یکی از عباراتی که از پیش از جنگ 12 روزه اسراییل علیه ایران و حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران در رسانه ها و محافل سیاسی تکرار می شد، این جمله بود که دانش هسته ای ایران با بمباران از بین نمی رود. به گزارش هم میهن، این عبارت را نه تنها مقام های ایرانی بارها تکرار کرده اند، بلکه مقام های پیشین ایالات متحده آمریکا، از جمله وندی شرمن، معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا و مذاکره کننده ارشد دولت اوباما در مذاکرات منتهی به برجام و بسیاری از تحلیل گران، پژوهشگران و کارشناسان روابط بین الملل تکرار کرده اند. به رغم تکرار این استدلال، آمریکا نهایتاً بامداد یک تیر تصمیم گرفت با مداخله در جنگ اسراییل علیه ایران، تاسیسات هسته ای ایران را در سه نقطه بمباران کند. بلافاصله پس از این عملیات، دونالد ترامپ با حضور در مقابل دوربین های تلویزیونی ادعا کرد که تاسیسات هسته ای ایران را کاملاً نابود کرده است. اما این ادعای دونالد ترامپ، تنها دو روز بعد با درز کردن گزارش محرمانه آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) زیر سوال رفت. رسانه ها براساس ارزیابی اطلاعاتی خبر دادند که این نهاد اطلاعاتی معتقد است که برنامه هسته ای ایران با حمله آمریکا تنها چند ماه تا یک سال به تاخیر افتاده است. محتوای این گزارش تاییدکننده نگرانی ها و هشدارهای کارشناسانی بود که تا پیش از این تاکید کرده بودند که مسئله هسته ای ایران راهکار نظامی ندارد. تقریباً این اجماع در میان کارشناسان روابط بین الملل و مسائل هسته ای شکل گرفته است که تنها راهکار برطرف کردن نگرانی غرب در خصوص دستیابی ایران به سلاح هسته ای، دستیابی به توافقی مذاکره شده است که بر اساس آن ایران محدودیت ها و بازرسی های شدیدی را بپذیرد. ایران در گذشته به چنین توافقی تن داده است و سال 2015 پس از یک دوره مذاکره دو ساله با 6 قدرت جهانی، در توافق برجام محدودیت های سختی را برای برنامه هسته ای خود پذیرفت و همکاری های خود را با نظام بازرسی و نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی، حتی فراتر از پادمان ها و پروتکل های الحاقی پذیرفت. این توافق سال 2018 با خروج ایالات متحده آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم ها علیه ایران عملاً کارایی خود را از دست داد و به رغم اینکه ایران سه سال پایبندی کامل خود را به تعهدات آن نشان داده بود، نهایتاً با بازگشت تحریم ها تصمیم گرفت به تدریج تعهدات خود را نسبت به برجام کاهش دهد و برنامه هسته ای خود را تشدید کند. حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران، بار دیگر این مسئله را در مرکز توجه قرار داده است که پایان دادن به نگرانی ها در مورد برنامه هسته ای ایران، هیچ راهکار نظامی ندارد و فقط از طریق دیپلماسی و رسیدن به یک توافق مذاکره شده است که می توان برنامه هسته ای ایران را تحت نظارت های شدیدتر قرار داد و مسیر احتمالی دستیابی ایران به سلاح هسته ای را مسدود کرد. بمب ها فقط زمان می خرند دیوید مینچین آلیسون، پژوهشگر در برنامه امنیت هسته ای دانشگاه ییل، در مقاله ای برای نشریه فارن افرز می نویسد: بمب ها فقط زمان می خرند، صرفاً دیپلماسی است که می تواند امنیت پایدار ایجاد کند. این تحلیل گر مسائل هسته ای