در شرایطی که به نظر می رسد دیوار بی اعتمادی میان مقامات ایران و امریکا هر روز قطورتر و بلندتر می شود، عبور از این شرایط به عزم جدی دوطرف برای گفت وگو و مذاکره نیاز دارد. طی 24ساعت اخیر 3تن از مقامات بلندپایه کشور از ضرورت پیگیری رویکرد دیپلماسی و گفت وگو در مواجهه با ایالات متحده سخن گفتند تا پرونده مهم ترین معادله ایران در عرصه روابط بین الملل یک بار دیگر در عرصه افکار عمومی باز شود. به گزارش اعتماد، چراغ نخست در این زمینه را مسعود پزشکیان روشن کرد. زمانی که در سخنرانی خود در اجلاس سران شانگهای اعلام کرد: در اینجا اعلام می کنم ایران همواره برای یافتن راه حلی دیپلماتیک جهت حل و فصل مسالمت آمیز برنامه صلح آمیز هسته ای خود آمادگی داشته و دارد. پس از مسعود پزشکیان نوبت به خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید که تلویحا از تایید رهبری برای انجام مذاکره بگوید. خسروپناه در این زمینه اعلام کرد: اصل مذاکره، حتی به صورت غیرمستقیم با امریکا، پس از جنگ مورد تأیید رهبری بوده است. دیروز اما علی لاریجانی با صراحت بیشتری در این خصوص صحبت کرد و در دیدار با فعالان رسانه ای گفت: ما به دنبال مذاکره عاقلانه هستیم. مجموعه این اظهارنظرها نشان می دهد که پرونده مذاکره ایران و امریکا یک بار دیگر گشوده شده و در صورتی که مقامات امریکایی آماده باشند می توان به سمت توافق سازی حرکت کرد. این احتمال زمانی جدی تر مطرح شد که برخی گمانه زنی ها حاکی از آن است که یکی از موضوعات مهم مطرح شده در دیدار پزشکیان و پوتین در حاشیه اجلاس سران شانگهای مرتبط با بحث مذاکره ایران و امریکا بوده است. برای ارزیابی موضوع گفت وگویی را با حسین نورانی نژاد و محمد صادق جوادی حصار انجام داده تا درباره ابعاد مختلف این مذاکرات و بایدها و نبایدهای آن بحث و تبادل نظر کند. حسین نورانی نژاد: انسجام ملی مهم ترین برگ برنده ایران در مذاکره با امریکاست حسین نورانی نژاد قائم مقام حزب اتحاد ملت در خصوص فضای جدیدی که در خصوص مذاکرات ایران و امریکا شکل گرفته می گوید: ما اصلاح طلبان که همواره از مذاکره و محوریت دیپلماسی در تعامل و ارتباط با دیگر کشورها استقبال کرده و بر آن اصرار داشتیم طبیعی است که از مواضع اخیر مقامات ایرانی در خصوص مذاکره با امریکا نیز حمایت خواهیم کرد. اصولا مذاکره با طرف هایی که با آن ها اختلاف وجود دارد، معنا پیدا می کند، وگرنه با دوستان و همفکران که همواره گفت وگو و بحث و مشورت صورت می گیرد. اما با طرف هایی که تخاصم و دشمنی و تعارض وجود دارد و مشکلاتی میان دولت ها و کشورها شکل می گیرد، مذاکره اهمیت بیشتری پیدا می کند. از سوی دیگر باید توجه داشت که ایران در وضعیت آتش بس قرار دارد و برای کشورمان وضعیت پایداری وجود ندارد. در شرایطی که ایران هرگز تمایلی برای جنگ نداشته، هر دو جنگی که ایران در سال های پس از انقلاب تجربه کرده تحمیلی و حاصل تهاجم خارجی بوده است. این تحلیلگر سیاسی با اشاره به اینکه ایران برای اینکه بتواند مانع خصومت ورزی دولت ها و دیگر کشورها شود باید بر راهبرد مذاکره و دیپلماسی پافشاری کند، می گوید: با توجه به تجربه های قبلی، باید احتیاط بیشتری چاشنی مذاکرات با امریکایی ها باشد. اما موضوعی که خط قرمز مذاکره کنندگان را تشکیل می دهد، منافع ملی