چاس فریمن سفیر پیشین آمریکا در عربستان و دستیار پیشین وزیر دفاع آمریکا گفت: باید بدانیم که اسراییل و ایران برای دور دیگری از حملات آماده می شوند. ایرانی ها نشان داده اند که می توانند حملات دقیقی برای آسیب زدن به اسراییل انجام دهند. در جنگ 12 روزه قبلی آن ها تماما بر اهداف نظامی، اطلاعاتی و زیرساخت ها متمرکز بودند. دفعه بعد این طور نخواهد بود. آن ها ظرفیت لازم را برای وارد کردن آسیب های گسترده به اسراییل دارند و اسراییل حتی با حمایت آمریکا، انگلیس و آلمان نتوانست مانع به هدف خوردن حملات ایرانی ها شود. به گزارش ایسنا، سفیر پیشین آمریکا در عربستان سعودی به تشریح آسیب هایی پرداخت که تلاش رژیم اشغالگر برای برقراری هژمونی نظامی در منطقه غرب آسیا به همراه داشته است. چاس فریمن سفیر پیشین آمریکا در عربستان و دستیار پیشین وزیر دفاع آمریکا در گفت وگویی با گلن دیزن تحلیلگر سیاسی نروژی در پاسخ به این سوال که با توجه به جنگ نامتناسب رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در غزه، با وجود این که این رژیم، آن را نسل کشی نمی داند و برخی از آن به عنوان هولوکاستی دیگر یاد می کنند، وضعیت کنونی رژیم اشغالگر را چگونه ارزیابی می کند، گفت: این نابودی فلسطینیان غزه است که عنوان می شود یک جنگ است، اما کسی هولوکاست را یک جنگ نمی دانست. واژگان و چگونگی توصیف اهمیت دارد. هولوکاست در طی یک جنگ اتفاق افتاد اما کارکرد دیگری داشت. به نظرم این موضوع درباره غزه نیز صدق می کند. فریمن در این گفت وگو بیان کرد: مردم اسراییل واکنش های مختلفی به پابرجا ماندن چیزی داشته اند که از آن بحران گروگان ها خوانده شده است. هیچ کسی مسلما اشاره نمی کند که 5 هزار فلسطینی در این مدت بدون هیچ اتهامی گروگان گرفته شده و زندانی شده اند. فریمن با اشاره به این که بیشتر اسرای نزد جنبش حماس و دیگر گروه های غزه جان خود را از دست داده اند، گفت: کسانی که زنده هستند نیز از همان قحطی اعمال شده از طرف اسراییل و کمبود آبی رنج می برند که همه در آن جا درگیرش هستند. اگرچه به نظرم واکنش برخی از اسراییلی ها جالب است که می گویند خوب، این شبیه کاری است که با یهودی ها در هولوکاست شد. وضعیت همه در غزه شبیه وضعیت یهودی ها، لهستانی ها، لیبرال ها و رومانی در هولوکاست است. او با اشاره به کاهش حمایت ها از رژیم اشغالگر به دلیل جنایات جنگی آن در غزه گفت: در اینجا واقعا شاهد یک تغییر هستیم. اسراییل حمایت خود را در بسیاری از نقاط جهان، یعنی غرب از دست داده است. اسراییل از حمایت اکثریت جمهوری خواهان(در آمریکا) برخوردار است اما حمایت آن در میان دموکرات ها به 6 درصد رسیده است. فریمن گفت: بسیاری از محققان هولوکاست و نسل کشی آنچه لازم بود را گفته اند؛ این یک هولوکاست، یک نسل کشی است و جنگ نیست. این به کام مرگ کشاندن با بمباران، تیراندازی و در نهایت گرسنگی دادن است. این بسیار قابل توجه است. اما اتفاق قابل توجه تر از این، نامه ای است که مقامات اطلاعاتی و امنیتی به نخست وزیر(رژیم صهیونیستی) نوشته اند. حدود 500 یا 600 نفر از آن ها نوشته اند که این کار احمقانه است و ما را به جایی نمی رساند و باید متوقفش کنیم. او در ادامه با ادعای این که رژیم صهیونیستی به هدف اول خود از برپایی این جنگ نامتناسب در پاسخ به عملیات طوفان الاقصی از سوی جنبش حماس در 7 اکتبر دست یافته است که نابودی حماس بود و اکنون غزه از کنترل این جنبش خارج شده است، بیان کرد که هدف دوم رژیم اشغالگر حذف وجود فلسطینیان در غزه بود که هنوز به آن دست نیافته اما قصد دارد این کار را انجام دهد. این دستیار پیشین وزیر دفاع آمریکا در ادامه گفت که نخست وزیر رژیم صهیونیستی با چشم انداز کنونی و با انتقادهای دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا از شدت یافتن بحران گرسنگی در غزه تحت فشار