صفحه اصلی     اقتصادی     اجتماعی     سیاسی     ورزشی     بین الملل     RSS     تماس با ما  
پنجشنبه، 23 مرداد 1404 - 00:50   
 آخرین خبرها
  بیوگرافی متئو استاماتوف/ دفاع چپ بلغاری لینک‌شده به پرسپولیس را بیشتر بشناسید
  تصاویر؛ تکه‌ای برای زندگی
  ببینید؛ حمله‌ سریع و غافلگیرکننده روباه به یک سنجاب
  بخش مهمی از سفر به لبنان که لاریجانی منتشر کرد!
  رونمایی ایران از موشک قاره پیما / موشک رستاخیر چه قابلیت‌هایی دارد؟
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 30272صفحه نخست » اخبار مهمچهارشنبه، 22 مرداد 1404 - 11:05

حسین به روایت نواندیشان؛ به مناسبت اربعین: از خرافه‌زدایی تا همسویی با ارزش های مدرن


بی‌آن‌که بخواهیم نقش روحانیونی چون مرتضی مطهری را در مقابله با خرافه در عاشورا و نقل‌های تاریخی ساختگی و نامستند انکار کنیم اما سهم اصلی را باید به روشن‌فکری دینی داد.

مهرداد خدیر طی یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: هرچند در نگاه بیرون فرهنگ عاشورایی گرامی داشتِ یک واقعه بعد از گذشتِ قریب 1400 سال از وقوع آن و با تمام سوز و گداز و اشک و آه و گاه بیش از فراق نزدیک عزیزان و بستگان رخدادی شگرف است که در تاسوعا و عاشورا جلوه می کند اما شگفتی شان بیشتر می شود وقتی در اربعین یا چهل روز بعد از آن باز آن شعله ها درمی گیرد.

به دو سبب: وجه نخست اینکه جز برای این واقعه آیین چهلم در پی سال گرد مرسوم نیست چندان که وقتی عزیزی درمی گذرد در سومین و هفتمین و چهلمین شب بعد از فراق، داغ را تازه می کنند و از سال بعد تنها سال گرد برگزار می شود نه چهلم بعد از آن نیز.

دوم از این رو که در سال های اخیر سنت پیاده روی در مسیر نجف به کربلا که در زمان حکومت صدام حسین تقریباً به فراموشی سپرده شده بود احیا شده است و همه ساله میلیون ها نفر از ایران و برخی کشورهای دیگر رهسپار عراق می شوند تا در این پیاده روی عمومی شرکت کنند و محدودیت ها و قیود حج را هم ندارد و چه بسا زودتر باز می گردند و به هر میزان که بخواهند یا بتوانند پیاده روی می کنند. برخی معتقدند تاسوعا و عاشورا بیشتر ایرانی و اربعین عراقی است ولی حضور پرشمار ایرانیان با این انگاره سازگار نیست.

شاید چون شکل و شمایل مراسم کنونی تاسوعا و عاشورا ریشه در آیین های دوران صفوی دارد که نسبتی با عثمانی نداشتند حال آن که عراق آن زمان بخشی از امپراتوری عثمانی به حساب می آمد این تفکیک صورت پذیرفته است. در مقاطعی هم پیاده روی برای در امان بودن از مخاطرات بوده است. آیینی که اکنون حتی در نوع خاصی از گردشگری که به گردشگری مذهبی شهرت دارد تعریف شده است.

تا اینجا اما همه صحبت از سنت و مذهب بود و حسین و تاسوعا و عاشورا و اربعین او چه نسبتی با روشن فکری دینی دارد خاصه این که به تصریح مرتضی مطهری گاه از خرافه و پیرایه هایی ناسازگار با عقل و مستند تاریخی هم مصون نمانده و مواردی از آن ها را در کتاب حماسه ی حسینی برشمرده است. بنا بر این پرسشی جدی درمی گیرد که اگر هدف از این نحله ی فکری را خوانش عقلانی از دین بدانیم چگونه این دو بر هم اثر گذاشتند؟

اقبال لاهوری؛ عشق با عقل هوس پرور چه کرد؟

اگر بخواهیم نسب روشن فکری دینی را به زمین و زمانی دورتر ببریم باید از محمد اقبال لاهوری روشن فکر مسلمان شبه قاره آغاز کنیم که به او لقب شیعه ترین سُنی داده اند و ایرانی ترین خارجی! راز آن در علاقه ی او به حسین بن علی است و هنگامی که چنین سروده است:

آن شنیدستی که هنگام نبرد

عشق با عقل هوس پرور، چه کرد؟

آن امام عاشقان، پورِ بتول

سَرو آزادی ز بُستان رسول

وقتی از منظر عشق و آزادی به حسین نگریسته است روشن است که با نگاه سنتی مذهبی تفاوت دارد چراکه هم عشق هم آزادی مفهومی مدرن اند و در سنت دینی اگرچه محبت و دوست داشتن آمده اما عشق چه به معنی جاری و زمینی و چه عرفانی نه. همچنین آزادی که برآمده از انقلاب فرانسه است و در متون و حتی در اشاره به عاشورا از آزادگی یا حُریت گفته شده و نه آزادی و از این رو می توان نگاه اقبال را در این چارچوب قرار داد:

سرخ رو، عشق غیور از خون او

سرخیِ این مصرع از مضمون او

به خاطر همین پیشینه است که برخی بر این باورند که واژه حسین در سرود ملی پاکستان - کشوری که بعد از مرگ اقبال زاده شد- همان حُسین است نه حَسین اگرچه دومی هم باشد باز از همان خانواده است:

پاک سرزمین شاد باد

کشور حسین شاد باد

در روضه های سنتی نشانی از عشق و آزادی نیست و از این منظر می توان راز علاقه اقبال را دریافت.

