از کوچه باغ های اصفهان تا سالن های هنری جهان، محمود فرشچیان با قلم مویش قصه گفت، رنگ ها را جان بخشید و مینیاتور ایرانی را به زبانی جهانی بدل کرد. به گزارش تسنیم، در اصفهانِ هزار نقش و هزار رنگ، در زمستان 1309 شمسی، کودکی به دنیا آمد که بعدها نقاشی ایرانی را دوباره تعریف کرد. محمود فرشچیان از همان آغاز، در خانه ای که فرش و نقش بخشی از زندگی روزمره بود، به دنیا و هنر نگاه کرد. پدرش، مردی فرهنگ دوست و فرش فروش، او را از همان کودکی به دنیای زیبایی شناسی آشنا کرد. فرشچیان هفت ساله بود که پایش به کارگاه استاد حاج میرزا آقا امامی باز شد. زیر نظر او و بعدتر استاد عیسی بهادری ـ که خود شاگرد کمال الملک بود ـ رموز طراحی، رنگ شناسی و ظرافت نگارگری را آموخت. روزهای نوجوانی اش در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گذشت؛ روزهایی که بوی آبرنگ و گواش، رنگ را به روحش دوخت. اما این آغاز راه بود. سفر برای دیدن جهان، بازگشت برای ساختن فرشچیان جوان، برای ادامه مسیر، به اروپا رفت و موزه ها، گالری ها و نگارخانه های آن جا را یکی یکی دید. تجربه رویارویی با آثار رنسانس و هنر مدرن، نگاهش را گسترش داد، بی آنکه ریشه اش را در سنت ایرانی فراموش کند. پس از بازگشت به ایران، مسئولیت های فرهنگی و هنری را پذیرفت، از جمله ریاست اداره ملی هنرهای ایران. او در کنار تدریس در دانشگاه تهران، شاگردانی تربیت کرد که بعدها خود ادامه دهنده این راه شدند. سبک شخصی؛ شکستن قاب های سنت مینیاتور ایرانی پیش از او عمدتاً روایت گر ادبیات کهن بود: صحنه های شاهنامه، خمسه نظامی یا داستان های عاشقانه. فرشچیان این هنر را از حصر ادبیات بیرون آورد، موضوعات اجتماعی، مذهبی و عرفانی به آن افزود و با خطوط سیال و پرتحرک و رنگ های درخشان، به آن روحی تازه بخشید. او نه تنها فضا را پویا کرد، بلکه نسبت انسان و طبیعت و نیروهای ماورایی را به زبان تصویری بازتعریف کرد. رازهای چند اثر ماندگار از فرشچیان شام غریبان - اثری که در سال 1394 در کاخ موزه سعدآباد رونمایی شد، بدون تصویر چهره ها، تنها با دستان و حرکات بدن، فاجعه کربلا را روایت می کند. رنگ بندی اش چالش برانگیز بود، چرا که هیچ صورتی در آن به کار نرفت. این اثر به آستان امام رضا(ع) اهدا شد. فرشچیان درباره اثر شام غریبان گفته است: کشیدن تابلوی شام غریبان از نظر رنگ بندی بسیار مشکل بود، صورتی در تابلو نیست. دست ها، حرکت و پاها نشان دهنده فاجعه ای است که بر خاندان عصمت و طهارت گذشته است. سعی کرده ام که با حرکت های دست، فاجعه را نشان دهم بدون اینکه صورتی در آن باشد.  تابلوی شام غریبان و آسمان چهارم - یکشنبه 15 شهریور 1394 - با حضور محمدجواد ظریف وزیرِ وقتِ امور خارجه و مسعود سلطانی فر رییس سازمان میراث فرهنگی در موزه استاد فرشچیان واقع در کاخ سعدآباد رونمایی شدند. در این عکس استاد فرشچیان مشغول بیانِ توضیحاتی درباره تابلوی شام غریبان است. آسمان چهارم تصویری از لحظه معراج پیامبر(ص) که جبرییل از ترس سوختن پرهایش نمی تواند بالاتر برود. پرها آرام در حال ریزش اند، بی آنکه لحظه ای معنویت صحنه کمرنگ شود.  تابلوی آسمان چهارم هم سال 1394 - در موزه استاد فرشچیان واقع در کاخ سعدآباد رونمایی شد.  استاد فرشچیان در مقابل تابلوی آسمان چهارم ایستاده است.  استاد محمود فرشچیان در کنار تابلوی آسمان چهارم توضیحاتی را بیان می کند. در این تصویر محمدجواد ظریف وزیرِ وقتِ امور خارجه و مسعود سلطانی فر رییسِ وقتِ سازمان میراث فرهنگی دیده می شوند.  استاد فرشچیان در حال بیان توضیحاتی درباره تابلوی آسمان چهارم عصر عاشورا ؛ تابلویی که حتی رهبر انقلاب را به گریه انداخت عصر عاشورا یکی از مشهورترین تابلوهای مذهبی او که اسب بی سوار امام حسین(ع) را پس از واقعه به تصویر می کشد. نگاه این اسب، اشک را بی اختیار جاری می کند.  