است. به رسمیت شناختن فلسطین از سوی اروپا نمادین است فریمن در بخش دیگری از این گفت وگو در پاسخ به این سوال که آیا از نظر او موضع فرانسه و انگلیس برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین تنها در صورتی که اسراییل تا پایان تابستان به محاصره انسانی غزه پایان ندهد، این موضع تنها یک تظاهر شک برانگیز به مخالفت با اقدامات این رژیم است در حالی که عملا به مثابه دو ماه دیگر فرصت دادن به نسل کشی خواهد بود ، بیان کرد: من مطمئن نیستم دقیقا به رسمیت شناختن فلسطین قرار است در زمینه این نسل کشی به چه هدفی دست پیدا کند. این فقط تداوم رویکرد اروپاست. اروپایی ها مدت زیادی پشت روند به اصطلاح صلح پنهان شده بودند، آن هم در موقعیتی که هیچ روندی واقعا وجود نداشت و هیچ تلاشی هم برای صلح انجام نمی شد. بعد از آن سنگ راهکار 2-دولت را به سینه زدند اما آماده انجام دادن چنین کاری نیستند. بنابراین، این ها حرف های توخالی، پرطمطراق، توام با بی عملی و فراهم کردن امکان قساوت های اسراییل علیه فلسطینی ها است. او درباره احتمال عملی شدن این موضع از سوی کشورهای اروپایی تا سپتامبر آینده گفت: این چه ارتباطی به حق فلسطینی ها برای تعیین سرنوشت خودشان دارد؟ آن ها(اروپایی ها) در این زمینه مسئولیت ویژه ای دارند، چراکه با اعلامیه بالفور و اداره فلسطین در آن دوره استعماری این وضعیت آشفته را ایجاد کردند. این سوال مطرح است که اگر فرانسه در سپتامبر و طی نشست مجمع عمومی سازمان ملل کشور فلسطین را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت بشناسد چه اتفاقی می افتد؟ این کار باعث نمی شود که در عمل کشوری فلسطینی تشکیل شود. هیچ تاثیری ندارد و به کلی نمادین است. این نشان می دهد که چنین اقداماتی هیچ ارتباطی به حمایت از حق تعیین سرنوشت فلسطینی ها ندارد. این کار در واقع یک کار تحقیرآمیز علیه اسراییل است. با محاسبات انگلیس، موضوع بسیار روشن است؛ اگر کار درست را انجام ندهی، با کاری که نمی خواهی انجام بدهیم تو را مجازات می کنیم. هدف این کار اسراییل و افکار عمومی در داخل است تاثیر طولانی شدن جنگ غزه و تجاوزگری رژیم صهیونیستی در منطقه بر اقتصاد و امنیت اراضی اشغالی سفیر پیشین آمریکا در عربستان سعودی با ارزیابی تاثیر طولانی شدن جنگ غزه بر ذخایر انرژی اراضی اشغالی، امنیت و اقتصاد آن گفت: به نظرم اول باید اقدامات کشورهای جنوب جهانی را مورد توجه قرار داد. شاهد افزایش اقدامات علیه اسراییل، تحریم ها علیه اسراییل، خارج کردن سرمایه از آن، تحریم محصولات اسراییلی و منع صادرات به اسراییل، به ویژه در زمینه تسلیحات هستیم. این اقدامات تقریبا هر هفته در واکنش به نسل کشی اسراییل و دیگر اقدامات ناقض حقوق بشر آن در حال افزایش است. به این هم اشاره کنیم که آن ها(رژیم صهیونیستی) از معطوف بودن افکار عمومی به دیگر مسائل بهره می برد تا پاکسازی قومی و الحاق گسترده ای در کرانه باختری انجام دهد. به نظرم فشارها در حال افزایش است. او افزون بر تاثیر حملات انجام شده از سوی انصارالله یمن به اراضی اشغالی در طی جنگ غزه، به پیامدهای حملات موشکی ایران در پاسخ به جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی تشریح کرد: جنگ خسارت های سنگینی وارد کرده است. بندر ایلات که تنها خروجی اسراییل به دریای سرخ است، اساسا به مدتی بیش از یک سال است که بر اثر حملات یمن غیرفعال شده است. بنادر حیفا و اشدود نیز بر اثر حملات موشکی ایران تعطیل شدند. در این میان، باید بدانیم که اسراییل و ایران برای دور دیگری از حملات آماده می شوند. ایرانی ها نشان داده اند که می توانند حملات دقیقی برای آسیب زدن به اسراییل انجام دهند. در جنگ 12 روزه قبلی آن ها تماما بر اهداف نظامی، اطلاعاتی و زیرساخت ها متمرکز بودند. دفعه بعد این طور نخواهد بود. آن ها ظرفیت لازم را برای وارد