مهم تر این که اقبال انگیزهٔ قدرت در رویکرد حسین بن علی را صراحتاً مردود می شمرد و این هم یکی از وجوه اشتراک در نگاه روشن فکری دینی به عاشوراست. چندان که می گوید:

مدّعایش سلطنت بودی اگر

خود نکردی با چنین سامان، سفر

اگر به قصد تصاحب قدرت با اعمال خشونت و جنگ روانه شده بود چرا باید زن و فرزند را همراه می برد در حالی که احتمال اسارت آن ها هم متصور بود کما این که شوهر زینب همراهی نکرد و اگرچه اجازه داد اما محتمل می دانست. همچنین از زبان دکتر سروش به عنوان مشهورترین و مهم ترین نماد روشن فکری دینی تعبیر ایمان نوشونده را بسیار شنیده ایم و از تعابیر کلیدی اوست. اقبال به این هم اشاره دارد و آن را از ویژگی های واقعه عاشورا می داند:

تار ما از زخمه اش لرزان هنوز

تازه از تکبیر او، ایمان هنوز

بازرگان؛ علیه استبداد

نیای روشن فکری دینی در روزگار ما اما بی گمان مهندس مهدی بازرگان است که هرچند بیشتر برای آشتی علم و دین کوشید و اواخر عمر به این نتیجه رسید که بار زیاد نباید بر دین نهاد و آمده برای آن که بشر از دنیای دیگر غافل نشود و به جای خدایان متعدد، خدای یگانه را بپرستد و اقتصاد و سیاست و اجتماع و فرهنگ را باید به عقل بشری سپرد اما از پیش قراولان این عرصه است و اگر نبود با همه ی بیزاری و دوری از فلسفه بارها مورد ستایش دکتر سروش قرار نگرفته بود.

نگاهی به برخی از تعابیر بازرگان درباره امام حسین در سخنرانی یی که یک سال و چند ماه قبل از درگذشت او ایراد شده این نگاه را نشان می دهد و مهم ترین ویژگی حسین بن علی را مبارزه با آفات رسالت ذکر می کند و جالب این که به زیارت عاشورا استناد می کند که بر سر آن دو نوع حرف و حدیث است. یکی اضافاتی که حمل بر اهانت به برخی مقدسات اهل تسنن و نامعتبر شناخته شده و دیگری خود آن که از دید دکتر سروش محل تردید است. بازرگان اما به همین زیارت عاشورا استناد می کند و می گوید: واقعه کربلا، یک واقعیت و یک اهمیت واقعی تاریخی در دنیاست، حدفاصل مابین دو دوران از تمدن بشریت است.

یک زمانی بود که ظالم ها ظلم می کردند و ظلم آن ها- یعنی پادشاهان؛ حکام، امیران، ارباب ها، گردن کلفت ها- ظلم مشروع حساب می شد، یعنی اگر مثلاً نرون شهر روم را آتش می زند، به نظر کسی نمی آمد که چرا نرون شهر رم را آتش زده، چرا؟ خُب، چون شهر رم مال امپراتور است، مال خودش است.

یا در تاریخ انقلاب فرانسه می نویسند وقتی پیش لویی چهارده اظهار می کردند که دولت باید تصمیم بگیرد که مثلاً فلان کار بشود یا نه، و تو این کار را با مدارا انجام بده، او گفت، دولت یعنی من، من دولتم، این حرف ها چیست؟ یا محمدعلی میرزا وقتی علیه مشروطیت شمشیر کشید، صریح می گفت اجداد من با زور بازو و با شمشیر این مملکت را گرفتند، مملکت مال من است، پس این وکلا غلط می کنند فضولی می کنند. اشکال ندارد! بروند مجلس ولی وارد سیاست نشوند. این حرف او بود.

همه ی دیکتاتورها، همه ی گردن کلفت ها، عملی که می کردند، مالک الرقابی و جانشینی خدا را می کردند، و این هم به نظر مردم و هم به ادعای خودشان یک امر عادی می آمد. خُب طبیعی است که بگویند: اَلْحَقُ لِمَنْ غَلَب حق با کسی است که غالب شد.

ده، دوازده قرن قبل از آن، وقتی اسلام آمد، پیغمبر در رسالتش، اصلاً و ابداً نه فحش داد، نه مشت گره کرد، نه زور گفت، صرفاً تذکر داد… در یکی از جلسات مرحوم طالقانی گفت آخر علت و منشأ این نهضت حسین و این قیام چه بوده؟ چرا نمی گوییم؟ چرا نمی گویند؟ نوبت به بنده که رسید گفتم خیلی واضح است مبدأ و منشأ این حرکت، حرکت علیه استبداد بود… ضداستبداد بود، چون تعیین ولیعهد- یعنی برخلاف حاکمیت ملت- اولین عملی است که هر سلطان مستبد می کند، ملّت است که باید بگوید کی حکومت بکند.

شریعتی و خوانش انقلابی

هرچند از اقبال و بازرگان گفته شد اما کیست که نداند بیشترین تأثیر را شریعتی گرفت و گذاشت. نقل شده که در دوران اقامت در پاریس برای اصلاح موی و سر و هزینه کمتر مطابق زیست دانشجویی به محله الجزایری ها می رفته و روزی در آرایشگاه و در ساعت انتظار کتاب فرانتس فانون را می بیند و این جرقه در ذهن او شکل می گیرد که برای ارتباط با توده بهره از فرهنگ دینی حماسی کارآتر است و از آن پس همت خود را صرف ترسیم چهره روزآمدتری از شخصیت های صدر اسلام می کند و طبعاً شاخص ترین آنان امام حسین بوده است و حاصل آن را دربازگشت در 8 سخنرانی در سال های 1349 و 1350 خورشیدی در حسینیه ارشاد می بینیم.