و حفظ کشور و آرامش ایرانیان و صدمه نخوردن به موجودیت، امکانات، زیرساخت ها و داشته های ایران است. باید سایه جنگ و تنش و نگرانی را از سر مردم و کشور دور کرد. هرچند ایران هرگز آغازگر جنگ و تنش نبوده اما باید مانع تنش آفرینی دیگران نیز شد. از این جهت بنا بر سیاق اصلاح طلبی خودمان از اصل مذاکره به خصوص مذاکره مستقیم و استفاده از همه ابزارهای دیپلماسی از جمله دیپلماسی عمومی برای برداشتن سایه جنگ از سر کشور استقبال می کنیم. نورانی نژاد در پاسخ به این پرسش که برگ برنده ایران در مذاکره احتمالی با امریکا چه خواهد بود؟ می گوید: در شرایط فعلی که ایران جنگ 12روزه را پشت سر گذاشته است، انسجام داخلی مهم ترین برگ برنده ایران است. باید دست مذاکره کنندگان ایرانی را برای کسب بهترین دستاورد پر کنیم. این کارت بازی ایران باید حفظ و تقویت شود. در گذشته اعلام شد که برای حل مشکلات اقتصادی، ایران باید مشکلاتی که در حوزه سیاست خارجی وجود دارد را حل و فصل کند. با توجه به رخدادهای پس از 7 اکتبر مقدمه دیگری به این ضرورت ها اضافه شده و آن اینکه در ایران برای حل معضلات اقتصادی باید مشکلات حوزه سیاست خارجی حل شود. امروز مهم ترین کارت برنده ایران برای حل مشکلات سیاست خارجی، اتحاد ملی و انسجام اجتماعی داخل کشور است. قائم مقام حزب اتحاد ملت یادآور می شود: در شرایطی که سایر کارت های منطقه ای ایران با مشکلات و لطماتی همراه شده ایران ناچار است از کارت انسجام داخلی اش حداکثر بهره برداری را صورت دهد. این ضرورت باعث خواهد شد برخی اصلاحات در عرصه داخلی هم به نفع مردم صورت گیرد. اگر امروز هم در کلیشه های همیشگی گرفتار نشویم می توانیم خلق امید کنیم. با تصمیمات بزرگ است که امیر ایرانیان خلق شده و تقویت می شود. لازم است از برخی عادات کلیشه ای در تصمیم سازی ها و سیاست گذاری هایمان دست بکشیم. نورانی نژاد در پایان می گوید: به نظرم موضع آقای لاریجانی، مثبت و منطقی است. باید با حضور بیشتر در دیپلماسی عمومی و ارتباط آزاد و مستقل جامعه مدنی ایران با فعالان و احزاب و جنبش های حقوق بشری و ضد جنگ در جهان، این موضع صلح طلبانه را تقویت کرد. حاکمیت و به خصوص نهادهای امنیتی باید به جامعه مدنی ایران به چشم فرصتی برای ایران نگاه کنند و نه رقیب یا تهدید. محمد صادق جوادی حصار: ایران باید با امریکا بدون پیش شرط گفت وگو کند محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاح طلب درباره رویکرد نظام برای دنبال کردن رویکرد گفت وگو و مذاکره با امریکا می گوید: همانطور که علی لاریجانی اخیرا اشاره کرده، مذاکره با امریکا هدف نیست، بلکه اساسا مذاکره ابزاری است که دو طرف از طریق آن بتوانند به اهداف مورد نظر خود دست پیدا کنند. ایران همواره به دنبال حل مشکلات از طریق گفت وگو و مذاکره بوده و هرگز آغازکننده هیچ جنگی نبوده است. مگر اینکه مجبور باشد در شرایطی خاص از خود دفاع کند. همانطور که در جنگ 12روزه تلاش کرد از خود دفاع کند. کم هزینه ترین، معقول ترین و منطقی ترین روش برای حل مناقشات بین ایران و امریکا مذاکره بین دو کشور است. گمان می کنم چاره ای هم جز این نیست که در شرایطی با امریکایی ها بدون حجاب و بدون مانعی در میانه گفت وگو کنیم. جوادی حصار ادامه می دهد: چونکه 100آید 90 هم پیش ماست. اروپایی