مصاحبه مسعود پزشکیان با تاکر کارلسون از روز اول انتشار با جنجال های فراوانی همراه شده است. این خبر همچنان یکی از موضوعات مطرح میان تحلیلگران است. در ادامه یادداشت سید عطاءالله مهاجرانی در روزنامه ایران در اینباره را می خوانید: مصاحبه مسعود پزشکیان با تاکر کارلسون معرکه آرا در داخل و خارج شده است. در خارج کشور، صهیونیست ها از جمله سفیر اسراییل در آمریکا، سلطنت طلبان از جمله رضا پهلوی، مجاهدین خلق از جمله مریم رجوی و در داخل، عناصری با شمایل متفاوت سیاسی از همه سو و هر یک به سبک خود به پزشکیان تاخته اند. انگیزه ها و انگیخته ها متفاوت است. مضمون سخنشان و لحنشان متفاوت است. مضمون صهیونیست ها و سلطنت طلب ها که این روزها در واقع یکی هستند و در یک تیم بازی می کنند؛ سلطنت طلبان از جمله خانواده پهلوی پرچم اسراییل در دست می گیرند. مجاهدین خلق که البته به ظاهر با سلطنت طلبان و بچه شاه مخالفند و مسأله دارند، اما سررشته آن ها هم درسرپنجه صهیونیست هاست. این سه گانه در واقع یگانه، پزشکیان را متهم می کنند که جنگ طلب است و این چهره صلح خواهانه که در مصاحبه نشان داد دروغ و فریب است. آن روی سکه یعنی منتقدان داخلی هم که از مجلس خواستگاری تا درخواست از اسراییل برای ترور رییس جمهوری پیش رفتند! مصاحبه را نشانه ضعف تلقی کردند که چنان که بایست از ارزش های انقلابی حمایت نکرده است و رگ های گردن به حجت قوی نشده است. به نظرم دو نکته اساسی درباره منتقدان یا مخالفان داخلی مصاحبه می توان مطرح کرد. بدیهی است که صهیونیست ها و مجاهدین خلق و سلطنت طلبان خارج از مدار بحث ما هستند و نیازی به پاسخی نیست. نکته اول: هر مصاحبه ای یا هر مقاله و کتابی مخاطب خود را دارد. به عنوان نمونه برای کسی که به ورزش و از جمله فوتبال دلبستگی ندارد، مجلات ورزشی یا کتاب های فوتبال جاذبه ای ندارد. در مصاحبه یا سخنرانی، سخنران یا مصاحبه کننده مخاطب خود را انتخاب می کند. مخاطب در مصاحبه پزشکیان مردم آمریکا بودند، نه مردم ایران و نه حتی دولت آمریکا و شخص ترامپ. تاکر کارلسون هم در منزلتی قرار گرفته است که در واقع به نمایندگی از مردم آمریکا سخن می گوید. ضد جنگ و ضد سیاست های جنگ طلبانه ترامپ است. در سال 2019 که جان بولتون و تیم نئوکان های دولت ترامپ، ترامپ را به شدت و با اصرار به حمله به ایران تشویق می کردند، تاکر کارلسون توانست بر ترامپ تأثیر بگذارد و مخالف حمله به ایران بود. حمله در آن سال انجام نشد و جان بولتون از مشاورت امنیتی ترامپ حذف شد. همین رویه تاکر کارلسون موجب اخراجش از شبکه صهیونیستی فاکس نیوز شد. مصاحبه با تاکر کارلسون فرصت مغتنمی بود تا صدای ایران به آمریکا و جهان برسد. چنان که بازتاب های مصاحبه از جمله در صفحه ایکس کارلسون قابل توجه است. اگر فرصت داشتید، خواندن کامنت ها ما را با درجه تأثیر و واکنش بینندگان مصاحبه آشنا می کند. نکته دوم لحن مصاحبه است. انقلابیون انتظار لحن انقلابی داشتند. شیوه پزشکیان چنین نبوده و نیست. با اینکه صاحبان لحن انقلابی کارنامه و دستاوردشان پیش چشم همگان است. مردم ما و دولت های مختلف نتیجه ورق پاره بودن قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را دیده و چشیده اند. نکته سوم: نمی توان لحن مصاحبه را از مضمون مصاحبه که تماماً در جهت محکومیت آمریکا و اسراییل است، تفکیک کرد. اشاره به اینکه ما مشغول مذاکره با آمریکا بودیم و قرار بود دور ششم مذاکره در روز یکشنبه 25 خرداد آغاز شود که ارتش اسراییل در روز جمعه 23 خرداد به ایران حمله کرد، فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته ای ما را ترور کرد، در صدد ترور رییس جمهوری ایران بر آمده بود، همه این امور با موافقت آمریکا که با ما مشغول مذاکره بود، انجام شد. پس از آن آمریکا هم به ایران حمله کرد. حال برای مذاکره چگونه می توان به آمریکا اعتماد داشت!؟ این سخنان از منطق قوی و تأثیر عاطفی و صمیمانه ممتازی برخوردار است که در جامعه آمریکا و بویژه بین نخبگان آمریکایی و بلکه جهان اثرگذار است. یادمان باشد که در جنگ ویتنام آمریکا اول در جبهه داخلی و افکار عمومی مردم آمریکا از ویت کنگ ها شکست خورد. جامعه آمریکایی علیه سیاست های جنگ طلبانه و کشتار مردم ویتنام به میدان آمد. لیندون جانسون در برابر فشار افکار عمومی در آمریکا مستأصل شده بود. شکست نظامی آمریکا در ویتنام و فرار ارتش آمریکا از ویتنام پس از این شکست بود. البته درست همزمان با جنگ، مذاکره رهبران ویتکنگ و آمریکا در پاریس از سال 1967 تا 1973 ادامه داشت. کیسینجر نماینده آمریکا بود و لو دوک تو عضو رهبری ویتنام و نگوین دو ترین وزیر خارجه ویتنام شمالی. جنگ پدیده ای مرکب است. مصاحبه سنجیده و بهنگام می تواند تأثیرگذار باشد. مصاحبه پزشکیان همان تسلط و دقت شکیبایی جراح حاذق قلب را در عمل قلب باز به همراه داشت! زبان و ادبیات جراحان با قصابان متفاوت است و نیز تیغ جراحی با ساتور یا کارد قصابی. |