خود نام آن مجموعه هم گویاست: حسینیه که هیچ شباهتی با هیچ حسینیه دیگر نداشت و کاملاً مدرن بود. چهره های مذهبی اما به لحاظ مالی متمکن و مستقل مانند محمدعلی همایون و محمد علی نوید و ناصر میناچی البته بیشتر به دنبال جذب روحانیون نواندیش مانند مرتضی مطهری بودند اما بازار شریعتی چنان رونق گرفت که نام حسینیه ارشاد با او درهم آمیخت و جالب است اشاره شود که نام کنونی وزارت فرهنگ و ارشاد هم برگرفته از علاقه دکتر میناچی وزیر دولت موقت بازرگان به شریعتی و حسینیه ارشاد بود و افسوس که واژه ارشاد به خاطر گشت ارشاد مطرود و مطعون شده و به جای خوانش اختیاری و مدرن از دین یادآور خوانش طالبانی از اسلام است و از قضا سرکنگبین صفرا فزود!

با این که آقای مطهری خود با روحانیت سنتی فاصله داشت و از دعوت کنندگان شریعتی بود اما نگاه او به امام حسین را روضه مارکسیستی توصیف کرد!

اساساً یکی از دلایل تحمل حسینیه ارشاد مادام که با مطهری شناخته می شد تحلیل ساواک از خطر اصلی بود که آن را مارکسیست ها می دانستند و نه مذهبی ها و وقتی مطهری رفت و میدان به دست شریعتی افتاد و در خانه اعضای مجاهدین کتاب های او را یافتند هم ارشاد را بستند و هم شریعتی را گرفتند.

تا قبل از شریعتی مفهوم شهادت هم این قدر وسیع و عمیق نبود. خود کلمه هم در قرآن به معنی گواهی دادن است. از ابتکارات دیگر او تمرکز بر کلمه ثار است و تبدیل خون به نماد چندان که در جریان انقلاب شعار خون بر شمشیر پیروز است رایج شد و شریعتی بود که به جای قیام، کلمه انقلاب را به کار برد در حالی که می دانیم انقلاب اصطلاحی درون دینی نیست و کاملاً غربی و برگرفته از انقلاب فرانسه است و گفت: هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام و در کنار حسین، از زینب نیز گفت و نه مانند روضه خوانان به قصد ذکر مصیبت و گریاندن که برای شوراندن و بیان مفهوم نوین پیام. تا قبل از آن پیام تنها برای پیامبر یا پیغمبر به عنوان معادل رسول به کار می رفت اما اینجا مفهوم مدرن پیام مدنظر بود با همان تعریف مک لوهانی و رسانه ای.

مهم تر از همه اما همان شهادت بود و با این که انقلاب ایران بسیار کم تلفات بود (نزدیک به 2000 نفر با احتساب قربانیان سینما رکس آبادان و اعدامی های سازمان های چریکی) اما در جنگ ایران و عراق با 300 هزار قربانی این مفهوم بسیار رواج یافت و بالای آگهی های شهیدان جنگ می نوشتند: و شهید قبل تاریخ است.

جمله ای از دکتر شریعتی و احتمالاً با نیم نگاهی به خوانش های سوسیالیستی در حالی که می دانیم در قرآن کشته در راه خدا داریم که نمی میرد اما قلب تاریخ مفهومی مدرن است و این اندیشه انگیزه بخش حضور جوانان در جنگ خاصه در نیمه اول آن و حتی به قصد شهادت بود تا جایی که بعد از اتمام جنگ تلاش هایی صورت پذیرفت تا فرهنگ زندگی رواج یابد.

شریعتی چنان پای در طریق افراط و عاطفه و احساس نهاد که برای بذل جان در راه هدف یا شهادت به جای موضوعیت طریقیت قائل شد حال آن که در نگاه بازرگان و قبل تر اقبال خود شهادت هدف نبود بلکه به دنبال آزادی و رفع استبداد بودند.

موضوعیت به جای طریقیت تا بدان جا که انگار حسین رفته بود تا بمیرد. انگاره ای که دکتر سروش بعدتر و در فضای آرام تر درصدد نفی آن برآمد هرچند وجه عاشقانه را انکار کرد. شریعتی می گوید: شهادت در فرهنگ شیعه، مرگ تحمیلی و تراژدی نیست، بلکه یک درجه است. وسیله نیست، خود، هدف است؛ شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می کند.

حسین، از شهر خویش بیرون می آید، زندگی اش را رها می کند تا بمیرد! زیرا جز این سلاحی برای مبارزه ندارد، اگر نمی تواند دشمن را بشکند، لااقل به این وسیله رسوا کند، اگر نمی تواند قدرت حاکم را مغلوب سازد آن را محکوم کند. اکنون شهیدان کارشان را به پایان برده اند، و خاموش رفته اند. این ها دو کار کردند، یکی به ما آموختند که باید چگونه زندگی کنیم اگر می توانیم و چگونه بمیریم اگر نمی توانیم.

دیگر آنکه با خون خویش در محکمه تاریخ انسان شهادت دادند. حسین با ناتمام گذاشتن حج، آموخت که اگر امامت نباشد، هدف نباشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت مساوی است. زینب رسالت رساندن پیام شهیدان را به دوش گرفته است و اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ بازنگوید، کربلا در تاریخ می ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می مانند. رسالت زینب ابلاغ پیام کربلا است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین می گریند.

