فرشید فرحناکیان، متخصص حوزه حقوق نفت و گاز، در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: در ژوئن 1981 (خرداد 1360)، هنگامی که اسراییل با گستاخی رآکتور هسته ای اوسیراک عراق را به تلی از خاکستر بدل کرد، آمریکا با ژستی منافقانه و فریبکارانه به قطعنامه 487 شورای امنیت رای داد و این حمله را به عنوان تجاوزی آشکار به منشور ملل متحد محکوم کرد. این قطعنامه، با ظاهری متمدنانه، بر باز بودن مسیرهای دیپلماتیک و حق عراق برای توسعه برنامه هسته ای صلح آمیز تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) تاکید داشت؛ اما در ژوئن 2025 (خرداد 1404)، همین آمریکا نقاب ریاکاری را کنار زد و نه تنها از حملات اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران (فردو، نطنز و اصفهان) حمایت کرد، بلکه با بمب افکن های B-2 و بمب های سنگرشکن GBU-57 خود به این جنایت جنگی دامن زد. این چرخش نفرت انگیز از ژست های دیپلماتیک به مشارکت در تخریب آشکار، چهره واقعی سیاست خارجی آمریکا را عریان کرده و نشان می دهد که این کشور اصول بین المللی را تنها تا زمانی پاس می دارد که به منافع امپریالیستی اش خدمت کنند. 1981؛ نمایش منافقانه دیپلماسی در خدمت جنگ سرد در سال 1981، دولت رونالد ریگان با رای به قطعنامه 487، خود را مدافع دروغین نظم جهانی و رژیم منع اشاعه هسته ای (NPT) جا زد. این قطعنامه حمله اسراییل به اوسیراک را نقض حاکمیت عراق و هنجارهای بین المللی خواند و خواستار جبران خسارت شد. این ژست اما چیزی جز یک فریب سیاسی نبود. آمریکا هیچ گاه جرات تنبیه اسراییل را نداشت و روابط استراتژیک خود را با این متحد متجاوز حفظ کرد. در سایه جنگ سرد، این نمایش دیپلماتیک برای فریب کشورهای عربی و غیرمتعهد طراحی شده بود تا واشنگتن وجهه ای از عدالت خواهی حفظ کند. قطعنامه 487 با تاکید بر نظارت آژانس و اولویت دیپلماسی، به کشورهای عضو NPT اطمینان داد که تاسیسات هسته ای صلح آمیز آنها از تجاوزات پیش دستانه در امان است. این وعده ها اما مانند بسیاری از ادعاهای آمریکا، چیزی جز دروغی برای فریب افکار عمومی نبودند. 2025؛ همدستی در جنایت و لگدمال کردن قوانین بین المللی در ژوئن 2025، آمریکا نه تنها حمله اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران را محکوم نکرد، بلکه با گستاخی تمام، با بمب افکن های B-2و بمب های سنگرشکن خود به این تهاجم پیوست. دونالد ترامپ، با خودستایی بیمارگونه، این حملات را بسیار موفق خواند و ادعا کرد که برنامه هسته ای ایران به طور کامل نابود شده است . این تهاجم که تاسیسات تحت نظارت آژانس را هدف قرار داد، اما نقض آشکار قطعنامه 487 و قوانین بین المللی بود که آمریکا زمانی مدعی دفاع از آنها بود. ایران، در پاسخ به این تجاوز، همکاری خود با آژانس را تعلیق مشروط کرد، پیشنهاد خروج از NPT را مطرح نمود و با حملات موشکی به اسراییل، منطقه را به لبه پرتگاه یک جنگ تمام عیار کشاند. روسیه، چین و سازمان همکاری اسلامی این جنایت را محکوم کردند و آن را نشانه ای از ریاکاری وقیح غرب دانستند. آمریکا که در 1981 ژست مدافع دیپلماسی داشت، در 2025 به شریکی تمام عیار در نقض همان اصولی تبدیل شد که زمانی سنگ آنها را به سینه می زد. استانداردهای دوگانه؛ از فریبکاری دیپلماتیک تا تجاوز بی شرمانه تفاوت رویکرد آمریکا در این دو رویداد، پرده از عمق ریاکاری و بی اخلاقی این کشور برمی دارد. در 1981، آمریکا با محکومیت ظاهری حمله اسراییل، خود را حامی نظم بین المللی جا زد؛ اما در عمل، متحد متجاوزش را از هرگونه عواقب مصون نگه داشت. در 2025، تحت دولت جنگ طلب ترامپ، این کشور نقاب را کنار گذاشت و با هماهنگی بی سابقه با اسراییل، به تهاجمی بی شرمانه دست زد که قوانین بین المللی را به سخره گرفت. این چرخش نشان دهنده فروپاشی کامل هرگونه ادعای اخلاقی در سیاست خارجی آمریکاست. در 1981، آمریکا مدعی حمایت از رژیم NPT و نظارت آژانس بود؛ اما در 2025، با هدف قرار دادن تاسیسات تحت نظارت آژانس، بی اعتمادی جهانی به این رژیم را به اوج رساند. تحلیلگرانی مانند توماس کانتریمن، هشدار داده اند که این تجاوز ممکن است ایران را به سمت تسلیحات هسته ای سوق دهد، نتیجه ای که نه تنها هدف ادعایی این حملات را زیر سوال می برد، بلکه نشان دهنده حماقت استراتژیک واشنگتن است. پیامدهای جهانی؛ نابودی اعتبار آمریکا و نظم بین المللی حملات 2025 نه تنها روابط آمریکا با ایران و متحدانش را به قعر نابودی کشاند، بلکه اعتبار شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی را به گروگان گرفت. در 1981، قطعنامه 487 نماد اجماع جهانی در محکومیت تجاوزات پیش دستانه بود؛ اما در 2025، موضع آمریکا در شورای امنیت نشان داد که این نهاد دیگر چیزی جز ابزار دست قدرت های بزرگ نیست. این ریاکاری، کشورهای درحال توسعه را به این باور رسانده که قوانین بین المللی کاغذپاره هایی هستند که تنها برای خدمت به منافع امپریالیستی به کار می روند. تشدید تنش های منطقه ای، ازجمله پاسخ موشکی ایران و تهدید به هدف قرار دادن منافع آمریکا و متحدانش، نشان دهنده عمق فاجعه ای است که این تجاوز به بار آورده است. روشن ساز کلام؛ افشای چهره واقعی آمریکا چرخش آمریکا از ژست دیپلماتیک در 1981 به همدستی در جنایت جنگی در 2025، نه تنها ریاکاری این کشور را عریان می کند، بلکه زنگ خطری برای صلح جهانی و رژیم منع اشاعه هسته ای است. این تجاوز بی محابا، خطر یک جنگ منطقه ای را به اوج رسانده و نهادهای بین المللی را به حاشیه رانده است. اگر آمریکا ذره ای به ثبات در خاورمیانه اهمیت می داد، به جای لگدمال کردن قوانین بین المللی، دیپلماسی چندجانبه را در پیش می گرفت. جهان دیگر نمی تواند هزینه ریاکاری، جنگ طلبی و استانداردهای دوگانه آمریکا را تحمل کند. زمان آن رسیده که این کشور پاسخگوی این بی عدالتی ها باشد و افکار عمومی جهانی این فریب کاری شرم آور را رسوا کند. |