رهبر انقلاب دهم شهریور 1372 درباره تابلوی عصر عاشورای استاد محمود فرشچیان گفته بودند: من هر وقت تابلوی آقای فرشچیان را که خود ایشان چند سال قبل به من داده نگاه کرده ام، گریه کرده ام؛ با این که من سینه ام پُر است از روضه های صبح عاشورا و عصر عاشورا. چه کسی بیشتر از ماها می داند که در این باره چه نوشته اند و چه خوانده اند و چه گفته اند؟ می گویند آدمهایی که اهل این چیزها هستند، خودشان گریه نمی کنند؛ ولی ما در عین حال که این همه روضه بلدیم، آقای فرشچیان دارد روضه یی می خواند که ماها را می گریاند. این چه هنر پُرفایده و پُرمغز و پُرمعنایی است که یک نفر هنرمند می تواند این حالت را به وجود بیاورد؟ آزمون بزرگ و رمی جمره ؛ نقاشی هایی که نبرد خیر و شر را جاودانه کردند  آزمون بزرگ روایت قربانی شدن حضرت اسماعیل(ع) به دست پدرش ابراهیم(ع). ترکیب رنگ های اعجاب آور و حضور فرشتگان، صحنه را از روایت صرف به تجربه ای عرفانی بدل کرده است. سال خلق اثر: سال 1367 خورشیدی سبک: نگارگری تکنیک: آکریلیک محل نگهداری: موزه استاد فرشچیان، کاخ موزه سعدآباد تابلوی قربانی شدن حضرت اسماعیل یکی از شاهکارهای استاد فرشچیان است. فرشچیان در روز عید قربان سال 1376 قلم به دست می گیرد و با دلی آکنده از عشق تصویری چنین زیبا را نقش می زند، تصویری که با 7 ماه کار مداوم سرانجام به پایان می رسد و آنچنان زیبا و هنرمندانه رنگ و نقش درهم می آمیزد که زبان هر بیننده ای را به تحسین وا می دارد. این رنگ های اعجاب انگیز و این تصویر و نقش خیال انگیز، شرح امتحانی بزرگ برای انسانی بزرگ است. امتحانی سخت برای پدری پیر که سال ها در انتظار فرزندی بود و بشارتی که خداوند در قرآن مجید به ابراهیم (ع) می دهد. حضرت ابراهیم را به هنگام اجرای فرمان الهی و حضرت اسماعیل را نیز در حالتی که دستان و چشمانش بسته شده، می بینید. در سمت و سوی دیگر تابلو، فرشتگان الهی به چشم می خورند که به صورتی عینی به تصویر کشیده شده اند و با ابلاغ پیام الهی به حضرت ابراهیم، از او می خواهند که دست از قربانی کردن پسرش بکشد.  رمی جمره تصویر نبرد با شیطان، جایی که حضرت ابراهیم(ع) سنگ ها را به سوی آتش وسوسه پرتاب می کند. در این اثر، سبز پاکی و آتش وسوسه، مقابل هم ایستاده اند. نام اثر: رمی جمره (امتحان سخت) خالق اثر: استاد محمود فرشچیان جنس: مقوای بدون اسید سبک: نگارگری تکنیک: اکریلیک ابعاد: 58×83 س.م. تاریخ خلق اثر: 1385 و تاریخ اهدا: 1389 محل نگهداری: موزه آستان قدس رضوی یکی از مناسک حج که در سه محل بین مکه و منا معروف به جمرات ثلاث انجام می شود، پرتاب 21 قطعه سنگ یا ریگ به طرف سه نماد شیطان است. در این تابلو، حضرت ابراهیم (ع) در حالی که فرزندش اسماعیل را در آغوش دارد، در حال پرتاب سنگ به سوی شیطان است. استاد فرشچیان این تابلوی نفیس را در سال 85 خورشیدی به سبک نگارگری، در ابعاد 58 در 83 سانتیمتر از جنس مقوای بدون اسید و با تکنیک اکریلیک به تصویر کشیده است. در ترکیب بندی و فرم این اثر، ترکیبات رنگی متنوعی به کار رفته است که مهم ترین آن، استفاده از رنگ های سبزمایه به عنوان نماد تقدّس و بهره گیری از رنگ های فرعی سبز برای ایجاد حالت های مدرن است. در زمینه پشت تصویر، درخت و گیاه و کوهی که متصل به ابر است مشاهده می شود و در مقابل، مکانی که شیطان فرضی حضور دارد و براساس آیات قرآن کریم که شیطان از جنس آتش آفریده شده است، با رنگ های آتشین به چشم می خورد که این تضاد رنگ ها، تناسب موضوع و مفهوم را در پی داشته است. فراتر از نقاشی؛ دغدغه فرهنگ فرشچیان فقط نقاش نبود؛ او سه دهه برای تأسیس دانشگاه هنرهای سنتی تلاش کرد. بارها گفت که نه سمت می خواهد، نه مقام، تنها به فکر حفظ و ترویج هنر اصیل ایران