ما وارث عزیزترین امانت هایی هستیم که با جهادها و شهادت ها انسان های بزرگ در تاریخ اسلام فراهم آمده است، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشد. آن ها که رفتند، کاری حسینی کردند، و آن ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدی اند.

شاید این جملات آشناترین نقل قول ها برای خوانندگان این مطلب باشد چون طی تمام سال های جمهوری اسلامی در این قریب 47 سال صدها بار در صداوسیما و از تریبون های رسمی گفته شده و شگفتا که ادبیات شریعتی تنها در این وجه تبلیغ شد و آن هم در حکومت فق ها و روحانیون درحالی که به رواج اسلام منهای روحانیت متهم می شد و تعابیری چون زر و زور و تزویر یا طلا و تیغ و تسبیح نکوهش شده است. تعابیر او درباره شهادت و مرگ اما چنان رواج یافت که در پی وقوع آن به بازماندگان به جای تسلیت، تبریک و تسلیت گفته شد؛ کاری که در هیچ فرهنگ دیگری شبیهی ندارد.

شریعتی حتی برای شهید و شهادت دو مفهوم توصیف می کند و ایده شهادت به قصد شهادت و نه برای پیروزی را درمی اندازد. می دانیم که تا قبل از واقعه کربلا لقب سیدالشهدا برای حمزه عموی پیامبر به کار می رفت و بعد از آن یادآور امام حسین نواده پیامبر است.

تاثیر شریعتی و نگاه او بر شهادت بر انقلاب ایران به گونه ای است که در مراسم تشییع شهیدان انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی چون ابتدا تصور می شد تعداد آنان 72 نفر است و امام خمینی هم گفت ما در این واقعه عزیزانی به عدد شهدای کربلا از دست دادیم هاشمی رفسنجانی آیت الله بهشتی را به حمزه سیدالشهدا تشبیه کرد و یک ماه بعد محمدعلی رجایی نخست وزیر که به ریاست جمهوری رسیده بود 44 سال قبل در چنین روزهایی سخن خود در مراسم امضای حکم در جماران را با درود به سیدالشهدای انقلاب اسلامی سیدمحمدحسینی بهشتی به پایان برد.

هاشمی رفسنجانی البته ملاحظه کرد وگرنه در واقع مرادشان از سیدالشهدا بیشتر امام حسین است تا حمزه و او همچنان از شریعتی تاثیر پذیرفته بود که نام فرزند کوچک خود را یاسر گذاشت. درست مثل سیداحمد خمینی و نام هایی چون یاسر و عمار و حنیف و ابوذر و احسان همه برگرفته از فرهنگی است که شریعتی رواج داد وگرنه قبل از آن ترجیح خانواده های مذهبی اسامی معصومین و مشخصاً امامان بود نه چهره های تاریخ صدر اسلام که در زمره معصومین به شمار نبودند.

در باور شریعتی و در تفکیک حمزه و حسین هدف اولی پیروزی بود و آرمان دومی نفی خود در راه تقدسی که آن را در حال نفی شدن و از بین رفتن می دید. عمل حمزه را جهاد می نامد و عمل امام حسین را شهادت. از تعابیر دیگر و مشهور شریعتی درباره قیام امام حسین عید خون است که البته احتمالاً ابتکار خود او نبوده چون میرزاده عشقی قبل تر به کار برده بود.

با این تفاوت که میرزاده عشقی برای اعمال خشونت علیه دیگران به کار می برد و شریعتی هرگز خشونت را تقدیس نمی کند بلکه فداکاری و از خودگذشتگی را تقدیس می کند. عید خون میرزاده عشقی در واقع حمام خون در کشتار جبهه مقابل است و عید خون شریعتی هرگز چنین مجوزی نمی دهد و اگر تعبیر عید را به کار می برد برای آن است که از سوگ فاصله بگیرد تا تاسوعا و عاشورا و اربعین موسم گریستن و گریاندن نباشد و حتی به شور بسنده نمی کند و شور را در مقابل شعور و عادت را در مقابل عبادت می نشاند تا از یاد نبریم در روشن فکری دینی عقل فراموش شدنی نیست.

کافی است ببینیم میرزاده عشقی چه منظوری از عید خون داشته و بی سبب نیست که محمد قائد در اثر خواندنی خود با این عنوان از او یاد می کند: سیمای نجیب یک آنارشیست:

ای بشر! مظهر ظرافت شو / نه ز سر تا به پا، قباحت باش

مرضی، مانع شرافت توست / در پی رفع این نقاهت باش

وین تعدی است بر حقوق بشر / از پی دفع این جراحت باش

عید خون گیر، پنج روز از سال / سیصد و شصت روز، راحت باش

در نگاه او 5 روز عید خون تضمین کننده آرامش 300 روز دیگر سال است و روشن است که نسبتی با عید خون شریعتی ندارد که عید را در مقابل نگاه سوگ قرار می دهد.

شاعری چون شهریار میان دو تعبیر در نوسان است تا جایی که در یک سروده و در بیت های آغازین تعبیر اولی را مراد دارد و کمی بعدتر به توصیف شریعتی نزدیک می شود:

خرم آن مردان که روزی خائنین در خون کشیدند

زان سپس آن روز را هرساله عید خون گرفتند

در ادامه اما سراغ عشق می رود:

خاک لیلای وطن را جان شیرین بر سر افشان

خسروان عشق درس عبرت از مجنون گرفتند

سروش و خوانش عاشقانه

اگر شریعتی دین را ایدیولوژیک کرد و ثمره آن را نه او که مخالفان او چیدند سروش تمام تلاش خود را به کار بست تا جامه ایدئولوژی از تن آن به درآورد و وزن عقل در روشن فکری دینی را افزون کند بی آن که از اتکا به آموزه های حسینی محروم شود از این رو بود که به صراحت چنین گفت یا نوشت:

هیچ سند معتبری وجود ندارد که هدف امام حسین قیام و انقلاب بوده است. این واژه ها ترمولوژی زمانه ما هستند و ابداً ارتباطی با انگیزه امام حسین ندارند.