ها حتی در شرایطی که امریکا از برجام خارج شده بود و آن ها متعهد به حفظ منافع ایران در برجام شده بودند با نهیب امریکا عقب نشینی کردند و هیچ کدام از تعهداتشان در مورد ایران را اجرایی نکردند. امروز هم هیچ معاهده ای با اروپایی ها به سرانجام نمی رسد، الا اینکه ما مشکلاتمان را با امریکا حل کنیم. اگر مشکل ایران با امریکا حل شود، اروپایی ها هم مشکلی با ایران نخواهند داشت و منفعت خود را در همراهی و همکاری با ایران می بینند. همانطور که آقای پزشکیان اخیرا در جمع اهالی رسانه به صراحت فرمودند اگر گفت وگو نکنیم، چه کنیم؟ ایران باید به سمت مذاکره و گفت وگو گام بردارد. نه اینکه از جنگ می ترسیم، نه. در روز واقعه ایران اگر ناچار شود، می جنگد و از خود دفاع می کند. اما چرا وقتی می توان امکانات و بودجه ای را صرف سازندگی و توسعه کشور کرد، منابع کشور صرف بازسازی شود؟ منطق جنگ و بعد بازسازی، رویکردی منطقی نیست. این فعال سیاسی یادآور می شود: یکسال قبل در گفت وگو با خود شما عرض کردم ایران باید به استقبال گفت وگو با امریکا برود بدون اینکه پیش شرطی را بپذیرد. امروز هم حرفم همین است. در مذاکره و گفت وگو هم اصل بر داد و ستد است. رفتار یک طرفه و لجاجت روی دیدگاه ها فایده بخش نیست. ایران و امریکا دو کشور مستقل و حافظ منافع خود هستند و می توانند با هم به یک درک مشترک برسند. حداقل در بخش هایی که دو کشور تعارض منافع ندارند می توانند به توافق برسند. امریکا مبتنی بر ادعاهای اسراییل از ایران قدرتمند، احساس ناامنی می کند. ایران هم می تواند بگوید که اسراییل منطقه را ناامن کرده است. این اسراییل است که ده ها، صدها کلاهک هسته ای دارد و مدام به همسایگانش یورش می برد. اما ایران هرگز در منطقه اقدام هسته ای و نظامی مخرب انجام نداده و به اذعان سازمان ملل و ناظران سازمان ملل، همواره به تعهداتش عمل کرده خطر دارد و اسراییل خطر ندارد؟ معتقدم اگر دوطرف در مسیر منطق حرکت کنند به نتایج مناسبی می رسند، اما اگر قرار باشد امریکا جانب اسراییل و کشورهای غربی را گرفته و منافع آن ها را پیگیری کند، کار به سرانجام مورد نظر دوطرف ختم نمی شود. او با اشاره به اینکه بسیاری از گزارش هایی که در خصوص ایران تدوین می شود از طرق گروهک های مخالف ایران تهیه شده است. اگر امریکا بپذیرد در یک گفت وگوی منطقی و سالم وارد شود، ایران هم باید بپذیرد که در یک ماراتن مذاکراتی حاضر شده و مستقیما با دولت ترامپ گفت وگو کند. اما اگر قرار باشد ایران به صورت غیر مستقیم گفت وگو کند و منافع طرف های مختلفی مانند اروپاییان و اعراب و… در مذاکرات سایه بیندازد، همانطور که ظریف هم اشاره کرده، مسیر دوساله برای رسیدن به سندی مانند برجام، 20ساله باید طی شود. لذا فکر می کنم منافع کشور، امنیت خاطر شهروندان، اقتصاد نیازمند ثبات و آرامش و… اقتضا می کند اگر امریکایی ها درخواست مذاکره دهند و منصفانه و انسانی و قانونی رفتار کنند، ایران هم باید پای میز مذاکره حاضر شود و بر اساس روابط بین الملل، مراوده و تعامل داشته باشد. جوادی حصار در پایان می گوید: به اعتقاد من مذاکره با امریکا همانطور که می تواند مخرب باشد، همانطور هم می تواند سازنده باشد. این رفتار ما و طرف مقابل است که سرنوشت مذاکرات و شیوه رسیدن به توافق را تعیین می کند. |