روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان لاریجانی؛ ترمیم گسست رسانه و امنیت ملی ضمن اشاره به انتصاب علی لاریجانی به دبیری شواری عالی امنیت ملی، وجود او را برای دستیابی به فعالیت رسانه ای سالم و شفاف در کشور مغتنم دانسته است. این روزنامه در این زمینه نوشت: در میان گرداب بحران ها، گاهی نسیمی از عقلانیت کافی است تا افق تازه ای گشوده شود. انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی را بسیاری از ناظران عاقل و نگران کشور، به فال نیک گرفته اند. شاید چون او را چهره ای می دانند که سیاست را از مجرای عقلانیت می فهمد و انتظار دارند به لایه هایی از جامعه که احساس طردشدگی دارند، اطمینان و امید بدهد و پیوندهای گسسته را ترمیم کند. لاریجانی همچنین می تواند فصل تازه ای در فعالیت سالم رسانه ای درکشور بگشاید. فصلی که در آن رسانه، سرمایه ای راهبردی در مسیر اصلاح، شفافیت و انسجام ملی تلقی شود. در جهان امروز، ساختار رسانه ای در هر نظام حکمرانی، صرفا ابزاری برای اطلاع رسانی نیست، بلکه رکن چهارم قدرت و یکی از پایه های ثبات، شفافیت و سلامت عمومی است. رسانه های حرفه ای و مستقل، با افشای فساد، تبیین تصمیم های حاکمیتی، پیوند با افکار عمومی و بازتاب دغدغه های جامعه، نقش اساسی در اصلاح سازوکارها و افزایش کارآمدی و مشروعیت حکومت ها دارند. نظام هایی که این ظرفیت را درک می کنند و رسانه را شریک خود در مسیر حکمرانی می دانند، دیر یا زود مسیر توسعه پایدار را می پیمایند. در مقابل، نادیده گرفتن نقش واقعی رسانه و تکیه بر رسانه های تبلیغاتی، گرچه در کوتاه مدت همچون مخدر، سکوت و رضایت خاطر می آفریند، اما در بلندمدت مشروعیت، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را فرسوده می کند و امید به بازسازی آن از میان می رود. شورای عالی امنیت ملی، در سال های گذشته نقشی پُررنگ - گاه مستقیم و گاه از طریق توصیه ها و چارچوب سازی های غیررسمی - در حوزه رسانه ایفا کرده است، اما اکنون در آستانه دورانی تازه، این شورا می تواند تسهیلگر تعادل، شفافیت و همگرایی در عرصه رسانه ای کشور باشد. روابط دبیرخانه شعام با رسانه ها، در دوره سردار احمدیان قدری بهبود یافت و اکنون در جایگاه ناظر بر امنیت نرم کشور، این فرصت را دارد که با بازنگری در تعریف امنیت رسانه ای، از پارادایم محدودکننده عبور کند و به رویکردی تازه و موثر روی آورد؛ رویکردی که امنیت را در گفت وگو، مشارکت و آگاهی جمعی جست وجو می کند. به گمانم، یکی از مهم ترین توصیه هایی که می توان به علی لاریجانی در آغاز این مسوولیت خطیر داشت، بازاندیشی در رویکرد رسانه ای شعام است. تجربه نشان داده که سیاست های سلبی، به افزایش امنیت کمک نمی کنند، بلکه خود، بسترهای التهاب بیشتر را فراهم می سازد. در جهان شفاف، اطلاعات راه خود را پیدا می کند، مهم آن است که در این میان، روایت رسمی چقدر معتبر، عقل پسند و اقناع کننده است. امروز مردم، به ویژه نسل جوان، به انبوهی از منابع خبری از شبکه های اجتماعی تا رسانه های فرامرزی به راحتی دسترسی دارند. سیاست انکار، حذف یا بی اعتنایی به دیدگاه های رقیب، کارآمد نیست بلکه در شرایط ضعف رسانه ای داخلی، می تواند به تقویت صدای دشمنان نظام بینجامد. عملکرد رسانه ای که بر سکوت، ندیدن و نشنیدن مبتنی باشد، حتی در زمان قدرت هم محل بحث است، چه رسد به امروز که ساخت رسمی روایت سازی، دچار تزلزل، و از زبانِ مردم دور شده است. نکته دوم، رویکرد امنیتی مبتنی بر شکاف سازی است. سیاست های رسانه ای که در پی انشقاق ملی اند یعنی یک گروه خاص را نماینده تام کشور می دانند و سایر اقشار را یا حذف یا تحقیر می کنند در نهایت جامعه ای چندپاره و نگران پدید می آورند. در برابر این، می توان از رسانه به عنوان پلی برای گفت وگو میان گرایش های مختلف جامعه بهره گرفت و رسانه را ابزار وحدت ملی، نه ابزاری برای تقابل فرهنگی و سیاسی ساخت. نکته سوم، پذیرش این حقیقت است که همه گروه های اجتماعی، حتی آنان که منتقد ساختار رسمی اند، می توانند در یک چتر ملی، مشارکت داشته باشند. امنیت پایدار زمانی حاصل می شود که همه احساس تعلق کنند و تعلق، از دل گفت وگو می روید، نه تقابل. رسانه اگر نتواند نقد کند، جامعه به خشم پناه می برد. اگر رسانه ها اجازه نداشته باشند که فساد، ناکارآمدی و خطای مسوولان را افشا کنند، افکارعمومی دیر یا زود به کل ساختار بدبین خواهد شد. مبارزه با ناتوانی، فساد و ناکارآمدی، تنها در سایه رسانه های آزاد و مستقل ممکن است. شعام در دوره تازه، به جای سیاست های محدودکننده، دستورالعمل های غیرشفاف و نادیده انگاری رسانه ها مسیر متفاوتی در پیش گیرد؛ مسیری که از دل اعتماد به رسانه، گفت وگو با جامعه و تقویت سرمایه اجتماعی می گذرد. آقای لاریجانی در جایگاه جدید خود می تواند آغازگر این تغییر باشد؛ تغییری که شعام را به نهاد پشتیبان شفافیت، نقدپذیری و مشارکت ملی بدل می کند. به جای محافظت از سکوت، می توان پاسدار حقیقت بود. به جای هراس از رسانه، می توان آن را نخستین حلقه پیشگیرانه در مدیریت بحران ها دانست. ما هنوز فرصت داریم، به جای انباشت محدودیت، سرمایه گذاری بر اعتماد را آغازکنیم. اگر شورای عالی امنیت ملی، رسانه های مستقل و مسوول را شریک راهبردی حکمرانی بداند، گام بزرگی در مسیر بازسازی اعتماد اجتماعی برداشته خواهد شد. علی لاریجانی می تواند این مسیر را هموار کند؛ با نگاهی که مبتنی بر شنیدن، فهمیدن و به رسمیت شناختن صداهای گوناگون باشد. آینده ای آرام تر، امن تر و پایدارتر در گروی همین تصمیم های ساده اما بنیادین است. نویسنده: قادر باستانی تبریزی |