واقعه عاشورا بزرگ شده است چراکه شیعیان حاجت داشتند از این واقعه یک اسطوره بسازند و با پیوند زدن خود به این اسطوره هم هویت کسب نمایند، هم ابراز مظلومیت کنند و هم از مخالفان خود هویت ستانی کنند. سخن این نیست که شیعیان سخن گزافی گفته اند و یا از محدوده ی مجاز خارج شده اند. بلکه منظور من این است که آن ها از عاشورا برای ساختن و احراز هویت استفاده کردند. به گمان من این راه را ائمه ی اطهار ابداع کردند و به پیروانشان آموختند و آن ها هم خوب این درس را یاد گرفتند.

البته سرانجام این روش جواب داد و فقط در انقلاب اسلامی به نتیجه رسید. یعنی این آب ها و گریه ها پشت سد تاریخ جمع شد. آب فراوانی پدید آورد و وقتی سد گسسته شد، سیل آمد و سلسله پهلوی را برد. از ماجرای عاشورا فقط در انقلاب اسلامی استفاده شد. حتی صفویان وقتی روی کار آمدند و قدرت سیاسی را تصرف کردند از عاشورا استفاده کردند اما نه این قدر.

مهم ترین نکته در سخنان سروش یادآوری این واقعیت است که استثنا را نباید قاعده کرد کما این که دیگران هم گفته اند تاریخ 255ساله امامان شیعی ستیز و درگیری نیست و کافی است به روش امام علی در 25 سال و در مواجهه با سه خلیفه یا صلح امام حسن یا قبول ولایت عهدی از جانب امام رضا توجه کنیم تا بدانیم جز روزهای آخر زندگی امام حسین و آن هم پس از شکست در مذاکرات و البته سال های زندان امام هفتم دیگران در تقابل مستقیم نبودند اما شریعتی استثنا را قاعده کرد: امام حسین یک استثنا بود اما شریعتی این استثنا را به قاعده تبدیل کرد و با مخدر خواندن تفسیر سنت گرا از عاشورا، جنبه خون و مبارزه در آن را پررنگ کرد. او تصویری از امام حسین و زینب را بازسازی کرد که به معنای دقیق کلمه، آن ها انقلابی قرن بیستم بودند و قیام کرده بودند تا با ریختن خون شان حکومت بی تدبیر یزید را رسوا کنند. روحانیت اگرچه با شریعتی میانه ای نداشت اما به خوبی از این تحلیل او استفاده کرد.

برای این که بدانیم تعریف شریعتی چقدر انقلابی است سروش خود توضیح می دهد: برخی از فقهای اهل سنت چون ابوبکر ابن عربی که با ابن عربی معروف تفاوت دارد گفته است حسین به شمشیر جدش کشته شد. یعنی فق ها یک فتوا دادند که مجازات قیام علیه حکومت اسلامی مرگ است. یزید دقیقاً به این فتوا متوسل شد و امام حسین را شهید کرد. البته حقیقت ماجرا این بود که امام حسین قیام نکرد بلکه یزید فرصت را غنیمت شمرد تا یک دشمن مسلم را از بین ببرد که با پای خودش به قتلگاه آمده بود.

او حتی اضافه می کند: من سخن مرحوم آقای مطهری در خصوص امام حسین را بیشتر می پسندم که معتقد بود هدف امام حسین امر به معروف و نهی از منکر بود. به بدی ها و زشتی ها اعتراض می کرد و تن به تسلیم در برابر فرامین یزید نمی داد. اما یزید همین حداقل را هم تحمل نکرد و کار به درگیری کشیده شد که در واقع از بی تدبیری یزید سرچشمه می گرفت.

با این وصف نسبت آن با روشن فکری دینی چیست؟ دکتر سروش با مهارت و ظرافت و با تکیه بر عقل و عشق به این پرسش پاسخ می دهد. چراکه می دانیم به اعتبار اندیشه های پوپری عقل گراست و به خاطر انس 50ساله با مولانا دین تجربت اندیش را از معرفت اندیش و معیشت اندیش تفکیک می کند و عقل و عشق در عاشورای حسین را این گونه توضیح می دهد: ماجرای امام حسین یک دور عاقلانه داشت.

اما وقتی درها بسته شد و تنها راه گریز تن دادن به ذلت و به زانو درآمدن بود، ایشان مقاومت کرد و عاشقی را برگزید. فقه یا شرع برای امام حسین معین نکرده بود وقتی در آن وضعیت سخت قرار می گیرند، ایستادگی بورزند و به استقبال شهادت بروند. امام حسین می توانست راه سازش را برگزیند و حتی بیعت هم بکند، مگر از امام علی برای ابوبکر بیعت نگرفتند؟ لذا پاک بازی ایشان یک حرکت عاشقانه بود.

روشن فکری دینی علیه خرافه

بی آن که بخواهیم نقش روحانیونی چون مرتضی مطهری را در مقابله با خرافه در عاشورا و نقل های تاریخی ساختگی و نامستند انکار کنیم اما سهم اصلی را باید به روشن فکری دینی داد.

