 تا 15 درصد ظرفیت خود آب داشته اند. همچنین سه سد مهم تهران) لار، ماملو و امیرکبیر (در تابستان سال جاری به سطح بحرانی رسیده اند. با وجود درخواست دولت از شهروندان تهرانی برای کاهش 25درصدی مصرف آب، تاثیر چندانی مشاهده نشده و برنامه هایی برای توقف تمام فعالیت های ساختمانی در شهر به مدت 2سال در نظر گرفته شده است. شینا انصاری، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست، تصریح کرد: ایران در کمربند خشک زمین قرار دارد و از دیرباز با چالش های آب مواجه بوده، اما طی سه دهه گذشته دما1.8 درجه سانتی گراد افزایش یافته و در پنج سال اخیر بارندگی ها 30 درصد کاهش یافته است. او همچنین به اشتباهات گذشته از جمله استقرار صنایع پرمصرف آب در مناطق خشک و اسکان جمعیت های بزرگ در مناطقی با منابع آبی محدود اشاره کرد. انصاری افزود: به دلیل محدودیت های عمده ای که با آن مواجه هستیم، چاره ای جز تغییر برخی روش های کشاورزی خود نداریم. او تاکید کرد که این تغییرات از نظر اجتماعی حساس هستند و نیازمند مدیریت دقیق هستند. بحران پنهان فرونشست زمین علائم کمبود آب در ایران نظیر خشک شدن دریاچه ها، کاهش سطح ذخایر آب در سدها، فرونشست گسترده زمین در کلان شهرها به وضوح قابل مشاهده است. کاهش فشار آب باعث شده آپارتمان های بلند در شهر تهران به آب کافی دسترسی نداشته باشند. در جنوب کشور، بهره وری درختان خرما در قطب کشاورزی آبادان به دلیل افزایش شوری آب به نصف کاهش یافته است. مهدی جمالی نژاد، استاندار اصفهان، شهری با بیش از 5میلیون نفر جمعیت و گنجینه های معماری، فرونشست را آتش فشانی در حال فوران توصیف می کند. او در این رابطه گفت: نه ایستگاه اصلی مترو در اصفهان، 274 تقاطع اصلی آتش نشانی، 328 مسجد، 37 کتابخانه، سه بیمارستان اصلی، یک هتل و 258 مدرسه در مناطقی با فرونشست بالا قرار دارند. به گفته او، چهل مدرسه تخلیه شده و بسیاری از ساختمان ها به دلیل تشدید فرونشست تخریب شده اند. تنها در دو هفته گذشته، سه حادثه فرونشست در مرکز اصفهان باعث ایجاد چاله هایی به عمق 7 تا 15 متر در مسیرهای عمومی شده است. نقطه بی بازگشت نگین فیروزه ای نمونه ای از وخامت بحران آب در ایران، تبخیر کامل دریاچه ارومیه در شمال غرب کشور است. این دریاچه که زمانی بزرگ ترین دریاچه خاورمیانه و ششمین دریاچه آب شور جهان بود و 20 سال پیش مقصد گردشگری محبوبی به شمار می رفت، اکنون عمق آب آن تنها به نیم متر رسیده است. ترکیبی از خشکسالی طولانی، تبخیر سریع، سدسازی بیش از حد و تولید بیش از اندازه محصولات کشاورزی، وضعیت این دریاچه را به مرز بحرانی کرده است. با وجود تلاش های متعدد برای نجات دریاچه، از جمله طرح های انتقال آب از دریای خزر و پرداخت کمک به کشاورزان برای کاهش مصرف، کارشناسان هشدار می دهند که در صورت ادامه روند فعلی، ممکن است دریاچه تا پایان تابستان امسال کاملا خشک شود. بنفشه زهرایی، رییس دانشکده آب دانشگاه تهران، این وضعیت را نقطه بی بازگشت خواند و گفت: پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه تنها به گرم تر شدن هوا یا تبدیل آن به شوره زار محدود نمی شود؛ مشابه تجربه خشک شدن دریای آرال، با شیوع بیماری ها و خالی از سکنه شدن مناطق وسیع اطراف روبه رو خواهیم شد. مناطقی مانند اطراف ارومیه، بازرگان، کردستان و آذربایجان شرقی باید خود را برای آب و هوای گرم تر و خشک تر آماده کنند، و توفان های نمک افزایش خواهند یافت. زمین های کشاورزی اطراف