کردن آسیب های گسترده به اسراییل دارند و اسراییل حتی با حمایت آمریکا، انگلیس و آلمان نتوانست مانع به هدف خوردن حملات ایرانی ها شود. او در ادامه با اشاره به افزایش ورشکستگی در کسب وکارهای کوچک اراضی اشغالی و مهاجرت ساکنان آن نوشت: کابینه اسراییل اساسا به دلیل مسائل ناشی از نیاز نتانیاهو به مماشات با عوامل فاشیست مذهبی و آتش افروز آن فلج شده است. ارتودوکس ها از خدمت سربازی سرباز می زنند و به آن معترض هستند. آن ها از نظر سیاسی اهمیت زیادی دارند. اعراب اسراییلی نیز بیش از همیشه منزوی شده اند. اسراییل اکنون از نظر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نژادی و مذهبی دچار شکاف شده است و تقریبا هر کسی در اسراییل، به ویژه خانواده اسرا مخالف نخست وزیر هستند که در خارج از اسراییل نیز حمایت از آن کاسته شده است. بنابراین، این شبیه مرحله ای پایانی برای اسراییل است. نمی دانم این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. او در ادامه این گفت وگو با اشاره به این که حمایت های سیاسی و تسلیحاتی غرب، به ویژه آمریکا از اقدامات رژیم صهیونیستی به تشدید بحران انسانی در غزه دامن زده است، بیان کرد که دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا که اخیرا با ادعای بنیامین نتانیاهو مبنی بر پروپاگاندا بودن گرسنگی و قطحی در غزه مخالفت کرده و گفته در رسانه ها شاهد گرسنگی در غزه به ویژه در میان کودکان هستیم، گفت: اظهارات نتانیاهو هیچ اعتباری ندارد. اما جهانِ رییس جمهور ترامپ، شالوده دانش او، چشم انداز جهانی او است و درکی که از تحولات کنونی دارد برگرفته از رسانه های جمعی، به ویژه فاکس نیوز و اساسا تلویزیون است. او هیچ توجهی به جلسات توجیهی اطلاعاتی ندارد. دیدگاه او با تماشای تلویزیون شکل می گیرد و اکنون تلویزیون، رادیو و دیگر رسانه ها گزارش های واقع بینانه تری ارائه می کنند. حمایت از اسراییل در رسانه ها نیز مانند دیگر جاها کاسته شده است. حماس با عملیات طوفان الاقصی حق تعیین سرنوشت فلسطینی ها را به دستورکار جهانی بازگرداند فریمن در بخش دیگری از این گفت وگو با اشاره به این که جنبش حماس که کنترل غزه را بر عهده داشته است ، برخلاف نظام حاکمیتی دیگر کشورهای عربی منطقه که ریشه ای سنتی و قبیله محوری دارد و نظام آن ها اغلب سلطنتی است، جنبشی دموکراتیک بوده که با رای گیری به قدرت رسیده است، در پاسخ به سوالی درباره رویکرد کشورهای عربی منطقه به جنگ غزه و تاثیر آن بر روابط آن ها با رژیم صهیونیستی گفت: کسی به یک پادشاه، شاهزاده، امیر یا به تبهکاری زورگو نیاز ندارد، چراکه مردم می توانند با رای گیری حکومت کنند. بنابراین، این ریشه بسیاری از دشمنی ها در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس با حماس است. در این میان، قطر با چشم انداز یک جامعه پسا رنسانس اسلامی که دموکراتیک خواهد بود، مستثنی است. البته این صرفا یک چشم انداز است. به هر حال این عوامل موثر است. باید به یاد داشته باشیم که حماس در 7 اکتبر چه کار کرد. آن ها مسئله حق فلسطین برای تعیین سرنوشت خود را به دستورکار جهانی بازگرداندند. موفقیت آن ها بسیار بیشتر از چیزی بود که برخی از حکومت های سلطنتی حاشیه خلیج فارس پیش بینی می کردند. این همچنین تهدیدی برای برخی از این سلطنت هاست. فریمن بیان کرد: این اقدام حماس برای یمنی ها و ایرانی ها مطلوب بود که مدعی هستند در جهان اسلام و عرب تنها کسانی بوده اند که واقعا به کنوانسیون نسل کشی پایبند بوده اند. طبق این سند، همه وظیفه دارند با نسل کشی مقابله کنند. او افزود: دستیابی اسراییل به هژمونی نظامی در منطقه شامات به قیمت بیگانه سازی تمام جهان باعث شده کشورهای منطقه بر تهدیدی متمرکز شوند که اسراییل برای آن ها ایجاد می کند. ما شاهد همگرایی ایران و عربستان سعودی با هدف ایجاد موازنه ای