تاکید می کند: حتی اگر کارزار بمباران توانسته باشد به تاسیسات هسته ای ایران آسیب جدی وارد کند، تاریخ نشان داده است که از بین بردن زیرساخت های سطحی به ندرت می تواند امنیت پایدار به بار بیاورد. حملات ممکن است بتواند توانمندی های یک کشور در حال تجهیز به سلاح هسته ای را به عقب بیاندازد، اما باعث خواهد شد که اراده هسته ای آن کشور افزایش پیدا کند. وقتی نوبت به ایران می رسد، ترامپ درست مثل اسراییل در دام بمب های هوشمند افتاد، نوعی اعتمادبه نفس کاذب که این تصور را ایجاد می کرد که استفاده از سلاح های دقیق می تواند جلوی فرار هسته ای را بگیرد و حتی سقوط نظام را تحریک کند. اما واقعیت محتمل تر این است که اجرای عملیات پتک نیمه شب، صرفاً برای دولت ترامپ زمان خرید؛ زمانی که می تواند از آن برای مذاکره کردن راه حلی برای هسته ای شدن ایران پیدا کند. نتیجه معکوس واقعیتی که پژوهشگران و تحلیل گران به آن اشاره می کنند این است که حملات نظامی به برنامه هسته ای نه تنها بخت تسلیحاتی شدن این برنامه ها را کاهش نمی دهند، بلکه باعث افزایش عزم و اراده در میان سیاستگذاران کشورهایی که مورد حمله نظامی قرار گرفته اند برای ایجاد بازدارندگی هسته ای افزایش می دهد. بسیاری از این تحلیل گران مثال عراق در دوران حکومت صدام حسین را مورد اشاره قرار می دهند که بعد از حمله به راکتور نیمه کاره عراق توسط اسراییل در سال 1981 نه تنها جاه طلبی های هسته ای، شیمیایی و بیولوژیک خود را کنار نگذاشت، بلکه اراده برای توسعه آن را به صورت پنهانی افزایش داد. از سال 1981 تا سال 1991 که جنگ اول خلیج فارس رخ داد، دولت صدام حسین برنامه توسعه تسلیحات کشتارجمعی خود را به شکل گسترده ای افزایش داد و آن را به صورت زیرزمینی پیش می برد و برنامه ساخت تسلیحات هسته ای نیز از جمله جاه طلبی های صدام حسین بود. دیوید مینچین آلیسون تقریباً تمامی نمونه های حمله به برنامه هسته ای کشورهای مختلف را بررسی کرده است. این پژوهشگر امنیت هسته ای با اشاره به کتاب نتیجه معکوس هسته ای: زمانی که سیاست های هسته ای شکست می خورند که خودش با همراهی تایلر جان بوون نوشته است، تاکید می کند: پژوهش های ما در مورد همه موارد حملات برای جلوگیری از اشاعه هسته ای یک الگوی یکپارچه را نشان می دهد: هرچند بمباران برنامه هسته ای یک کشور ممکن است به صورت موقت توانمندی فیزیکی این کشور برای ساخت تسلیحات را کاهش دهد، اما آن حمله بدون تردید باور آن کشور به اینکه ساخت تسلیحات هسته ای برای حیاتش ضروری است، تقویت می شود. به اعتقاد مینچین آلیسون تجربه نشان می دهد که اشاعه دهندگان زخم خورده، از حملاتی که به آنها شده است درس می گیرند و زیرساخت های شان را تقویت می کنند و با پنهانکاری و عزم سیاسی بیشتر مجدداً سراغ کار قبلی شان بر می گردند. اشاعه هسته ای در سراسر خاورمیانه در عین حال کارشناسان معتقدند که اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران، ممکن است ایران را وادار به تصمیم هایی تندتر در مورد برنامه هسته ای خودش کند. ایران بلافاصله پس از حمله آمریکا به تاسیسات نطنز، فردو و اصفهان، با تصویب قانونی در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که همکاری های خود را با آژانس بین المللی انرژی اتمی تعلیق می کند و تنها به صورت مشروط حاضر به