دریاچه، که در اواخر دهه 1970 حدود 300هزار هکتار بود، اکنون به تقریبا 700هزار هکتار افزایش یافته است. برای آبیاری این مساحت وسیع سالانه 4.5 تا 5میلیارد مترمکعب آب نیاز است، اما بازده واقعی کمتر از 4میلیارد مترمکعب است و بخش قابل توجهی از آن تبخیر می شود. برداشت غیرمجاز از چاه های زیرزمینی آب های زیرزمینی ایران نیز به دلیل هزاران چاه غیرمجاز در حال تخلیه هستند. تنها در منطقه کوهستانی البرز در شمال کشور بیش از 8هزار چاه غیرمجاز شناسایی شده است. راهی برای متوقف کردن کشاورزان ناامید از حفر این چاه ها وجود ندارد، حتی اگر این کار خطر فرونشست زمین را افزایش دهد. حمیدرضا جانباز، مشاور سابق معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی گفت: ما 8میلیون هکتار زمین آبی در کشور داریم و 1میلیون چاه به عمق 80 تا 200 متر حفر کرده ایم؛ یعنی به ازای هر هکتار یک چاه وجود دارد. آمارها نشان می دهند ایران سالانه از برداشت بی رویه عظیم آب به میزان 43میلیون مترمکعب رنج می برد. سیستم حکمرانی آب در ایران پراکنده و ناکارآمد است. وزارت نیرو به تنهایی مسوول مدیریت آب نیست و وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کشور، استانداران و نمایندگان مجلس هر کدام وظایفی دارند اما هماهنگی لازم وجود ندارد. شینا انصاری، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست، توضیح می دهد: در گذشته سدهای زیادی بدون ارزیابی زیست محیطی ساخته شدند، اما از سال 1994 این ارزیابی ها اجباری شده است. ما سعی کرده ایم اولویت بندی آب را به گونه ای سازماندهی کنیم که دریاچه ها و تالاب ها در اولویت قرار گیرند. منابع آب عمیق اکنون کاملا خالی شده اند، بنابراین در تلاشیم تا گسترش شهرها را محدود کنیم و صنایع بیشتری را نزدیک به سواحل جنوبی مستقر کنیم. گاردین در گزارش خود حل مساله کشاورزی را نیز اولویت فوری دانست. بر اساس این گزارش، این بخش 88 درصد از مصرف آب را به خود اختصاص داده اما تنها 10 تا 12 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را تولید می کند. بسیاری کارشناسان معتقدند مصرف آب کشاورزی باید تقریبا نصف شود؛ به این ترتیب، باید تخصیص آب به این بخش از 77میلیارد مترمکعب به حدود 40میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کند. معمای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در تصویر بزرگ تر، ایران با چالشی مشابه دیگر تولیدکنندگان بزرگ گازهای گلخانه ای روبه روست: خشکسالی، بارش های نامنظم و موج های گرمای شدید و فزاینده، در حال تهدید منابع طبیعی و زندگی روزمره مردم است. از سوی دیگر اما اقتصاد کشور به درآمد حاصل از سوخت های فسیلی وابسته است. ایران سومین ذخایر بزرگ نفت جهان را در اختیار دارد و این منبع حیاتی برای اقتصاد، مانع جدی در مسیر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای محسوب می شود. شاخص مستقل عملکرد تغییرات اقلیمی، ایران را در انتهای فهرست 67 کشور قرار می دهد، اما تقاضا برای انرژی های تجدیدپذیر خورشیدی و بادی در حال افزایش است. هدف دولت ایجاد ظرفیت 12هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر تا پایان برنامه هفتم توسعه است. همچنین دولت مصمم به کاهش فلرینگ گاز (سوزاندن بیهوده گاز هنگام استخراج نفت) است. فلرینگ گاز در ایران سالانه حدود 38میلیون تن گاز گلخانه ای آزاد می کند که تقریبا برابر با کل انتشار سالانه سوئد یا نروژ است. |