کسانی چون او یا دکتر عبدالحمید ضیایی نقش بسزایی در خرافه زدایی یا زدودن پاره ای پیرایه ها داشتند. مثلاً یادآور شده برخی عبارات نسبت داده شده به حسین بن علی علیه السلام اگرچه مفاهیمی نغز و ناب هستند اما از او نیست. کما این که ان الحیاه عقیده و جهاد مصراعی است از شعری عربی و شاعر آن احمد شوقی است. یا شاعر اهوازی (محب الهویزی) این شعر را سروده: ای شمشیرها مرا برگیرید. او حتی معتقد است که فتوای مشهور شریح قاضی سندیت تاریخی ندارد چراکه اگر واقعیت داشت مختار ثقفی که به خون خواهی شهیدان کربلا برخاسته بود به او پیشنهاد قضاوت نمی داد و خود کلمه فتوا 50 سال بعد باب شده است.

از او شنیدم که کلمه روضه تا قرن چهارم رایج نبوده و به ملاحسین واعظ کاشفی که روضه الشهدا را نوشت کاملاً نباید اعتماد کرد و منابع تاریخی و حتی مقتل ها بیش از روضه او اعتبار دارند. مهم ترین کار روشن فکری دینی البته این است که به جای شرح چگونگی های عاشورا و قیام امام حسین به چرایی ها پرداخته اند در حالی که کسب و کار مداحان در پرداختن به چگونگی و احساسات و عواطف به جای خرد و عقل است.

برخی روشن فکران دینی در عین ابراز علاقه به امام حسین و گرامی داشت تاسوعا و عاشورا و اربعین نقدهای جدی دارند از جمله این که شیعیان غالی (غلوکننده) روضه را از مناجات مهم تر می دانند و مدینه را از مکه مهم تر. یا محرم را از رمضان گرامی تر می دارند و عادات را بر آداب.

مجدداً باید تاکید شود که مقابله با مشکوکات و خرافات منحصر به روشن فکران دینی نیست اما آن دسته از روحانیون که نقدی داشته اند نیز باز از جنس سنتی ها نیستند. کما این که مطهری اهل فلسفه بود و برخی استادان دیگر هم بی آن که تعلق رسمی یا اشتهاری به روشن فکری دینی داشته باشند در این راه کوشیده اند. همچنان که علامه محمدتقی عسگری و دکتر سیدجعفر شهیدی هر دو متفقاً گفته بودند که در نسخه اصلی زیارت عاشورا که در آستان قدس رضوی نگهداری می شود لعنت ها را ندیده اند.

محقق داماد و جهل مقدس

هرچند جنس نواندیشی آیت الله سیدمصطفی محقق داماد مانند سروش و کدیور و ملکیان قبل از ملکیان کنونی و برخی دیگر نیست اما چون از منظر حقوق بشر می نگرد در قالب روشن فکری یا نواندیشی دینی جای می گیرد و گاه به سبب اتکای حقوقی و نگاه درون فقهی حرف های متفاوتی دارد و از جمله آن ها تعبیر جهل مقدس است. او حسین بن علی را قربانی جهل مقدس می داند و اساساً کتابی دارد با عنوان فاجعه جهل مقدس و این مبحث را ذیل سلسله مباحث روشن گری دینی قرار می دهد.

او این تعبیر را از جوردانو برونو فیلسوف ایتالیایی اخذ کرده که می گفت انسان ها می توانند و می باید قدرت اندیشه داشته و از هرگونه تحمیل ایده و عقیده به دور باشند و به علت همین ایده در دادگاه تفتیش عقاید محکوم و زنده زنده در آتش سوزانده شد.

مشهور است: روزی که او را برای مجازات آورده بودند، پیرزنی نزدیک شد و در حالی که تکه هیزمی در دست داشت و با آوردن نام خدا بر لب، آن تکه را به روی هیزم ها انداخت. برونو در آن لحظه بود که گفت: نفرین بر این جهل مقدس تو!

با همین نگاه فاجعه عاشورا را نتیجه جهل مقدس می داند: من منکر آن نیستم که در فاجعه عاشورا برخی با انگیزه های مادی نظیر پول و ثروت و رسیدن به جاه و مقام آمده بودند و جنایت می کردند. اما اطمینان دارم که تعداد زیادی نمی توانند این دسته را تشکیل دهد. چنین فکر می کنم که انگیزه عمده گروه اصلی دشمنانِ امام، دینداری کژاندیشانه آنان بوده است که من آن را جهل مقدس نامیدم. فهم ناصحیح از آیات و روایات، به جان جامعه افتاد و برخی را به این نتیجه کشاند که ریختن خون حسین واجب است. حتی پس از فاجعه عاشورا سران لشکر یزید به شکرانه کشتن امام چهار مسجد را در کوفه بنا کردند. به پشتوانه دین می توان بسیاری جنایات را نیز رقم زد.

جای دیگری از آن کتاب به جلوه های دیگری از این جهل مقدس اشاره می کند و می نویسد: حتی برخی از تاریخ نگاران از جمله ابوهلال در کتاب تاریخ خود و همچنین قتیبه در کتاب امامت و سیاست بیان می کنند که مسأله خلافت یزید یکی از قضاهای الهی بود و در این مورد کسی اختیاری نداشت.

تاکید و تعریف محقق داماد از ایمان او را از فقیهان سنتی جدا می کند و از این رو ذیل روشنگری دینی قرار می گیرد و می نویسد: معنای ایمان، انتخاب یک مرام با آزادی کامل و معرفت مبتنی بر تدبر عقل، به دور از هر گونه سیطره حتی سیطره کاریزماتیک و یا عشق است.

کارویژه روشن فکری یا روشن گری دینی در نسبت با قیام امام حسین را می توان در این دیدگاه دانست که آفات را بشناسانند و این آفت که در جامعه دینی آلوده شرم و احساس گناه نمی کنند و عاشورا به خاطر این آفات بوده چون تمام دروغ ها به نام دین جایز بلکه واجب شدند. در این صورت هر جنایت کاری بدون عذاب وجدان و با اعتقاد و ایمان به طاغوت جنایت می کرد.