همکاری با آژانس است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تصویب این قانون در تهران به معنای سیگنالی به غرب، مبنی بر آمادگی ایران برای خروج از پیمان عدم اشاعه هسته ای (NPT) است. خروج ایران از NPT عملاً هرگونه نظارت خارجی بر برنامه هسته ای ایران را از بین می برد اما نگرانی وسیع تر این است که در صورت تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای یا حتی خروج ایران از NPT دیگر کشورهای منطقه هم تصمیم هایی مشابه خواهند گرفت و یک مسابقه تسلیحاتی جدید در منطقه خاورمیانه به راه خواهد افتاد. پرانای آر. وادی، مسئول پیشین عدم اشاعه در شورای امنیت ملی آمریکا در مقاله ای برای بولتن دانشمندان هسته ای می نویسد: اگر تنش های منطقه ای نهایتاً به اشاعه تسلیحات هسته ای منجر شود، آنگاه احتمالاً ایران تنها ورودی جدید به باشگاه کشورهای دارای تسلیحات هسته ای نخواهد بود، بلکه احتمالاً به سرعت همسایگانش هم به دنبال او خواهند رفت و نخستین گزینه در این صف هم عربستان سعودی است. به اعتقاد دیوید مینچین آلیسون هم آثار واکنش های احتمالی ایران در برابر حملات به تاسیسات هسته ای اش به ایران محدود نخواهد ماند: آثار تلاش ها برای جلوگیری از اشاعه هسته ای در ایران فراتر از مرزهای این کشور احساس خواهد شد. اگر ایران تصمیم بگیرد که از پیمان عدم اشاعه هسته ای (NPT) خارج شود، آنگاه حرکت جمعی منطقه به سمت اشاعه هسته ای گریزناپذیر خواهد شد. عربستان سعودی و امارات متحده عربی مدت هاست که جاه طلبی های هسته ای دارند و به طور قطع برنامه های هسته ای خودشان را تسریع خواهند کرد و جبهه های تازه ای در مسابقه هسته ای خاورمیانه باز می شود. در نتیجه حمله ای که قرار بود یک مشکل اشاعه را برطرف کند، در نهایت چندین مشکل جدید ایجاد می کند. تسلیحاتی شدن به غنی سازی بیشتر نیاز ندارد موضوع از بین نرفتن توانمندی هسته ای ایران فقط به نابودی تاسیسات غنی سازی محدود نمی شود. برخی کارشناسان هسته ای معتقدند که ایران اگر اراده ساخت تسلیحات هسته ای داشته باشد، بدون نیاز به غنی سازی بیشتر و ایجاد تاسیسات غنی سازی جدید، می تواند از همان مقدار اورانیوم غنی شده سطح بالا 60 درصدی که تا قبل از حمله ذخیره کرده بود، برای ساخت تسلیحات هسته ای استفاده کند و از بین رفتن تاسیسات غنی سازی، در صورت وجود اراده، خللی در شرایط فرضی که در آن ایران بخواهد تسلیحات هسته ای بسازد ایجاد نخواهد کرد. ادوین لیمن، مدیر امنیت نیروی هسته ای در برنامه اقلیم و انرژی اتحادیه دانشمندان دغدغه مند، در مقاله ای برای بولتن دانشمندان هسته ای با توضیح فنی این مسئله که اگر ایران اراده این کار را داشته باشد، می تواند با استفاده از موجودی اورانیوم غنی شده 60 درصدی خود نیز بدون نیاز به غنی سازی بیشتر، بمب های هسته ای بسازد، می نویسد: توانمندی فنی ایران در ساخت نسبتاً سریع چند بمب خام هسته ای را با استفاده از ذخایر اورانیوم غنی شده 60 درصدی اش نمی توان نادیده گرفت. اینجا مسئله فقط نیت است. آیا تسلیحاتی سازی برنامه هسته ای برای ایران در موقعیت ضعف و تهدید برای نظام منطق استراتژیک دارد؟ با فرض اینکه رهبران ایران منطقی باشند و آثار فاجعه بار مترتب بر تلاش برای ساخت و استفاده از سلاح هسته ای را درک کنند، آنگاه جواب یک نه قطعی است. اما مادامی که ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی دسترسی کامل و حق راستی آزمایی در مورد ذخایر مواد هسته ای اش ندهد، نمی توان به طور قطع نیت های ایران را تایید کرد. در نتیجه تنها راهکار قابل اتکا برای جلوگیری از فرار هسته ای ایران یک راهکار دیپلماتیک است و هم آمریکا و هم اسراییل باید به موضوع با همین عینک نگاه کنند. تنها راه حل ممکن دیپلماسی است پرانای آر. وادی، پژوهشگر مرکز سیاستگذاری امنیت هسته ای در دانشگاه MIT و مدیر ارشد کنترل تسلیحات، خلع سلاح و عدم اشاعه در شورای امنیت ملی دولت آمریکا نیز معتقد است که تنها راه جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هسته ای دیپلماسی است. وادی با توضیح اینکه حمله به ایران ممکن است عزم ایران را برای دستیابی به بازدارندگی جدی تر کرده باشد در بولتن دانشمندان هسته ای می نویسد: کنار گذاشتن دیپلماسی در این شرایط به معنای آزاد گذاشتن کامل دست ایران است. هرچند دولت ترامپ ممکن است تمایل داشته باشد که اینگونه وانمود کند اقدام نظامی به یکباره و به صورت موثر توانست برنامه هسته ای ایران را متوقف کند، اما اجازه دادن به ایجاد ابهام در برنامه هسته ای ایران در شرایط فعلی باعث می شود هر دستاوردی که آمریکا امیدوار بود داشته باشد، از بین برود. تمرکز مذاکرات کنونی باید این باشد که جلوی احتمال پنهان کردن برنامه هسته ای ایران پشت یک آتش بس موقت، فرآیند مذاکراتی یا حتی توافق موقت را بگیرد، چراکه ایران می تواند پنهانی برنامه هسته ای خود را پیش ببرد و در میان مدت طرف های دیگر را غافل گیر کند. توانمندی ایران در از سرگیری برنامه های هسته ای پیشینش در مکان هایی عمیق تر که از دسترس بمب های سنگرشکن آمریکایی در امان باشد، قابل چشم پوشی نیست. در عین حال ایران بر اساس دانش فنی و توانمندی هایی که دارد اگر اراده کند به صورت بالقوه می تواند به سرعت به سمت تسلیحاتی سازی برنامه هسته ای اش حرکت کند. به همین دلیل دیپلماسی تنها گزینه ای است که جلوی ایران را برای حرکت به سمت بمب می گیرد. چارلز ای. کاپچان، استاد دانشگاه جورج تاون در پراجکت سیندیکیت می نویسد: هرچند ممکن است اسراییل و ایالات متحده آمریکا انگیزه های منطقی برای دنبال کردن نابودی تاسیسات هسته ای ایران داشته باشند، نیروی نظامی به تنهایی نمی تواند راه حل پایدار برای آنها ایجاد کند. بر اثر حمله نظامی ممکن است برنامه هسته ای ایران فقط تا حدی آسیب ببیند و حتی اگر به شکل اساسی به عقب بیفتد، باز هم می توان آن را از سرگرفت و چه بسا پنهانکارانه تر از گذشته. در عین حال اگر ایران هیچ راهکار دیپلماتیکی پیش روی خود نبیند و نظام دینی حاکم در ایران احساس کند که موجودیتش در خطر است، ممکن است که ناگزیر شود جنگ را گسترش دهد و منازعه به یک درگیری در سراسر منطقه تبدیل شود. این مقام پیشین شورای امنیت ملی آمریکا در دوران بیل کلینتون و باراک اوباما می گوید: حالا که آمریکا وارد جنگ شده است، واجب است که بار دیگر تلاش کند تا به یک نتیجه دیپلماتیک برسد. ایران انگیزه های قوی ای دارد که به یک توافق برسد و محدودیت های سخت گیرانه و بازرسی های جدی در مورد برنامه هسته ای اش را بپذیرد. پیچیده تر شدن مذاکرات یکی از اصلی ترین نتایج بمباران تاسیسات هسته ای ایران توسط آمریکا پیچیده تر شدن