تحقیقات در مورد مرگ مدیرعامل جوانی که بر اثر سیانور جان خود را از دست داده است، به اعتراف شوهرش به قتل منجر شد. پس از آنکه مرگ مشکوک زنی جوان که مدیرعامل یک شرکت در تهران بود، به ماموران نیروی انتظامی و بعد مقام قضایی اطلاع داده شد، تحقیقات آغاز شد . در نهایت، پرونده ای که عامل قتل با صحنه سازی قصد داشت آن را یک مرگ ناگهانی ناشی از بیماری نشان دهد، با تحقیقات دقیق بازپرس ویژه قتل تهران، محسن اختیاری، به کشف راز یک قتل منجر شد. به نحوی که شوهر زن جوان که ابتدا منکر هر گونه دخالت در مرگ همسرش بود، پس از ماه ها بازداشت، سرانجام لب به اعتراف گشود و جزییاتی از قتل برنامه ریزی شده همسرش را فاش کرد. ماجرا از آنجا آغاز شد که در اوایل بهار 1402، گزارشی مبنی بر فوت یک زن جوان به بازپرس محسن اختیاری داده شد. زنی که فوت شده بود، مدیرعامل یک شرکت خصوصی بود و بر اساس شواهد اولیه پس از بدحال شدن ناگهانی در محل کارش به بیمارستان منتقل شده اما تلاش های کادر درمان برای نجات او بی نتیجه ماند و در بیمارستان جان باخت. پس از آن، کادر پزشکی به دلیل علائم غیرعادی روی بدن متوفی، مرگ را مشکوک تشخیص و موضوع را به سرعت به مقامات انتظامی اطلاع دادند که پس از آن مقام قضایی هم از ماجرا باخبر شد. بازپرس اختیاری پس از شنیدن شرح اولیه ماجرا دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد تا معاینات دقیق تری انجام شود. همچنین به دستور او تحقیقات اولیه برای بررسی زندگی شخصی و حرفه ای متوفی آغاز و مشخص شد که زن فوت شده متاهل بود، یک فرزند داشت و همسرش هم در همان شرکتی که او مدیرعامل آن بود، مشغول به کار است. خانواده متوفی از همان ابتدا به مرگ دخترشان مشکوک و معتقد بودند که این مرگ نمی تواند طبیعی یا خودخواسته باشد. در نهایت هم پس از انجام آزمایش های مختلف، از جمله آزمایش سم شناسی، کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند که علت مرگ زن مصرف سیانور است. این ماده سمی که اثری سریع و کشنده دارد، نه تنها این احتمال که مرگ زن به دلیل بیماری یا خودکشی باشد را به وضوح کاهش داد، بلکه احتمال مرگ او بر اثر یک اقدام جنایت آمیز را به شدت افزایش داد. همچنین خانواده متوفی با شنیدن این خبر، بیش از پیش به شوهر او مشکوک شدند. آنها اظهار داشتند که دخترشان هیچ گونه نشانه ای از افسردگی یا تمایل به خودکشی نداشت و مصرف سیانور در محل کار، جایی که او هر روز فعالیت می کرد، به هیچ عنوان منطقی به نظر نمی رسید. خانواده متوفی همچنین به بازپرس پرونده اطلاع دادند که رابطه زن و شوهر چندان مسالمت آمیز نبود. آنها از وجود اختلافات و حتی درگیری هایی بین این زوج خبر دادند و عنوان کردند که ممکن است این اختلافات به شکایت های متقابل هم منجر شده باشد. در این بین، نکته ای که شک خانواده را تقویت کرد و باعث افزایش تمرکز تیم تحقیق بر همسر زن شدط ازدواج سریع شوهر متوفی با یکی از کارمندان همان شرکت، تنها چند ماه پس از مرگ همسرش بود. این ازدواج که تقریباً همزمان با اعلام نتایج پزشکی قانونی رخ داد، به گمانه زنی ها درباره نقش احتمالی شوهر در این مرگ مشکوک دامن زد. با شکایت خانواده متوفی و شواهد اولیه، بازپرس اختیاری دستور بازداشت شوهر را صادر کرد. این مرد در بازجویی های اولیه هر گونه دخالت در مرگ همسرش را رد کرد. او مدعی شد که همسرش به دلیل بیماری، داروهایی مصرف می کرده و در روز حادثه هم پس از مصرف دارو در محل کار، حالش بد و به بیمارستان منتقل شده است. او همچنین اظهار داشت که هیچ اطلاعی از وجود سیانور نداشته و زندگی مشترک آنها عادی بوده است. به گفته او، همسرش چند سالی بود که مدیرعامل شرکت شده بود و آنها با داشتن یک فرزند مشترک، زندگی خوبی داشتند. اما شواهد و مدارک جمع آوری شده توسط ماموران پلیس و بازپرس، با اظهارات این مرد همخوانی نداشت. همین امر باعث شد که او در بازداشت بماند تا تحقیقات بیشتری انجام شود. پس از ماه ها تحقیقات و بازجویی، مظنون سرانجام در برابر شواهد غیرقابل انکار تسلیم شد و به قتل عمدی همسرش اعتراف کرد. او در اظهارات جدید خود پرده از انگیزه ها و جزییات این قتل برداشت. به گفته متهم، اختلافات او و همسرش از زمانی آغاز شد که همسرش به عنوان مدیرعامل شرکت منصوب شد و پس از رسیدن به این جایگاه، حتی در خانه هم رفتاری آمرانه داشت و این موضوع باعث تنش های مداوم بین آنها شده بود. این مرد اظهار داشت: زنم همیشه فکر می کرد در خانه هم مدیرعامل است و به من دستور می داد. به او گفتم که خانه با شرکت فرق دارد، اما او گوش نمی داد. به گفته متهم، اختلافات این زوج تا مرز طلاق پیش رفت اما به دلیل وجود فرزند مشترک، از جدایی صرف نظر کردند. متهم همچنین گفت: در مدتی که با همسرم اختلاف داشتم با یکی از کارمندان شرکت که بعدها با او ازدواج کردم، رابطه ای عاطفی برقرار کرده بودم و در نهایت تصمیم گرفتم همسرم را از سر راه بردارم تا بتوانم با او ازدواج کنم. متهم در اعترافات خود توضیح داد: سیانوری را که تهیه کرده بودم، داخل کپسول های دارویی که همسرم به طور روزانه مصرف می کرد، قرار دادم و نقشه ام را اجرا کردم. متهم همچنین اعتراف کرد که پس از مرگ همسرش، با نشان دادن ناراحتی و عزاداری، سعی کرده بود خود را بیگناه جلوه دهد. او همچنین اظهار داشت که همسر فعلی اش هیچ اطلاعی از این نقشه نداشته و اگر از قصد او برای قتل باخبر می شد، هرگز با او ازدواج نمی کرد. در نهایت هم متهم پس از چند ماه، به کارمند شرکت پیشنهاد ازدواج داد و این پیشنهاد مورد پذیرش قرار گرفت. با اعترافات صریح متهم، او اکنون به اتهام مباشرت در قتل عمدی همسرش تحت بازداشت است و تحقیقات برای تکمیل پرونده همچنان ادامه دارد. بازپرس محسن اختیاری از دادسرای امور جنایی تهران و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در حال بررسی دقیق تر این پرونده هستند تا تمامی ابعاد این جنایت روشن شود. منبع: سایت جنایی |