با توجه به برجسته شدن مفاهیمی نظیر اتحاد ملی در جنگ 12 روزه محمد ابراهیم انصاری لاری، پژوهشگر حوزه فرهنگ و سیاست، در روزنامه هم میهن نوشت: سال ها پیش زبیگنیو برژینسکی، استراتژیست نامدار آمریکایی، هشدار داده بود که هرگونه فشار خارجی از جنس حمله نظامی به ایران باعث ادغام ملی گرایی ایرانی و بنیادگرایی مذهبی خواهد شد. او در سال2004 نوشت که هدف استراتژیک آمریکا باید جداسازی ناسیونالیسم ایرانی از اسلام بنیادگرا باشد. درغیر این صورت، این دو نیروی تاریخی هم افزا می شوند و قدرتی بزرگ خلق می کنند. اکنون علیرغم همه خسارت ها و تلخی های ناشی از تجاوز اسراییل یکی از پیامدهای مبارک جنگ 12روزه، هم افزایی هویت مذهبی تخریب شده در طول این سال ها با هویت ملی دائما تهدیدشده در چند دهه اخیر بود که شاید بتوان به تعبیری و با کمی مسامحه این اتفاق را شکل تلطیف شده پیش بینی برژینسکی تلقی کرد که قدرتی مثال زدنی خلق کرد. این رخداد را باید یک مصالحه تاریخی خواند که در وهله اول، نتیجه هوشیاری و یک تسامح بزرگ منشانه از سوی همه وطن پرستان داخل و خارج از کشور بود و در وهله دوم، ناشی از استقبال صمیمانه حاکمیت و بنیادگرایان مذهبی که جلوه های گوناگون و پرتاثیر آن را همه شاهد بوده ایم. در این میان، از ذکر این نکته مهم نمی توان گذشت که این هم افزایی غیرمنتظره و شگفت، مشتِ اندکْ مذهبیون افراطی اما قشری مسلک و نادر ْوطن پرستان پرمدعا اما دروغین را باز کرد و لاقیدی اولی را به اصول اخلاقی و انسانی و بی تفاوتی دومی را به مام وطن و سرنوشت ایران، به نحوی روشن و غیرقابل انکار به اثبات رساند اما نکته مهمتری که نباید از آن غفلت کرد، این است که این مصالحه بزرگ و این هم افزایی تاریخی را باید درست مثل توقف جنگ، شکننده و لرزان دانست و همچنان که ثبات و دوامِ سلامت و امنیت کشور و پایان همیشگی این تخاصم بدفرجام، در گرو تلاش فوری، مستمر و ایده های خلاقانه و خردمندانه حاکمیت و به ویژه دستگاه دیپلماسی کشور است و این مهم جز با عزمی راسخ برای عدول از برخی سیاست های پرهزینه و پرمخاطره و با فرو گذاشتن آرزوهای محال و متوهمانه ممکن نیست؛ به همان نسبت، دوام و بقای این همگرایی و تعمیق و ثبات این هم افزایی نیز در گرو عدول مبنایی و اصولی هر دو طرف از برداشت ها و رفتارهای گذشته است. اگر در بدو امر و شروع این مصالحه، این روشنفکران، هنرمندان و اندیشمندان وطن پرست و ایران دوست بودند که بزرگ منشانه پیش قدم شدند و به رغم همه ناروایی ها و جفاهایی که در طول این سال ها تحمل کرده بودند (از حبس و حصر و محدودیت و تهدید و ارعاب و...)، همه در محکومیت این تجاوز و در همراهی با مدافعین وطن هم صدا شدند؛ این بار و در قدم بعدی این بنیادگرایان مذهبی که در جایگاه های حساس و کلیدی تکیه زده اند، هستند که در ادامه آن استقبال صمیمانه باید پیشقدم شوند تا این رشته نازک به پیوندی محکم بدل شود. حاکمان و مذهبیون باید این حق را به روشنفکران و هنرمندان و اندیشمندان و همه وطن پرستان بدهند که با شک و تردید به اصالت و حقیقت این مصالحه بنگرند؛ به خصوص که در برخی مواضع و سخنان و تحلیل هایی که از بلندگوهای بنیادگرایان منتشر می شود، این تلقی دیده می شود که آنها هنوز در حال بهره برداری حسی و عرفی از این اتفاق هستند و کمتر نشانه ای از درک درست آن در بین طیف افراطی آنها دیده می شود. به نظر می رسد ادامه تولیت علمای دینی و روحانیون بر مقدرات کشور بدون دوام و ثبات این مصالحه امری اگرنه محال، اما بسیار سخت و دشوار باشد. بنیادگرایان اسلامی و مذهبیون از پژوهشگران و عالمان تا خطبا و واعظان و تا طلاب جوان و بالاخره حتی مداحان و مرثیه خوانان همگی باید از این تاریخ به بعد خود را برای ورود به فصلی جدید از تفاهم و همگرایی با همه دیگران از مذاهب و ادیان مختلف و همه دیگرانی که اصطلاحاً، حتی بی دین و لامذهب تلقی می شوند و یا به هر آیین دیگری اعتقاد دارند، اما در ایران دوستی و وفاداری آنها به مام وطن تردیدی نیست، آماده کنند و در میان خود نیز قائل به تفاوت ایمان ها و تفاوت برداشت ها از مفاهیم دینی باشند و از اعمال هر تبعیض و یا تحقیر و یا تهدید کلامی یا عملی در پوشش آیین ها و مناسک دینی یا وضع مقررات و رویه های قانونی نسبت به دیگرانی که مثل آنها فکر نمی کنند و مانند آنها زندگی نمی کنند، خودداری کنند و مدارا و تسامح را باورمندانه و به صورتی عینی و واقعی در مناسبات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مراعات کنند. البته که این همه به تغییر نگاه ها اصلاح سازو کارها و بازنگری و نسخ و تصویب پاره ای قوانین و مقررات و آموزش های متناسب نیازمند است و مشاهده تاثیر آنها زمان می برد؛ اما مهم، توقف فوری این منحنی پراشتباه و تندروانه دور از خرد و خالی از حجتی است که حاصلش بدبینی، سوءتفاهم و بدخواهی و افتراق و گسست هردم افزای بین وطن پرستان و مذهبیون شده بود. از سوی دیگر، ایران دوستان و وطن پرستان نیز با بهره گیری از تجربیات و عبرت های تاریخ معاصر که کشور حداقل در سه مقطعِ مشروطیت، ملی شدن نفت و وقوع انقلاب اسلامی شاهد همگرایی وطن پرستان و مذهبیون بوده است که به رغم نتایج مثبت اولیه در نهایت به واگرایی و حتی تقابل ختم شد؛ در این زمانه حساس و پرخطر، با بازخوانی و بازتعریف برخی یافته ها و کرده های گذشته باید فصل جدیدی از همگرایی با مذهبیون را در زمینه ای از فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی رقم بزنند. |