آمارها در زمینه فرزندآوری نگران کننده است و جمعیت جوان کشور با سرعت به سمت سالمندی پیش می رود. اگر برنامه ریزی های جدی و سریعی در این حوزه انجام نشود، بزودی شاهد بسته شدن پنجره جمعیتی خواهیم بود. بر اساس آخرین پژوهش ها، نسبت جمعیت سالمند در 20 سال آینده، از 10 به 20 درصد خواهد رسید و با کاهش آمار فرزندآوری در کشور، پیش بینی می شود تا 17 سال دیگر از هر سه ایرانی یک نفر سالمند باشد. به گزارش ایران، پدیده سالمندی در کشور رو به افزایش است. محمدرضا طالبی نژاد، مشاور حوزه ریاست مجلس شورای اسلامی با بیان این مطلب می گوید: سالمندی، محصول و نتیجه اشتباهات و عملکردهای یکی دوساله نیست، بلکه محصول سیاست گذاری های سطح کلان چندین ساله است و بخشی از آن نیز به موضوعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برمی گردد. چندین سال پیش سیاست ها به این سمت رفت که فرزند کمتر، زندگی بهتر و تبلیغات گسترده ای در این زمینه شد و سیاست گذاری های کلانی در وزارتخانه های بهداشت و سایر نهادها انجام شد. فرهنگسازی و تأثیرگذاری رسانه ها هم در این مورد بسیار گسترده بود. نتیجه هم در مقطعی کاهش موالید و نرخ باروری و در نهایت تحولات جمعیتی بود. زمانی متوجه شدیم کارمان اشتباه و مسیر طی شده نادرست است که فشارهای خارجی و تشدید فشارهای معیشتی و اقتصادی و رشد فناوری ها در کشور افزایش یافته بود. آن زمان تغییرات جمعیتی و جامعه شناسی و میل به جدا بودن و داشتن خانواده های جدا از هم و کوچک شکل گرفت و البته عامل اصلی، اقتصادی و معیشتی بود. از طرف دیگر به تدریج تعداد برخی اقشار مرفه در جامعه هم که میل به فرزندآوری ندارند، زیاد شد تا دلایل فرهنگی هم در این مقوله نقش داشته باشد. کاهش جوانی جمعیت و ارتباط آن با ازدواج و فرزندآوری بخشی از نرخ باروری و رشد جمعیت تابع ازدواج است. به اعتقاد مشاور حوزه ریاست مجلس شورای اسلامی، وقتی ازدواج کمتر می شود از دو جهت آسیب می بینیم؛ کاهش ازدواج و کاهش فرزندآوری. او می گوید: در دهه های اخیر در حوزه شهرنشینی و کلانشهرنشینی هم تغییراتی داشتیم. زندگی در شهرهای بزرگ و میل به مهاجرت از روستاها به سمت شهرهای بزرگ هم به سایر عوامل کمک کرد و نرخ ازدواج و فرزندآوری رفته رفته با کاهش همراه شد و در نهایت باعث شد حالا با پدیده سالمندی مواجه باشیم. سالمندی جمعیت هم به لحاظ فردی و هم از جنبه فرهنگی، اجتماعی آثار منفی با خود به همراه دارد. با افزایش تک فرزندانی که دیگر عمو، عمه، دایی یا خاله نخواهند داشت، ساختار خانواده ها هم دچار تغییرات عمده ای می شود. چه باید کرد؟ برای افزایش نرخ جمعیت و پایداری شاخص جوانی جمعیت در کشور، حمایت های اجتماعی و موضوع بیمه ها، بهداشت و درمان و هزینه های آموزش در سه سطح باید اتفاق بیفتد. طالبی نژاد با بیان این مطلب می گوید: برای حرکت به سمت بهبود و افزایش نرخ جمعیت باید چند قدم بزرگ برداریم. مثلاً در سطح سیاست گذاری های کلان از بعد قانونگذاری مانند تصویب قانون جوانی جمعیت و در سطح نهادهای فرهنگ ساز و رسانه ها و همچنین در سطح فردی و ایجاد انگیزه در این حوزه، تغییرات و اصلاحاتی انجام شود. بحث مشوق های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باید در این عرصه افزایش پیدا کند. بر اساس آمار و ارقام موجود، مشوق هایی که در قانون گنجانده شده تأثیر آنچنانی نداشته است، هرچند در این حوزه هم اشکالاتی وجود داشته و کارها بموقع و کامل انجام نشده اند. به عنوان مثال بخشی اجرایی شده و بخشی مشمول مرور زمان و سپری کردن صف های طولانی شدند. در مقابل هم بسیاری از بانک ها موارد تکلیفی را سنگین می دانند. منابع بانک هم باید تأمین باشد که سختگیری ها را در ارائه ضامن و موارد دیگر کاهش دهد. متأسفانه مشکلات اقتصادی در هم تنیده هستند و نمی توان مشکل را یک شبه حل کرد. به گفته او، مسأله ای که در این عرصه کمتر به آن پرداخته شده، موارد اخلاقی و وجود کانال ها و مسیرهایی است که راه را برای رفع نیازهای جنسی هموار کرده اند. دوستی ها و روابط ناسالم در کاهش میل ازدواج اثر گذاشته اند و تا زمانی که میل به ازدواج افزایش پیدا نکند، نمی توان شاهد افزایش آمارها بود. طالبی نژاد می گوید: اگر مشکلات اقتصادی از میان برداشته شود، باید به سمت باورپذیری اجتماعی برویم و این ذهنیت وجود نداشته باشد که جوانان بگویند حتی اگر مشکل اقتصادی نداشته باشیم هم بچه دار نخواهیم شد. در حل این معضل و گذار از پدیده سالمندی نیاز به زمان داریم. بر فرض اینکه مشکلات اقتصادی هم در بازه زمانی کوتاهی حل شود، نمی توان در مدت کمی نگرش های اجتماعی و فرهنگی نسل جوان را تغییر داد. برخی از جوانان حوصله بچه دار شدن ندارند، این موارد خیلی مهم هستند و باید به آن ها پرداخته شود. اگر فقط نگاه اقتصادی داشته باشیم، ممکن است تصور کنیم با افزایش حقوق، ارائه وام یا کمک هزینه های فرزندآوری مشکل حل می شود، اما این روش های زودبازده در مورد مسائل فرهنگی و اجتماعی به کار نمی آیند. در موضوعات اقتصادی می توان با تزریق بودجه مشکلات را سریع تر حل کرد، اما در حوزه فرهنگ و اجتماع تغییرات عمیق تر و پیچیده تر هستند و به پژوهش و بررسی های دقیق تری نیاز دارند. |