آموزه های مدرن

نسبت اصلی حرکت امام حسین با روشن فکری دینی البته این است که ارزش های مدرن هم در آن جلوه دارد و این فراتر از روشن فکری دینی است و راز علاقه برخی روشن فکران غیردینی به آن نیز در همین است. ارزش هایی از این دست: آزادی و آزادگی که در اشارات به اقبال لاهوری آمد یا پیام و پیام رسان که در بخش شریعتی به آن پرداختم و مشخصاً انطباق بیعت اجباری با اقرار علیه خود چراکه بیعت اجباری را که از حسین خواستند و تن نداد در نگاه امروزی می توان شبیه به واداشتن به اقرار شخص علیه خود دانست. به این اعتبار او دو گزینه داشت: یا به اجبار بیعت کند آن هم با کسی که به لحاظ ظاهری هم توافقات بعد از صلح با معاویه را رعایت نکرده بود که به معنی اقرار علیه خود بود یا تن ندهد و بهای آن را با جان بپردازد. راه و مجال بازگشت را هم از او ستانده بودند.

یکی از فعالان چپ در سال های یپیش از انقلاب (کوروش لاشایی) در توجیه اعتراف علیه خود گفته بود: برای خلاص شدن چهار راه داشتم:

اول این که دروغ هایی را به دیگران نسبت دهم که آنان را گرفتار می کرد.

دوم این که اعمال راست و اهداف واقعی آنان را لو دهم که باز گرفتار و مجازات می شدند.

سوم این بود که مقاومت کنم و لام تا کام حرف نزنم که به معنی قبول مرگ و شکنجه بود و من آدم این کار نبودم.

چهارم اما اعتراف علیه خودم بود که کسی را به دردسر نمی انداخت و جان خودم را هم نجات می داد.

گزینه اول را چون کاملاً غیراخلاقی بود انتخاب نکردم. گزینه دوم نیز بزدلانه بود. سومی اگرچه قهرمانانه بود ولی از عهده من خارج بود و چهارمی را برگزیدم. شأن امام البته از این قیاس هایی از این دست بالاتر است و در مثل مناقشه نیست اما اگر زیر بار بیعت اجباری می رفت هویت خود را انکار کرده بود و راهی جز بذل جان باقی نمانده بود.

شبهه افکنی ها

با این همه روشن فکران دینی هم در سال های اخیر و بعد از رواج شبکه های اجتماعی در معرض این پرسش بوده اند چرا من و شمای ایرانی به جای قهرمانان باستانی خود باید سراغ قهرمانی برویم که با همه اوصافی که می شناسیم ایرانی نبوده است؟

به بهانه این پرسش می توان به کتاب احمد زیدآبادی (چراغ زمین) اشاره کرد که به سهم خود کوشیده روایت های مستند تاریخی را ورای مداحی ها ارائه کند و چون درباره آن به تفصیل مصاحبه کرده و به تازگی منتشر شده تکرار نمی کنم.

تنها به پاسخ او به این پرسش در گفت وگویی دیگر می پردازم که کسی در کلیسای ارتدوکس روسیه یا در کلیسای کاتولیک کشور غربی نمی پرسد ما را به جوان یهودی متولد بیت لحم چه کار چراکه به بخشی از هویت و اخلاق ملی بدل شده و وقتی عیسای ناصری از مرزهای کرانه باختری فراتر رفته و در دوردست ها از او یاد می شود جای شگفتی نیست که حسین را هم فراتر از مرزهای جغرافیایی شهرهایی در عربستان و عراق کنونی ببینیم.

تمام تلاش روشن فکران دینی در این سال ها و درباره حسین بن علی حول آن بوده که او را از انحصار مداحان و معممین به درآورند و به جای توقف در چگونگی فاجعه از منظر ارزش های مدرن از این سرمایه در خدمت اخلاق و معنویت و علیه استبداد و جهل مقدس استفاده کنند.

   
  

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
عنوان:
نظر
  قبل از ارسال نظر آنرا ویرایش کرده و قواعد نگارش را در آن رعایت کنید.
لطفاً در مطالب خود اخلاق اسلامی و قوانین کشور را مد نظر داشته باشید.
نمایش نظرات کاربران در خبرها به معنای تایید آنها توسط سایت نیست.

  کد امنیتی:
 
