محسن عوضوردی: این روزها، با نزدیک شدن به تاریخ انقضاء برجام، بحث مکانیسم ماشه دغدغه ای ست که اذهان را درگیر خود کرده است. اما مکانیسم ماشه چیست؟ مکانیسم ماشه، فرایندی ست که طی آن اعضای برجام در موعد انقضای این قرارداد، میزان پایبندی ایران را به تعهداتش صحت سنجی می کنند و اگر تخطی از تعهدات سر زده باشد، به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع می دهند و اگر در مدت یک ماه، قطعنامه ای در تایید تعهدات یا فرصت مجدد به نفع ایران صادر نشود (یعنی مذاکرات برای مهلت بیشتر گرفتن منجر به شکست شود یا برجام تمدید نشود)، تمام قطعنامه های قبلی سازمان ملل متحد بر علیه جمهوری اسلامی ایران فعال خواهند شد؛ قطعنامه هایی که پس از صدور قطعنامه 2231، متوقف شده بودند. در این فرایند، اعضای دائم شورای امنیت حق وتو ندارند، یعنی عملا بلیط چین و روسیه سوخته است. قطعنامه های قبل از 2231، چه بودند و چه محتوایی داشتند؟ قطعنامه 1696: درخواست توقف غنی سازی ایران که طی نشست شماره 5500 با 14 رای به تصویب رسید. قطعنامه 1737: تحریم سیستمهای پرتاب تسلیحات هسته ای و ممنوعیت آموزش اتباع ایرانی توسط دیگر کشورها(سال 2006، 1385) قطعنامه 1747: تحریم تسلیحاتی علیه ایران! به موجب این قطعنامه ایران از تجهیز، فروش یا انتقال مستقیم و غیرمستقیم هرگونه سلاح و تسلیحات متعارف ثبت شده در سازمان ملل یا کالا مرتبط با آن توسط کشور خود یا اتباع، هواپیماها و کشتی های ایرانی منع گردید؛ و بقیه کشورها نیز حق خرید این اقلام را از ایران ندارند. همچنین، طبق این قطعنامه هیچ کشوری حق آموزش، سرمایه گذاری، کمک مالی یا سایر خدمات مرتبط با این موارد را ندارد. در این قطعنامه افراد و نهادهای مرتبط با انرژی اتمی در فهرست تحریم شورا امنیت قرار گرفتند.(2006،فروردین 1386) قطعنامه 1803:اشاره مجدد به سیستم های پرتاب تسلیحات هسته ای، تحریم هایی اقتصادی از جمله کنترل صادرات و واردات ایران و خصوصاً کالاهایی که دارای مصرف دوگانه در صنایع نظامی و غیرنظامی وضع گردید و برخی محدودیت ها برای بانک ها و موسسات ایرانی تصویب شد.(مارس 2008) قطعنامه 1929: در این قطعنامه که در تاریخ 9 ژوئن 2010 تصویب شد، علاوه بر تمامی موارد بالا از جمله موارد مرتبط با تحریم های تسلیحاتی، ایران حق خرید و فروش موشک های بالستیک و ایجاد منفعت از این فناوری را ندارد. همچنین هرگونه انتقال هرگونه تانک، خودروهای زرهی، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، توپخانه کالیبر بالا، کشتی های نظامی، موشک و سیستم ها و قطعات مرتبط با آن ها به ایران توسط کشورهای دیگر ممنوع گردید. بنا بر مرور قطعنامه های مذکور فشنگی که با چکانش ماشه شلیک می شود، کاملا جنگی است، زیرا: 1.معاملات تجاری با اهداف خدماتی و رفاهی کاملا منع و تهدید می شوند. شاید مخاطب بگوید که با توجه به تحریم های آمریکا، اکنون هم این معاملات با ایران ممنوع بوده است. این ادعا درست است، اما برخی کشورها با خطر کردن یا ترفندهای دور زدن، تجارت خود با ایران را ولو به تهاتر، حفظ کرده اند. اما بعد از فعال شدن ماشه و برگشت تحریم های ذیل قطعنامه های مذکور[1803، نه تنها آمریکا، بلکه جامعه جهانی مقابل کشورهایی که با ایران معاملاتی دارند خواهد ایستاد. برای تک تک کشورهای جهان، جز ایران،[احتمالا] کوبا، ونزوئلا و کره شمالی وجهه و مشروعیت جهانی اهمیت زیادی دارد و هیچ کشوری به غیر از کشورهای مذکور، برای آرمان خود، وجهه جهانی شان را آسیب نخواهند زد. پیامد: فلج شدید اقتصادی . 2. امکان بروزرسانی تکنولوژی سخت و نرم وجود نخواهد داشت. همانطور که در قطعنامه های 1803 و 1747 و 1903 اعلام شد، هر گونه معامله و انتقال هرگونه جنگ افزار و حتی آموزش در این حوزه ها بر دیگر ملل با منع شده است. همچنین ایران نیز نمی تواند طرف فروشنده باشد. پیامد: آسیب دیدن زیرساخت های نظامی 3.اجبار به توقف غنی سازی: طبق قطعنامه 1696،ایران موظف به توقف غنی سازی است. اگر از این مورد تخطی شود، حملات نظامی بر علیه مواضع جمهوری اسلامی، مشروعیت بیشتری خواهند یافت. پیامد: آتش جنگ، با شدت بیشتری، شعله می افروزد. پیامد کلی و نهایی: افزایش احتمال جنگ و درگیری نظامی با چاشنی شکل گیری ائتلاف های بین المللی! |