در برابر اسراییل هستیم. این با توجه به وابستگی زیاد عربستان سعودی به تسلیحات و حمایت نظامی فوری آمریکا پیچیده می شود. آمریکا اساسا با اسراییل همگام و هماهنگ است. شاید شراکت ناگسستنی یا سودمندی واژه بهتری باشد. در هر حال، وضعیت پیچیده ای است. فریمن گفت که در این میان، رژیم صهیونیستی به دلیل نفوذ ترکیه در سوریه با آن در تقابل است و تلاش می کند و به گفته تحلیلگران اسراییلی، این رژیم تلاش می کند بخش دروزی نشین سوریه را با هدف ایجاد گذرگاهی به منظور افزایش نفوذ خود در این بخش از منطقه به بخش کردنشین سوریه متصل کند، گفت که این وضعیت هیچ سودی برای ترکیه نخواهد داشت رفتار اخلالگر و غیرمعقول ترامپ محصول فروپاشی قوانین بین المللی و دیپلماسی است فریمن در ادامه با اشاره به این که ترامپ نتوانسته یکی از شعارهای انتخاباتی خود را مبنی بر پایان دادن به جنگ ها و به ویژه جنگ های ابدی در منطقه غرب آسیا را محقق کند، چراکه دیپلماسی جای خود را به اولتیماتوم داده است، گفت: در خاورمیانه که در واقع، شامل مناطق اطراف اسراییل در غرب آسیا است، دیپلماسی و قوانین بین المللی مرده است. اگر هدف تسلیم و خودکشی طرف مقابل باشد که البته مبنای تمامی تعاملات میان اسراییل و دیگر فلسطینی ها بوده است، نمی تواند انتظار کارآمد بودن دیپلماسی را داشت. نه اسراییل حتی یک بار پیشنهاد هم زیستی مسالمت آمیز با فلسطینی ها را مطرح کرده و نه حامیان بین المللی آن. فقط برخی اقدامات برای وقت خریدن انجام شده است. اسراییل عمدا در آغاز تاریخ خود اقدام به از بین بردن مواردی از قوانین بین المللی کرد که برایش دردسرساز بود. بنابراین دکترین حمله پیشدستانه را اجرا کرد که کاملا خلاف منشور سازمان ملل است. اسراییل به شورای امنیت و طیف کاملی از کنوانسیون های بین المللی بی اعتنایی کرد که برجسته ترین آن کنوانسیون نسل کشی است. این منطقه موجب ایجاد بی قانونی و حاکمیت قانون جنگل شده است. او در بخش دیگری از این گفت وگو با انتقاد از جنگ تعرفه ای ترامپ گفت: تعرفه هایی که اعمال می شوند حتی با در نظر گرفتن قوانین ریاضیات هم بی معنی هستند و احتمالا بیشتر از هر کسی به خود آمریکا آسیب خواهند زد. ما رییس جمهوری غیرمنطقی داریم که خودسر و دمدمی مزاج است و به قانون، چه قانون کنگره باشد و چه دادگاه توهین می کند. او هر کاری که می خواهد، می کند و چیزهایی که می خواهد اغلب روان پریشانه اند. رییس جمهور ترامپ و رفتار اخلالگر و غیرمعقول او محصول فروپاشی قوانین بین المللی و دیپلماسی اند. سرنوشت نتانیاهو به جنگ های ابدی گره خورده است دستیار پیشین وزیر دفاع آمریکا با اشاره به اینکه فشارها از داخل و خارج بر نتانیاهو افزایش یافته است، درباره احتمال کناره گیری او از قدرت گفت: او قرار نیست کناره گیری کند. نمی توان کسی را متقاعد به صرف نظر کردن از کاری کرد وقتی که موافقت او به معنای به زندان رفتن یا از دست دادن شغلش خواهد بود. سرنوشت او مستقیما به جنگ های ابدی اسراییل گره خورده است. او نمی خواهد با فلسطینی ها توافق کند. نمی خواهد با حماس توافق کند. او استاد دروغگویی است. او حماس متهم می کند که به دنبال توافق نیست، در حالی که حماس در پی توافق بوده است. اسراییل هیچ پیشنهادی جز خودکشی ندارد. او بیان کرد: اسراییل اعتبار بالایی در کیفیت اطلاعات و استدلال راهبردی خود داشت. اما افرادی که در آن نقش داشته اند از نتانیاهو بیزارند و می گویند مردم نیز از او به ستوه آمده اند. نتانیاهو به ائتلافش در کنگره متکی و سیاستمدار بسیار مکاری است که به هیچ چیز جز حیات سیاسی خود وفادار نیست. ظاهرا اهمیتی به این نمی دهد که در سقوطش اسراییل را نیز با خود پایین بکشد. اما می گویند وقتی چیزی ابدی نباشد، دیر یا زود پایان می گیرد. این دقیقا اتفاقی است که برای نخست وزیری بنیامین نتانیاهو خواهد افتاد. |