بیوگرافی متئو استاماتوف/ دفاع چپ بلغاری لینک‌شده به پرسپولیس را بیشتر بشناسید
  بیوگرافی متئو استاماتوف/ دفاع چپ بلغاری لینک‌شده به پرسپولیس را بیشتر بشناسید
متئو استاماتوف، پس از گریگور سیکوشک، گزینه جدیدی است که برای تقویت سمت چپ خط دفاعی پرسپولیس، اعلام آمادگی کرده است. این مدافع بلغاری که در اسپانیول،
ببینید؛ حمله‌ سریع و غافلگیرکننده روباه به یک سنجاب
  ببینید؛ حمله‌ سریع و غافلگیرکننده روباه به یک سنجاب
یک ویدئوی تازه ثبت‌ شده نشان می‌دهد روباهی در جنگل با حمله‌ای سریع و غافلگیرکننده موفق به شکار سنجاب شد.
بخش مهمی از سفر به لبنان که لاریجانی منتشر کرد!
  بخش مهمی از سفر به لبنان که لاریجانی منتشر کرد!
من به عنوان مسئول امنیت ملی ایران، صراحتاً می‌گویم: ایران هیچ قصدی برای دخالت در امور هیچ کشوری، از جمله لبنان، ندارد.
«ایران‌خودرو» به گران‌فروشی متهم شد/ لغو فروش محصولات با قیمت‌ جدید
  «ایران‌خودرو» به گران‌فروشی متهم شد/ لغو فروش محصولات با قیمت‌ جدید
براساس دستور مورخ 22 مرداد 1404 شعبه دوم بدوی تعزیرات حکومتی تهران، در پی گزارش سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان، شرکت ایران‌خودرو متهم به گران‌فروشی در فروش خودروهای سواری داخلی به مبلغ بیش از 8 هزار میلیارد تومان شد.
پیام نظری جویباری به استقلالی‌ها بعد از استعفا
  پیام نظری جویباری به استقلالی‌ها بعد از استعفا
علی نظری جویباری روزگار پرفراز و نشیبی در استقلال داشت اما برآیند کار او چندان باب میل هواداران استقلال نبود.
شوک مثبت به استقلالی‌ها؛ محرومیت ساپینتو تمام شده!
  شوک مثبت به استقلالی‌ها؛ محرومیت ساپینتو تمام شده!
ریکاردو ساپینتو سرمربی احساسی استقلال است که در برهه قبل به‌دلیل اعتراض‌های پرشمارش، محرومیت سنگینی را تجربه کرد.
سعید آذری جانشین نظری جویباری در استقلال می‌شود؟
  سعید آذری جانشین نظری جویباری در استقلال می‌شود؟
مدیرعامل سابق فولاد به اخبار منتشر شده در مورد اخبار منتشر شده در رسانه‌ها در خصوص جانشینی او به جای نظری جویباری واکنش نشان داد.
مرجانه گلچین و محمود شهریاری، سال 1371
  مرجانه گلچین و محمود شهریاری، سال 1371
مرجانه گلچین در برنامه بعد از خبر سال 1371 درباره بزرگترین آرزوی خود و بازیگری حرف می‌زند.
ترفند بازیابی تصاویر پاک‌شده در گوشی سامسونگ
  ترفند بازیابی تصاویر پاک‌شده در گوشی سامسونگ
عکس‌های خاطره‌انگیز شما ناگهان ناپدید شدند؟ نگران نباشید! با روش‌های ساده بازیابی تصاویر در گوشی‌های سامسونگ، می توانید بسیاری از تصاویر را بازگردانید.
جنجال‌های بلیت کنسرت‌ها؛ از افزایش قیمت تا سالن‌هایی که ناگهان ناامن شدند
  جنجال‌های بلیت کنسرت‌ها؛ از افزایش قیمت تا سالن‌هایی که ناگهان ناامن شدند
دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، افزایش قیمت بلیت‌ کنسرت‌ها را تکذیب کرد به تازگی نیز درج جمله ای جنجالی بر روی بلیت ها نگرانی هایی بین فعالان این حوزه و مردم ایجاد کرده است.
هافبک پیشین استقلال دوباره استقلالی شد
  هافبک پیشین استقلال دوباره استقلالی شد
استقلال خوزستان با اعلام رسمی، از پیوستن محمدحسین زواری، هافبک سابق استقلال و هوادار، به تیم خود خبر داد. زواری که 24 سال سن دارد، پیش‌تر سابقه حضور در رده‌های پایه سایپا و تیم‌های بزرگسالان صنعت‌نفت آبادان،
کشف باورنکردنی رودخانه‌ای عظیم از گاز در قلب کهکشان راه شیری
  کشف باورنکردنی رودخانه‌ای عظیم از گاز در قلب کهکشان راه شیری
اخترشناسان برای نخستین‌بار یک ابر مولکولی غول‌پیکر به طول 200 سال نوری را در قلب کهکشان راه شیری شناسایی کردند. ساختاری مانند رودخانه‌ای پنهان که جریان گاز و غبار را به سوی هسته کهکشان روانه می‌کند و پرده از رازهای نوین تولد ستاره‌ها برمی‌دارد.
  پربیننده ترین اخبار       
  زمان حمله اسراییل به ایران طبق گفته فرانس پرس مشخص شد!
  جدول قیمت محصولات ایران خودرو و سایپا امروز 22 مرداد 1404
  خبرخوش برای بازنشستگان / 2 واریزی ویژه برای بازنشستگان در راه است
  وام 400,000,000 تومانی بانک رسالت / بدون ضامن و با کارمزد 2 درصد وام فوری بگیرید
  برنامه تاجرنیا بعد از سرپرستی: جذب 2 بازیکن دیگر در استقلال
  شوک مثبت به استقلالی‌ها؛ محرومیت ساپینتو تمام شده!
  موج سواری اسراییل بر بحران آب ایران
  کاهش قیمت میوه از این تاریخ
  رونمایی از خریدهای جدید پرسپولیس
  هشدار درباره‌ نیروگاه‌های خورشیدی؛ پول پاشی یا تولید برق؟
  آغاز فروش نقد و اقساط کی‌ام‌سی X5 با موعد تحویل 90 روزه
  توقف موقت جمع آوری دکل های مخابراتی در تهران
  فشار تورم در کدام استان بیشتر است؟
  جزییات زمان خاکسپاری پیکر استاد فرشچیان
  خط و نشان شهردار استانبول از زندان برای اردوغان
  سعید آذری جانشین نظری جویباری در استقلال می‌شود؟
  استقلال بدون کاپیتان تا هفته سوم؛ چشمی خانه‌نشین شد
  از پیراهن فصل جدید پرسپولیس رونمایی می‌شود
  قیمت دلار، طلا و سکه امروز چهارشنبه 22 مرداد 1404 / طلای 18 عیار امروز چند؟ + جدول
  حردانی به ترکیب استقلال برمی‌گردد؟
© شبکه خبری سرنویس 1404

All rights reserved