است. او از واردات صنایع دستی و افول جایگاه فرش ایران انتقاد می کرد و این را نشانه ضعف در آموزش و حمایت از هنر سنتی می دانست. موزه فرشچیان؛ خانه ای برای میراث در سال 1380 موزه ای در مجموعه سعدآباد تهران به نام او افتتاح شد. ساختمانی از دوران قاجار، زمانی محل زندگی رضا پهلوی، که بعدها بیش از 70 اثر او را در خود جای داد. در بدو افتتاح، این موزه به عنوان یکی از موزه های استاندارد ایران معرفی شد. موزه فرشچیان در خطر است / روایت سرقت و تخریب آثار بی همتای فرشچیان موزه محمود فرشچیان در مجموعه کاخ سعدآباد، همیشه امن و آرام نماند. یک بار در ساعات خلوت، یکی از خدمه موزه چند طراحی او را از قاب جدا کرد و به سرقت برد. هرچند فردای آن روز دستگیر شد، اما هرگز نگفت آثار کجاست. آن طرح ها، ساده اما ارزشمند، دیگر هیچ گاه پیدا نشدند. سال ها بعد، زنگ خطری دیگر به صدا درآمد: خبرهایی از نگهداری نامناسب و غیرحرفه ای آثار منتشر شد. گفته می شد که تعدادی از تابلوها دچار اعوجاج، چسبندگی به شیشه و قاب شده اند؛ نتیجه ی نبود سیستم کنترل دقیق دما و رطوبت. تصاویر یک اثر آسیب دیده در فضای مجازی دست به دست شد و نگرانی دوستداران هنر را برانگیخت. مجموعه سعدآباد واکنش روشنی نشان نداد. برخی مدیران پاسخ گویی را به نامه نگاری های رسمی موکول کردند و توضیحات معدود هم هرگز به طور عمومی منتشر نشد. در حالی که کارشناسان هشدار می دادند هر روز تأخیر در نصب تجهیزات مناسب، می تواند به آثار استاد فرشچیان لطمه بزند، زمان می گذرد و سکوت ادامه دارد.   دو تصویر بالا، عکس هایی است که مربوط به تخریبِ برخی از آثار محمود فرشچیان در موزه ی این هنرمند واقع در مجموعه ی کاخ سعدآباد است. وقتی آثار فرشچیان سفیر فرهنگ ایران در جهان شد محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت، از آثار فرشچیان به عنوان بهترین سفیر فرهنگی یاد می کرد. او این آثار را به نمایندگان کشورهای مختلف هدیه می داد و می گفت که هیچ کتاب یا اثر دیگری تا این اندازه معنویت و انسان دوستی ایرانیان را منتقل نمی کند. حتی پرمدعاترین دیپلمات ها هم، در برابر این تابلوها، به سکوت می افتادند. واپسین سال ها و وداع فرشچیان در ایالت نیوجرسی آمریکا زندگی می کرد، اما دلش با ایران بود. تا واپسین روزها، می کشید و طرح می زد. موضوعاتش گاهی مذهبی، گاهی عرفانی، و گاهی اجتماعی بودند؛ اما همیشه حامل پیام امید، نور و مبارزه با ظلم. در مرداد 1404، خبر درگذشت او در 95 سالگی، جامعه هنر ایران و دوستدارانش در سراسر جهان را سوگوار کرد. میراث ماندگار امروز، هر اثر فرشچیان نه فقط تابلویی بر دیوار، که صفحه ای از تاریخ هنر معاصر ایران است. او توانست با وفاداری به ریشه ها و جسارت در نوآوری، مینیاتور ایرانی را دوباره به زبان بین المللی بدل کند. میراث او، در قاب ها و در دل کسانی که روزی رنگ هایش را دیده اند، جاودان خواهد ماند. فرم و ترکیب بندی فرم های منحنی و دایره ای، ترکیب های مثلثی و عمودی، در کنار حذف عمدی عناصر اضافی، مخاطب را به جوهر معنایی اثر می برد—از تکنیک های فرشچیان برای انتقال مفاهیم عرفانی و مذهبی. نقش قاب و حاشیه در آثار سنتی، قاب فقط محدودکننده نیست؛ فرشچیان از آن به عنوان بخشی از بیان هنری خود بهره برده. قاب هایی که گاهی شکسته، منحنی یا از جنس نقش و رنگ اند و بخشی از روایت اثر. استفاده نمادین از رنگ رنگ هایی مثل سبز (پاکی)، سفید (معنویت)، و خطوطی نرم و انتزاعی، در خدمت فضاسازی های معنوی هستند. او به جای تصویرگری صریح، احساسی را به تصویر می کشید. نمادگرایی عناصر پرندگان، فرشتگان، اسب ها و طبیعت، در قلم فرشچیان نمادهایی از روح، مبارزه، معنویت و آزادی هستند. تصاویرش، روایت شاعرانه ای اند که برخاسته از حافظ، فردوسی و مفاهیم عرفانی اند. |