روزنامه هم میهن نوشت: روز خبرنگار امسال از این اقبال نیک و کم سابقه بهره مند شد که مسائل، چالش ها و موانع گریبانگیر جامعه رسانه به صورت صریح و گسترده در فضای فرهنگی، نشست مقام های ارشد اجرایی، قضایی و تقنینی کشور به بحث گذاشته شد. صفحات و ستون های مطبوعات و شبکه های اجتماعی به صورت چشمگیر به روایت خبرنگاران از رنج و مشکلات صنف رسانه و شرح ناملایمات و ناترازی های فرهنگی اختصاص یافت و در سوی دیگر، مدیران و نمایندگان رسانه ها فرصت آن را یافتند که در دیدارها و جلسات شان با روسای سه قوه و دیگر مدیران ارشد، آفت ها، آسیب ها و موانع موجود در مسیر نظام آزاد و پویای اطلاع رسانی به همراه ضعف و غفلت های حکمرانی فرهنگی را بازگو کنند. اهمیت این نشست ها درواقع به پرسش های اساسی برمی گردد که نزد مراجع تصمیم گیر و سیاست گذار به میان کشیده شد، پرسش هایی از این دست که؛ چه موانع ساختاری، مدیریتی و محیطی راه شفافیت و جریان سالم و اثرگذار اطلاع رسانی را محدود و محصور کرده است؟ چه عناصر و عواملی به صورت پنهان و آشکار به عنوان نیروی موازی و تضعیف کننده جریان رسمی و معتبر رسانه ای در این برهه از تاریخ ایران قد علم کرده است؟ چه فرآیندی موجب شد مرجعیت خبری و اطلاع رسانی به آن سوی مرزها منتقل شود؟ اعتبار و منزلت رسانه ها و اصحاب قلم، از سوی چه جریان هایی مصادره یا به چالش کشیده است؟ قصورها و تقصیرها در بروز آشفتگی و اغتشاش در فضای خبری کشور متوجه کدام بخش از ساختارها و مسئولان است؟ چه راهبردی برای مواجهه با پدیده شبه رسانه ها و بازیگران وادی خبر و رسانه باید درپیش گرفت؟ از ماحصل روایت خبرنگاران و گفت وشنود نمایندگان رسانه ها با مسئولان می توان این نکته را به روشنی دریافت که در یکی از مقاطع سخت و پرمسئله اجتماعی و سیاسی ایران، متأسفانه نهاد رسانه از ایفای نقش گره گشا و تأثیرگذار خویش بازمانده است. بسیاری از ظرفیت ها و استعدادهای نهادی که رکن دموکراسی خوانده می شود، در فضای آشفته اجتماعی و اقتصادی ایران تحلیل رفته است. درواقع رسانه ای که بالذات نهادی پرسشگر و بازتاب دهنده مسائل و چالش های نهان و آشکار جامعه و حکومت است اکنون، گرفتار در گرداب توسعه نیافتگی خود به مسئله ای در لیست بلند مسائل حل نشده جامعه ایران تبدیل شده است. در این میان، روایت تراژیکی که در روز خبرنگار از سوی یکی از مدیران ارشد حوزه اجتماعی دولت بازگو شد، بسی مایه تأمل و نگرانی است، قصه سیطره و میدان داری نیروی موازی موسوم به باج نیوزها و فیک نیوزها گویا تا بدانجا امتداد یافته که عرصه را بر امنیت روانی و فضای تصمیم گیری مدیران و نخبگان اقتصادی تنگ کرده است. هرچند پیش ازاین برخی صاحبنظران خطر قدرت یابی جریان فیک نیوزها و باج نیوزها در پهنه رسانه ای کشور را احساس و ابراز کرده بودند اما این بار احمد میدری وزیر کار، رفاه و تعاون اجتماعی به عنوان کسی که تجربه مدیریت های کلان اجتماعی، سیاسی را دارد، زنگ های خطر را به صدا درآورد و با صدای رسا در روز خبرنگار دو گروه مدیران حوزه رسانه و سیاست گذاران حکومت را خطاب قرار داد و گفت: برای تهدید فزاینده و مخرّب فیک نیوزها و باج نیوزها، چاره اندیشی کنند. تردید نباید داشت که هشدارهایی در این سطح، در یک جامعه نظام مند و مدرن می توانست مبدأ حرکت های جدی از سوی آحاد نخبگان، سیاست گذاران و فعالان جامعه برای علاج و مهار یک پدیده مسموم و فسادزای اجتماعی شود، اما گویی در جامعه ایران، مدیران قربانی و مراکز اقتصادی که در گرداب باج نیوزها گرفتار می شوند، هیچ سازوکار و تکیه گاهی را در برابر این حملات ویرانگر نمی یابند. ناگفته پیداست، وقتی نظامات حقوقی و نظارتی روشن برای پیشگیری یا مهار شبه رسانه ها و حرکت های باج خواهانه در شبکه های بزرگ و کوچک خبری وجود ندارد، آحاد خانواده رسانه باید برای خلق تدابیر و ترتیبات بازدارنده تقلا کنند. در این مسیر انتظار می رود، به موازات حرکت نخبگان فکری، برای روشنگری اذهان عمومی نسبت به رواج پدیده سمّی باج خواهی، اصحاب رسانه و شبکه عظیم روابط عمومی ها باید مشاهدات خود از باج نیوزها را به اشتراک بگذارند. سوگمندانه، درحال حاضر مجموعه های اقتصادی در اوج تحریم های ظالمانه، دست به گریبان برخی جریان های باج خواهی هستند که در لایه های پنهان فضای مجازی کشور جاخوش کرده است. جریان هایی که با فراغ بال، به چهره مدیران حوزه اقتصادی خط مقدم صنعت و سرمایه کشور چنگ می اندازد و با پمپاژ سیستماتیک شایعه، دروغ و اتهام، ثبات و امنیت فضای فعالیت و میدان تصمیم گیری و تولید را دچار ناامنی می سازد. انتظار می رود در فضای حساس کنونی کشور که پایداری و امنیت نیاز حیاتی نظام و جامعه است، مراجع نظارتی و قضایی تدابیر و تمهیدات درخور و راهگشا برای مهار این حرکت های مخلّ و مخرّب بیاندیشند. نویسنده: همایون معتمدی، کارشناس رسانه |