فرارو- در دوران پس از همه گیری کرونا، شکل گیری مدل های جدید کاری، سبک رهبری مدیران ارشد را نیز دگرگون کرده است؛ یکی از مهم ترین این تغییرات، ظهور پدیده ای به نام مدیریت پاره وقت است. به نقل از INAK، در سال های اخیر، تعداد قابل توجهی از مدیران ارشد که زمانی نقش هایی بسیار حیاتی داشتند، به جای مشارکت تمام وقت در یک سازمان، به عنوان مدیریت پاره وقت یا Fractional Leader در چند شرکت به صورت پروژه ای و با حق الزحمه متناسب فعالیت می کنند. این موضوع پرسش مهمی را مطرح می کند: چه انگیزه هایی موجب این تغییر شده و چرا اکنون شاهد رشد سریع این مدل مدیریتی هستیم؟ در این گزارش، نگاهی دقیق به مفهوم و دلایل همه گیر شدن مدیریت پاره وقت خواهیم داشت. تغییر نگرش مدیران ارشد پس از همه گیری با وقوع بحران پاندمی کرونا، تعریف زمان، ارزش و نحوه ی کار برای مدیران ارشد تغییر کرد. در مواجهه با تعطیلی ادارات و فاصله گذاری اجتماعی، بسیاری از رهبران متوجه شدند می توانند به شکل انعطاف پذیرتری کار کنند. این دوران فرصت تأمل فراهم آورد؛ فرصتی برای بازنگری در زندگی کاری و شخصی، تمایل به یافتن معنای بیشتر در کار، و احساس قدرت در انتخاب پروژه ها، زمان و همکاران. این تجربه، موجی از تمایل برای استقلال حرفه ای و سبک زندگی متعادل تر ایجاد کرد. مدیرانی که پیش تر در نقش های تمام وقت مشغول بودند، اکنون این مدل را فرصت طلایی برای بازپس گیری کنترل بر زمان، ارزش های فردی و فعالیت های روزمره خود می دیدند. چیستی مدیریت پاره وقت و دلایل رشد سریع آن مدیریت پاره وقت به نقشی اشاره دارد که در آن فرد در چند شرکت به صورت پاره وقت فعالیت می کند، اما تأثیرگذاری بالا دارد. این افراد معمولاً خوداشتغال هستند. به عبارت دیگر، مجموعه ای از سازمان ها را در اختیار دارند و بنا به نیاز هر شرکت، حجم و نوع فعالیت خود را تنظیم می کنند. نقش های رایج برای آن ها شامل ریاست بر دپارتمان هایی مانند مالی، بازاریابی یا فناوری است که در مقاطعی از رشد سازمان، نیازی به مدیریت تمام وقت ندارند. اکثر این مدیران پاره وقت، پیش تر در نقش های تمام وقت در سطح مدیرعامل، مدیر مالی، مدیر فناوری و غیره فعالیت کرده اند؛ اما اکنون در جستجوی بیشتر کردن معنا، آزادی و انعطاف پذیری در کار هستند. برخی ترجیح می دهند بخشی از روز را به خانواده یا سفر اختصاص دهند، برخی دیگر به تنوع پروژه ها علاقه مندند؛ کار هم زمان با چند شرکت کوچک یا متوسط در مراحل رشد گوناگون، چالشی جذاب تر و هیجان انگیزتر از بسیاری از نقش های تمام وقت ایجاد می کند. چرا این موج اکنون شدت گرفته است؟ مدل سنتی مدیریت از دهه 1980 تاکنون تغییر بنیادینی نداشته است و همچنان ساختاری نسبتاً ایستا تلقی می شود. اما در سطح جهانی، روندهای عظیمی مانند تغییرات اقلیمی، بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، جابه جایی جمعیتی و بحران انرژی، نیاز به رهبران چابک، تجربه مند و پاسخگو را بیشتر کرده است. در پاسخ به این چالش ها، دریافت هوشمندانه توانمندی های مدیریتی به موقع، حیاتی به نظر می رسد. مدیریت پاره وقت به شرکت ها این امکان را می دهد که: در زمان مناسب، از مهارت های مدیریتی اثربخش استفاده کنند؛ در مواجهه با پیچیدگی هایی مانند پیاده سازی فناوری های نوین (مثل هوش مصنوعی) مدیریت مؤثری داشته باشند؛ به شبکه ای از همتایان دسترسی یابند که از تجاربشان در تصمیم گیری های کلان با چالش های جهانی کمک بگیرند. در آغاز پاندمی، بسیاری از شرکت ها تمایلی به استخدام دور کار مدیران نداشتند. اما تجربه ی جدید نشان داد که حضور فیزیکی روزانه ضرورتی ندارد و تأثیرگذاری واقعی می تواند از طریق ارتباطات مجازی و تعهد حرفه ای به وجود آید. مدیران پاره وقت معمولاً با فرهنگ هر سازمان هماهنگ می شوند تا اعتماد ایجاد کنند؛ برخی به صورت حضوری سرمایه گذاری زمانی دارند و برخی دیگر به صورت ترکیبی یا کاملاً دور از دفتر مرکزی کار می کنند. مدیریت پاره وقت، بازتاب اقتصاد پروژه ای اقتصاد مبتنی بر پیمان کاری مستقل (Independent Contractor Economy) از سال ها پیش در حوزه خدمات طراحی، بازاریابی و حسابداری رشد کرده است. مدیریت پاره وقت در واقع گام بعدی این روند محسوب می شود. این مدل به کسب وکارها کمک می کند تا بدون هزینه بالای استخدام تمام وقت، دسترسی موثر به مدیران زبده داشته باشند و همکاری حرفه ای با آن ها برای مدت لازم ادامه یابد. پیشرفت فناوری نیز موجب شده تا نقش های شغلی سنتی بسته را بتوان شکست و به اجزایی قابل تفکیک تبدیل کرد. سازمان ها مدل های کاری انعطاف پذیر و مسئله محور را در پیش گرفته اند. در چنین فضایی، مدیریت پاره وقت فرصتی است برای برون سپاری نقش های مدیریتی شکسته شده، با مهارت های فردی دینامیک و متناسب با نیاز فعلی. مدیریت پاره وقت یک تحول در مدل مشارکت مدیران ارشد است. این رویکرد برخلاف روش سنتی، کنترل بیشتری به مدیران می دهد، انعطاف پذیری بیشتر فراهم می آورد و هزینه های سازمانی را کاهش می دهد؛ در حالی که تأثیر مؤثر و تخصصی مدیریتی حفظ می شود. برای کارشناسان نسل Z و نسل های پیش رو، این مدل می تواند شیوه ای کارآمد برای شکل دهی یک مسیر حرفه ای جذاب و پرمعنا باشد. |