فیلم سخنان اخیر رییس جمهور در فضای مجازی بارها چرخید و دیده شد. روزنامه هم میهن در یادداشتی به این موضوع پرداخت و نوشت: به تازگی فیلمی منتشر شده از حضور رییس جمهور در استانداری زنجان. آن بخش اش؛ جعفر ول کن برو حرفتو بزن هم حسابی فراگیر شد. جایی دیگر اما در همین جلسه رییس جمهور جمله ای می گوید مبنی بر اینکه فلان تصمیم را من نگرفتم، بنابراین برو یقه همان کسی را بگیر که این تصمیم را گرفته چون به من مربوط نیست. با شنیدن این جمله متوجه شدم در ذهن جناب پزشکیان این ایده که باید یقه مسئولان و مسببان را گرفت، جایگاهی ویژه دارد؛ زیرا خاطرم هست چندماه پیش هم در مراسم اختتامیه سرشماری عمومی کشاورزی به کلی گویی در آمارها اعتراض کرد و گفت، داده ها باید به کاری بیایند، وگرنه صرف جمع آوری داده بدون آنکه مدیران از آن ها بهره ای ببرند، گرهی از کار مملکتی که درگیر تورم، گرانی، قاچاق، رشوه و زمین خواری است، نمی گشاید و آخرسر نه رفع مشکل شده و نه مقصر پیدا می شود، بلکه می رسیم به همان مثل کی بود کی بود؟ من نبودم . وسط صحبت ها هم البته به نکته درستی اشاره کرد و گفت: من نمی دانم باید یقه چه کسی را برای این گرانی ها بگیرم؟ حالا که رییس جمهور خوشبختانه در پی گرفتن یقه مسئولان است، بد نیست همین اول یادداشت بنویسیم، اول از همه باید یقه خودتان را بگیرید یا لااقل بدانید مردم در درجه اول یقه رییس جمهور را خواهند گرفت. نه اینکه با شما دشمنی داشته باشم. والله قسم این گونه نیست اما خُب، آن زمانی که تشریف آوردید در میدان انتخابات باید فکر این روزها را نیز می کردید. آقایان حاضر در این جلسات هم که مورد نقد شما قرار می گیرند، برگزیده شما بوده اند یا به هرحال نزد افکار عمومی شما به عنوان رییس جمهور، مسئول نهایی حضور آن ها در کابینه قلمداد می شوید و بعید می دانم کسی از جنابعالی این توجیه را بپذیرد که فلان وزیر، محصول فشار فلان گروه است و بهمان وزیر، نتیجه لابی با بهمان دسته. پس اگر من مانده ام و انبوه مشکلات و یارانی که از گردم پراکنده می شوند، بدانید که اراده من چنین نبود. نهاد ریاست جمهوری در ایران، متاسفانه خوش استقبال و بدبدرقه است. بخشی از آن البته اقتضای دموکراسی است که مردمی که با ده ها امید، دل به شعارهای نامزدی بسته اند و او را راهی پاستور کرده اند، در روزهای اول برایش هورا بکشند و بعد از مدتی هم جویای مطالبات شان شوند. حریف سیل تقاضاهایی که بخشی از آن ها را نیز خود برانگیختید، شدید، باز ملت قربان دست و پای بلورین تان می روند. نشدید، تردید نکنید که یقه تان را باید بسپارید به مردم و دیگر می خواستیم اما نشد و می توانستیم اما نگذاشتند، خیلی به کارتان نمی آید. البته این بازخواست مسئولان را باز باید به فال نیک گرفت. این خیلی بهتر از آن است که رییس جمهور دل خوش کند به گزارش های مدیران و بعد که دیگر کار از کار گذشت، دنبال مقصر بگردد. سال گذشته بحث آن گزارش مهمل به مرحوم ابراهیم رییسی، خبرساز شد. البته نباید بی انصاف بود و تصور کرد چنین گزارش هایی مختص آن دوران خاص است. نه، تا بوده کم وبیش مشکل آمارزدگی، آمارسازی و پنهان شدن مدیران پشت اعداد وجود داشته اما این روزها که دیگر خبری از آن فروش رویایی نفت در دهه 1380 نیست و با انواع سوءمدیریت ها، کفگیر خورده به ته دیگ و ترازوی مملکت دچار ناترازی شده است، نمی توان باز کلاغ را رنگ کرد و جای قناری به جماعت جا زد. خیر، مردمان چشم و گوش دارند و می بینند که هر روز سفره شان کوچک تر و جیب شان خالی تر می شود، بنابراین حوصله شان نیز تنگ تر می شود. با مردمان کلافه هم خیلی نمی شود بحث کرد. فرصت ها اندک و خطرها قریب است و زمان به سرعت برق و باد می گذرد، اما ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. آن زمان که اسفندماه 1403 می گفتید من باید یقه چه کسی را بگیرم؟ ، وقت مدیران کشور صرف ابلاغ قانون حجاب یا تعطیلی پنجشنبه یا شنبه یا بستن صفحات اینستاگرام خوانندگان زن می شد. همان روزهایی که بعدتر متوجه شدیم، اسراییل چه نقشه هایی در سر می پرورانده. القصه، موفقیت دولت در گروی اصلاحات اساسی در روندهاست، وگرنه این دوره ریاست جمهوری نیز چیزی خواهد شد نظیر آنچه در سال های اخیر دیده ایم و شاید حتی بدتر؛ زیرا کوه مصائبی که به این دولت به ارث رسیده، جمع تمام خطاهای چنددهه اخیر است. دیگر از این واضح تر که در تأمین کامل آب، برق و گاز ناتوانیم. بنابراین جناب پزشکیان مراقب یقه خودتان باشید. بعید نیست البته برخی از مدیران تان، پولیتیک بزنند و اول مدتی یقه یکدیگر را بگیرند و بعد هم یقه ملت را بچسبند و بگویند، اگر این مردم ناسپاس کمتر می خوردند و می نوشیدند و بیشتر می پوشیدند و می کوشیدند، وضع مان خراب نمی شد. اینها اما موقتی خواهد بود. روز خداحافظی باید جوابگو بود و به قول خودتان، باید کج نشست و راست گفت. نویسنده: فرزاد نعمتی |