مذاکرات و مبهم شدن آینده هرگونه توافق هسته ای است. ایران پس از بمباران تاسیسات هسته ای خود تصمیم گرفت همکاری خود را با آژانس بین المللی انرژی اتمی تعلیق کند. تهران معتقد است که گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای حکام که در آن ایران به عدم رعایت تعهدات پادمانی متهم شده بود، به بهانه ای برای حملات نظامی به ایران تبدیل شد. در عین حال ایران نسبت به ناتوانی مدیرکل و شورای حکام آژانس در محکوم کردن حملات به تاسیسات هسته ای ایران به شدت اعتراض کرده است و آژانس را در این زمینه مقصر قلمداد می کند. در عین حال گمانه زنی های رسانه ای در مورد درز اطلاعات حساس هسته ای ایران، از جمله مشخصات دانشمندان هسته ای توسط بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح شده است. قطع همکاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، هرچند بر اساس قانون جدید به همکاری مشروط با تشخیص شورای عالی امنیت ملی تبدیل شده است، می تواند ابهام ها در مورد برنامه هسته ای ایران را افزایش دهد. از جمله طرف های خارجی دیگر نه می توانند به اطلاعات در مورد میزان خسارت های وارده به تاسیسات هسته ای ایران دسترسی داشته باشند و نه دقیقاً می دانند ایران چه میزان اورانیوم غنی شده در سطوح مختلف همچنان در اختیار دارد و کجا نگهداری می کند. این ابهام باعث می شود تا مذاکرات آینده هسته ای پیچیده تر شود. در واقع مذاکره کنندگان غربی دقیقاً نمی دانند باید از ایران بخواهند چه چیزهایی را کنار بگذارد، از کشور خارج کند یا متوقف کند. در عین حال مذاکرات برای ایران هم پیچیده تر خواهد شد، چراکه از نظر طرف های غربی نخستین گام در رسیدن به توافق شفاف سازی برنامه هسته ای ایران و دسترسی بازرسان آژانس به تمام تاسیسات هسته ای و مواد هسته ای ایران است. پرانای آر. وادی، مقام پیشین خلع سلاح شورای امنیت ملی آمریکا می نویسد: در واقع حتی ممکن است که ایران مکان حفاظت شده ای همین حالا در اصفهان داشته باشد که تونل های آن بسیار عمیق تر از تاسیسات نطنز و فردو باشند که توسط بمب افکن های بی2 آمریکایی بمباران شدند و در حال حاضر از دسترس سلاح های متعارف، کارشناسان دولت های خارجی و بازرسان بین المللی خارج باشد. علاوه بر اینها مسئله ای که پس از حملات آمریکا دچار خدشه جدی شده است، مسئله اعتماد به طرف مذاکره کننده است. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده است که تنها به شرطی ایران حاضر به بازگشت به میز مذاکره است که تضمین های روشن برای اجتناب از اقدام نظامی در حین مذاکرات وجود داشته باشد؛ تضمینی که آمریکا حاضر به ارائه آن نشده است و بر اساس اظهارات روز دوشنبه سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، ایران فعلاً هیچ برنامه ای برای از سرگیری مذاکرات با آمریکا به رغم گمانه زنی هایی که در هفته های گذشته مطرح شده بود ندارد. مسئله دیگری که در مقابل مذاکرات مانع ایجاد می کند، اختلاف نظر بر سر یک موضوع بنیادین است: حق غنی سازی در خاک ایران. مقام های ایرانی تاکید کرده اند که حاضر به پذیرش توافقی که حق غنی سازی اورانیوم در خاک ایران را نپذیرد، نخواهند بود. در عین حال به نظر می رسد که دولت دونالد ترامپ کاملاً بر منع غنی سازی اورانیوم در خاک ایران پافشاری دارد. مشکل مضاعفی که