پژمان دادخواه پژوهشگر فرهنگ و هنر، با اشاره به کارکردهای فرهنگی و هویتی عروسک در جامعه گفت: عروسک می تواند بر شکل گیری شخصیت و هویت فرد تأثیرگذار باشد. عروسک و اسباب بازی مهم است، چون مخاطبش کودک و شخصیت کودک در حال شکل گیری است. عروسک و اسباب بازی وسیله ای جهت کسب تجربه و شناخت در کودکان است و کودک می تواند از این طریق با فرهنگ، رسوم و باورها آشنا شود و به همین دلیل می توان گفت عروسک محصولی تک بعدی نیست و بخشی از آموزه ها و میراث بشری از طریق عروسک و اسباب بازی به نسل های بعدی منتقل و از این طریق حفظ می شود. به گزارش مهر، وی افزود: تکثیر عروسک هایی همچون لبوبو با چهره ای نامتعارف و غیرعادی در جامعه باعث انقطاع این حلقه انتقالی شده و در چنین شرایطی کودک دیگر هیچ شناختی از فرهنگ خودی نداشته و تحت تأثیر آموزه های عروسکی قرار می گیرد که با فرهنگ او همسو نیست. به همین دلیل است که خیلی افراد از قهرمان ها، روایت ها، آموزه ها و مفاخر سرزمین مان شناخت ابتدایی هم ندارند و توجه به این مسئله بسیار حیاتی است. متأسفانه امروز کاراکترهایی همچون مرد عنکبوتی، باربی، باب اسفنجی بیشتر شناخته شده هستند. نقش رسانه در ترویج محصولات فرهنگی مؤثر است این پژوهشگر با اشاره به نقش رسانه در ترویج محصولات فرهنگی گفت: رسانه نقش مهمی در اسطوره سازی و ترویج این محصولات فرهنگی دارد. عروسک لبوبو هم از این قاعده مستثنی نیست و رسانه ها به ویژه فضای مجازی نقش مهمی در ترویج و استقبال از این عروسک داشته اند و با موج تبلیغات هدفمندی که در رسانه ها شکل گرفت، چنین محصولی به سرعت جای خود را در اکثر کشورها پیدا کرده است. به تعبیر بودریار ما امروز در جهان رسانه ای شده قرار داریم که زندگی ما را به شدت تحت الشعاع قرار می دهد. بخش عمده موفقیت و فراگیری این محصولات فرهنگی رسانه است. در گذشته رسانه های سنتی این وظیفه را بر عهده داشتند و امروز فضای مجازی در این زمینه یکه تاز است. وی با اشاره به نسبت اندیشه و محصولات فرهنگی گفت: تولیدات فرهنگی همراه با اندیشه هستند و عملاً این محصولات شیء صرف نیستند، بلکه حامل معنا و پیام بوده و قادر به تغییر فرهنگ ها هستند. از خلال این محصولات، فرهنگ خاصی غالب شده و فرهنگ های بومی از بین می رود. در چنین شرایطی با یک فرم متحدالشکل دیکته شده مواجه می شویم که در نهایت منجر به بحران هویت می شود. پروژه های فرهنگی با هدف مشخص تولید می شوند دادخواه گفت: قطعاً در عصر کنونی پروژه های فرهنگی فکر شده هستند و با هدف مشخص تولید شده اند. حال این هدف می تواند ترویج نوعی مصرف گرایی بی حد و حصر باشد و بحث کالاشدگی را در این میان داشته باشیم، از طرف دیگر شاهد تغییر در ذائقه و سلیقه مخاطب و متعاقباً تغییر سبک زندگی او هستیم. محصولات پیشین این مسئله و فرض را اثبات کرده اند که این محصولات در بلندمدت تأثیرات فرهنگی زیادی را به همراه داشته اند. وی ادامه داد: کمیک بوک ها، ابرقهرمان ها، اسباب بازی ها، انیمیشن ها و عروسک ها که در اکثر کشورها مورد استقبال قرار گرفته و اهداف مشخصی را محقق ساخته اند. نمونه خیلی معروف آن عروسک باربی بود که بر مسائل هویتی و فرهنگی تأثیر داشت. به نظر می رسد این عروسک هم از این قاعده مستثنی نیست و قطعاً تأثیرات فرهنگی و روان شناختی در بر دارد. این مدرس دانشگاه با اشاره به اسطوره سازی و مصرف گرایی گفت: به باور رولان بارت، امروز هر چیزی می تواند به اسطوره یعنی حامل پیام تبدیل شود و خیلی از اشیا و کاراکترها امروزه کارکرد اسطوره ای دارند. همین اسطوره سازی های معاصر این توهم را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که برای خاص بودن و ارتقای سطح فرهنگی باید به این محصولات و برندها دست یافت و عدم دستیابی نوعی اضطراب وضیعت اجتماعی را برای فرد رقم می زند و فرد ممکن است احساس حقارت کند و فرد برای دستیابی به یک مقبولیت و شبیه جریان حاکم شدن، سعی در تهیه این محصولات دارد. شاید بتوان فراگیری عجیب و بیش از حد عروسک لبوبو را موید این گفتار دانست. وی افزود: امروز مخاطب نیست که محصول را انتخاب می کند، بلکه مخاطب انتخاب می شود و سلیقه او کنترل شده و در واقع مسخ می شود. به تعبیر بارت یکی از فنون اسطوره سازی، شبیه سازی است. در چنین شرایطی اسطوره منکر دیگری بودن و غیریت او می شود. چون در چنین جامعه ای جریان حاکم قادر به تحمل دیگری و غیرخودی نیست و معیار سنجش دیگری چیزی است که گفتمان مسلط تعیین کرده است. ضرورت نیازسنجی متناسب با دغدغه های روز دادخواه با اشاره به رسیدن به محصول بومی در برابر تهدیدات فرهنگی گفت: مسئله مهم در این زمینه نیازسنجی متناسب با دغدغه های روز است و عملاً تولید یک محصول موفق می تواند پاسخ به یک پرسش و مسئله حیاتی باشد. مسئله مهم این است که به روایت ها ملی و بومی توجه نداریم و بومی گرایی مغفول واقع شده است. فرهنگ ما سرشار از شخصیت ها، آموزه ها، روایت ها و داستان هایی است که در دل خود ارزش های اخلاقی را به همراه دارند و استفاده از آن ها در تولیدات فرهنگی به ویژه محصولاتی همچون عروسک و اسباب بازی که مخاطبش کودکان هستند، می تواند انسان ساز و تمدن ساز باشد. وی ادامه داد: باید این موضوع را بپذیریم که پروژه های فرهنگی بلندمدت هستند و نباید از آن ها نتیجه سریعی را انتظار داشت. بخش زیادی از این محصولات متکی بر اندیشه ها و ایده های متفکرانه نخبگان و اندیشمندان است و اثری که متکی بر اندیشه باشد، تأثیرات عمیق و سازنده ای را در پی دارد. به نظرم به کارگیری و جذب نخبگان علوم انسانی و هنر در این زمینه امری مهم و ضروری است و هم اندیشی آن ها می تواند سبب ساز شکل گیری محصولات فرهنگی ماندگار و موفقی شود. |