صندوق وقفی دانشگاه هاروارد، برای اولین بار در تاریخ، بخشی از سرمایه خود را به بازار طلا وارد کرد. بودجه این دانشگاه از بخش های مختلفی مانند وقف، شهریه دانشجویان، کمک های خیریه، قراردادهای تحقیقاتی و کمک های دولت تامین می شود. اقدام اخیر دانشگاه هاروارد می تواند سایر صندوق های وقفی و بازنشستگی عمومی را نیز وارد بازار طلا کند. به گزارش دنیای اقتصاد، اگرچه طلا در سه ماه دوم سال 2025 تنها شاهد حدود 5.7 درصد رشد قیمت بود، اما این دوره نقطه عطفی در بازار طلا بود؛ زیرا صندوق وقفی دانشگاه هاروارد برای نخستین بار در تاریخ خود وارد بازار طلا شد. پس از سال ها بی توجهی به دارایی های جایگزین، شرکت مدیریت سرمایه هاروارد (Harvard Management Company) در فاصله آوریل تا ژوئن، بیش از 101 میلیون دلار از صندوق SPDR Gold Shares، یعنی بزرگ ترین صندوق ETF مبتنی بر طلا در جهان، خریداری کرد. این شرکت، همچنین بیش از یک میلیون و 900 هزار سهم از صندوق iShares Bitcoin Trust متعلق به بلک راک را به ارزش تقریبی 117 میلیون دلار خریداری کرد. بررسی سبد سهام این صندوق نشان می دهد که اکنون طلا و بیت کوین در مجموع 15 درصد از پرتفوی عمومی آن را تشکیل می دهند. این در حالی است که گزارش ها در پایان سال گذشته، حاکی از تنها 3 درصد سرمایه گذاری در دارایی های واقعی بودند که کمتر از یک درصد آن مربوط به منابع طبیعی بود. تاثیر این اقدام را برای سایر صندوق های وقفی و بازنشستگی عمومی، نمی توان دست کم گرفت. طبق گزارش موسسه Thinking Ahead، این بخش در سال گذشته ارزش جهانی خود را به رکورد 58.5 هزار میلیارد دلار رساند. در گزارش 2025 این موسسه آمده است که صندوق های بازنشستگی و وقفی به طور میانگین 45 درصد سرمایه خود را در سهام، 33 درصد در اوراق قرضه، 20 درصد در سایر دارایی ها و 2 درصد را به صورت نقدی نگهداری می کنند. این صندوق ها معاملات مالی بلندمدتی در بازار جهانی انجام می دهند؛ ضمن خرید اوراق بلندمدت، در سرمایه گذاری های خصوصی و بازارهای اعتباری غیرعمومی مشارکت می کنند که سرمایه را برای دهه ها قفل می کند. این شرکت ها به ندرت به روندهای کوتاه مدت توجه می کنند. با اینکه طلا سابقه طولانی در عملکرد بهتر نسبت به بازار سهام دارد، اما سال هاست توسط صندوق های بازنشستگی و وقفی نادیده گرفته شده؛ زیرا آن را یک دارایی پیچیده قلمداد می کنند. مدیران این صندوق ها پیش تر بر این باور بودند که نمی توان ارزش گذاری دقیقی روی طلا انجام داد؛ برای همین تمایل چندانی به خرید آن نداشتند. برخلاف سهام که سود تقسیمی می دهد یا اوراق قرضه که بهره پرداخت می کند، طلا هیچ جریان نقدی یا سود مشخصی تولید نمی کند. سرمایه گذاران نهادی معمولا دنبال دارایی هایی هستند که بازده مشخص و قابل پیش بینی داشته باشند تا ریسک را بهتر مدیریت کنند. طلا چنین مشخصه ای ندارد. همچنین، مدیران صندوق های بازنشستگی و وقفی معمولا باید محافظه کار باشند و از ریسک های غیرقابل اندازه گیری اجتناب کنند؛ چرا که مسوولیت آنها حفظ سرمایه افراد و اطمینان قطعی از بازدهی است. به همین دلیل، طلا تا مدت ها جزو دارایی های محبوب آنها نبوده است. |