برای ایران ایجاد شده است این است که به نظر می رسد سه قدرت اروپایی نیز که در قالب برجام حق غنی سازی محدود ایران در سطح مشخص را پذیرفته بودند، حالا موضع خود را تغییر داده اند و با خواست آمریکا برای منع غنی سازی در خاک ایران همراه شده اند. حتی پیش از این یک رسانه خارجی گزارش داده بود که دولت روسیه نیز خواسته غربی ها را به تهران منتقل کرده است و به تهران توصیه کرده است که شرط غنی سازی صفر را بپذیرد. وزرات خارجه روسیه و سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این پیام را از سوی روسیه تکذیب کرده اند. مسکو گفته است که برخی از خبرسازی های کارزار کثیف سیاسی شده رسانه ای برای تخریب روابط تهران و مسکو است. تریتا پارسی، مدیر اجرایی اندیشکده موسسه کویینسی برای حکمرانی مسئولانه به العربی الجدید می گوید: در داخل ایران ممکن است که مباحث بیش از پیش به سمت حمایت از ساخت سلاح های هسته ای به جای استفاده از برنامه هسته ای به عنوان اهرم فشار مذاکراتی گرایش پیدا کرده باشد اما همچنان مسیری برای اجتناب از این اتفاق وجود دارد، اما چنین راهکاری نیازمند یک توافق است که رفع تحریم های بسیار گسترده تری نسبت به توافق قبلی در بر داشته باشد. پارادوکس حملات مستمر دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در کارزار تبلیغات انتخاباتی خود، خود را طرفدار صلح و پایان دادن به مداخلات خارجی آمریکا معرفی کرده بود. او وعده داده بود که هیچ جنگی در دوران او شروع نخواهد شد و به جنگ های جاری از جمله جنگ غزه و جنگ اوکراین به سرعت پایان خواهد داد اما ترامپ 6 ماه پس از آغاز به کارش نه تنها نتوانسته است جنگ های جاری در غزه و اوکراین را متوقف کند، بلکه با حمله به ایران عملاً یک جبهه جدید هم در مداخلات نظامی آمریکا باز کرده است. دونالد ترامپ در مصاحبه ها و اظهارنظرهای رسانه ای خود اعلام کرده است که در صورت از سرگیری برنامه هسته ای ایران و تلاش برای بازسازی تاسیسات هسته ای تخریب شده، بار دیگر حمله به ایران را در نظر می گیرد یا به اسراییل مجوز حمله به ایران می دهد. در برابر ایران هم با قاطعیت اعلام کرده است که قصدی برای توقف برنامه هسته ای خود ندارد و قطعاً آن را از سر خواهد گرفت. با توجه به این موضوع به نظر می رسد که در صورت نرسیدن به یک توافق مذاکره شده، دونالد ترامپ ناچار خواهد بود بار دیگر برای اثبات ادعای خودش مبنی بر توانایی متوقف کردن برنامه هسته ای ایران با اقدام نظامی، حملات دیگری به تاسیسات هسته ای ایران انجام دهد. اگر ترامپ بخواهد بر موضع خود مبنی بر استفاده از زور برای پایان دادن به برنامه هسته ای ایران پافشاری کند و ایران نیز همچنان برای بازسازی برنامه هسته ای خود تلاش کند، در نتیجه باید نتیجه گرفت که حملات آمریکا به تاسیسات بالقوه جدید ایران باید به صورت پیوسته و دوره ای تکرار شود؛ موضوعی که دقیقاً خلاف شعار ترامپ مبنی بر اجتناب از جنگ های دائمی و بدون پایان است. این در حالی است که همان یک حمله هوایی به تاسیسات هسته ای ایران در تاریخ یک تیر هم باعث انتقادهای گسترده ای در میان پایگاه اصلی رای ترامپ شده است و افرادی که در جبهه بازگشت عظمت آمریکا MAGA بودند، از او به دلیل شکستن وعده های انتخاباتی و شرکت در جنگی که متعلق به آمریکا نیست، انتقاد کرده اند. |