فرارو- ست روگن از جمله معروف ترین و موفق ترین کمدین های حال حاضر سینمای آمریکاست. او در 16سالگی و با درخشش در یک مسابقه کمدی در کانادا وارد جهان حرفه ای سینما شد.

به گزارش فرارو، با ورود به سینما خیلی زود در بین عده ای از علاقه مندان به سینمای کمدی شناخته شد و توانست جایگاهش را در سینمای کمدی تثبیت کند. روگان علاوه بر بازیگری به فیلم سازی و نویسندگی هم رو آورد؛ او همین اواخر برنده جایزه امی شد.

ست روگن در این فیلم در کنار شارلیز ترون قرار گرفت. با وجود تمام اختلاف نظرهایی که در مورد لانگ شات وجود داشت، این فیلم در نهایت مورد قبول مخاطبان سینمای کمدی قرار گرفت.

این فیلم در مورد فرد فلارسکی، روزنامه نگاری شوخ طبع اما آشفته است که بعد از تعطیلی روزنامه اش، دوباره با عشق دوران کودکی اش، شارلوت فیلد روبه رو می شود. شارلوت حالا یک سیاستمدار برجسته و وزیر خارجه آمریکاست و در آستانه نامزدی برای ریاست جمهوری قرار دارد.

فیلم همسایه یکی از فیلم هایی بود که باعث توسعه مسیر فعالیت حرفه ای ست روگن شد. او در این فیلم نقش مردی اهل خانواده و در عین حال بامزه و شلوغ کار را بازی می کند که به همراه همسر و فرزند تازه متولدشده اش قصد دارند زندگی آرامی را پشت سر بگذارند. همه چیز خوب پیش می رود تا اینکه یک انجمن برادری دانشجویی پرسروصدا به وارد محله می شود و...

این فیلم که در سال 2007 تولید شد، به نوعی سکوی پرشی بود که برای ست روگن جوان مهیا شد. او در این فیلم بود که با ایفای نقش جوانی بامزه و عجیب وغریب توانست خودش را در میان تعداد زیادی از مخاطبین سینما جا بیاندازد. داستان این فیلم درباره آلیسون اسکات، زن جوان و موفقی است که به تازگی در شبکه تلویزیونی مشغول به کار شده. او در یک مهمانی شبانه با بن استون (با بازی ست روگن)، پسری بیکار و بی مسئولیت که همراه دوستانش زندگی راحت و بی هدفانه ای دارد، آشنا می شود و...

این فیلم که از معدود فیلم های غیر کمدی ست روگن به حساب می آید، فیلمی زندگینامه ای در مورد استیوجابز، مدیرعامل پیشین شرکت اپل، است. روگن در این فیلم در نقش استیو وازنیاک، دوست و همکار استیو جابز و از بنیانگذاران اپل، ظاهر می شود. این فیلم بود که روگن را تا مرز دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد هم پیش برد. داستان فیلم در مورد چالش هایی است که جابز و وازنیاک در مسیر تثبیت اپل به عنوان یک برند جهانی پشت سر گذاشتند.

این فیلم یک فیلم آخرالزمانی با بن مایه های کمدی است. در این فیلم نیز روگان را به عنوان یک کمدین و بازیگر آماده می بینیم که بار اعظم کمدی فیلم را بر شانه های خود قرار داده است. فیلم در مورد تعدادی دوست است که بعد از مدت ها کنار هم جمع می شوند و در نهایت و به ناگهان آخرالزمان اتفاق می افتد و حوادثی را به همراه دارد که معمولا بارها در مورد آن ها شنیده ایم؛ منتها این بار با زبان طنز و شوخی.

با وجود اینکه در این فیلم جوزف گوردون لویت ایفای نقش اول را به عهده دارد، اما نقش ست روگان در تزریق کمدی به این فیلم همچنان غالب است.

آدام در یک ایستگاه رادیویی کار می کند و همراه با نامزدش زندگی آرام و خوبی دارد. مدتی است که او دچار کمردردهای شدید شده و برای بررسی بیشتر به پزشک مراجعه می کند. در مطب دکتر، حقیقتی تلخ انتظارش را می کشد: او به بیماری شوانوما مبتلاست و دلیل کمردردهایش وجود توموری بزرگ در ستون فقراتش است.

ست روگن در این فیلم هم نقش اصلی را به عهده ندارد. اما با وجود این، نقش بسیار پررنگی در شکل گیری ابعاد کمدی فیلم ایفا می کند.

اندی استیتزر در یک فروشگاه لوازم الکترونیکی کار می کند و زندگی آرامی را پشت سر می گذارد. او میان همکارانش فردی محبوب است، اما وقتی آن ها متوجه می شوند که اندی در چهل سالگی هنوز رابطه ای نداشته است، تصمیم می گیرند برای تغییر این وضعیت به او کمک کنند. اندی در گذشته به دلیل تجربه های ناخوشایند در برخورد با جنس مخالف، از چنین روابطی فاصله گرفته بود. با این حال، آشنایی او با تریش، زن چهل ساله ای که نزدیک فروشگاه مغازه تجارت اینترنتی دارد، باعث می شود دوباره به فکر تجربه کردن رابطه بیفتد.